مطالعات جدید نشان میدهد که بسیاری از سگهای امروزی، حتی نژادهای کوچک و بامزه، دارای ردپای ژنتیکی گرگ هستند که تاثیرات عمیقی بر ویژگیهای آنها گذاشته است.
پنجشنبه 6 آذر 1404 – 21:55مطالعه 3 دقیقه
غزل امیری
شاید سگ با گرگ تفاوت زیادی داشته باشد، اما دانشمندان از ارتباط ژنتیکی پنهانی پرده برداشتهاند که شخصیت و ویژگیهای بسیاری از نژادها را شکل داده است.
بیشتر نژادهای سگهای امروزی، برخلاف تصور معمول، هنوز ردی از گرگ در ژنوم خود دارند که نه از دوران جدایی هزارانسالهی سگ و گرگ، بلکه از آمیزشهای دوبارهای میآید که در چند هزار سال اخیر رخ داده است. یافتههای پژوهش تازهای نشان میدهد این دیانای گرگ حتی میتواند در شکلگیری برخی ویژگیهای مهم سگها مؤثر بوده باشد؛ از اندازهی بدن گرفته تا تیپهای رفتاری که نژادها را از یکدیگر متمایز میکند.
لوگان کیسلر، پژوهشگر موزهی ملی تاریخ طبیعی اسمیتسونیان، با اشاره به همین نکته میگوید: «سگها دوست همیشگی انسان هستند، اما ظاهراً گرگها بیشتر از آنچه فکر میکردیم در ساختن شخصیت امروز آنها نقش داشتهاند.»
بخش گرگی سگها اغلب شامل ژنهای مرتبط با گیرندههای بویایی است
گرگها و سگها بیش از ۲۰ هزار سال پیش از هم جدا شدند، اما سازگاری ژنتیکی این دو گونه باعث شد جریان ژنی میانشان ادامه پیدا کند. پژوهشگران برای ردگیری ارتباط دیرینه، ژنوم حدود ۲٬۷۰۰ سگ و گرگ را بررسی کردند؛ مجموعهای بزرگ شامل حیوانات باستانی دورهی پلیستوسن پسین تا سگهای خانگی امروزی. در این میان، ۱۴۶ سگ و گرگ باستانی، نزدیک به ۱٬۹۰۰ سگ مدرن و حدود ۳۰۰ سگ روستایی را که کنار انسان زندگی میکردند اما حیوان خانگی نبودند، مورد تحلیل قرار گرفتند.
نتایج تصویر جالب و آشکاری ارائه میدهد: دستکم ۲۶۴ نژاد امروزی بخشی از تبار گرگ را از آمیزشی به ارث بردهاند که حدود ۹۰۰ نسل پیش، یعنی نزدیک به ۲٬۶۰۰ سال قبل، رخ داده است که دورهای بسیار طولانی پس از اهلیشدن اولیهی سگها است. برخی نژادها تا ۴۰ درصد تبار گرگ در ژنوم داشتند، هرچند بیشتر سگها بین صفر تا پنج درصد ژنوم گرگی را با خود حمل میکنند.
آدری لین، زیستشناس تکاملی موزهی تاریخ طبیعی آمریکا، این یافته را نقطهی عطفی در بحث منشأ ژنتیکی سگها میداند:
تا پیش از این گمان میکردیم اگر قرار باشد سگ، سگ باقی بماند، تقریباً نباید هیچ ردپایی از گرگ در ژنومش باشد. اما وقتی با دقت کافی بررسی کنیم، گرگ همیشه حضور دارد. بهنظر میرسد ژنوم سگها میتواند تا سطحی ناشناخته، دیانای گرگ را تحمل کند و همچنان سگ بماند.– آدری لین
بااینحال، توزیع تبار گرگی یکنواخت نیست. نژادهای سگگرگ چکسلواکی (تصویر شاخص مقاله) و سگگرگ سارلوس که در قرن بیستم با تلاقی عمدی سگ و گرگ ایجاد شدند، بیشترین سهم ژن گرگ را دارند. برخی نژادهای کاری و بزرگجثه، مثل سگهای سورتمهکش قطبی، سگهای شکاری یا سگهای نگهبان آسیای غربی و مرکزی مانند چوپان آناتولی، نیز میزان بیشتری از تبار گرگ نشان میدهند.
اما همهچیز طبق انتظار پیش نمیرود. نژادهای بزرگی مثل بولماستیف و سنبرنارد هیچ رد تشخیصپذیری از تبار گرگ ندارند. در مقابل، حتی نژادهای کوچکی که معمولاً انتظار نمیرود میراث گرگی داشته باشند، مقدار اندکی از دیانای گرگ را در خود دارند. برای نمونه، ۰٫۲ درصد از ژنوم چیواوا به گرگها بازمیگردد. لین با اشارهای طنزآمیز میگوید: «هرکسی که چیواوا داشته باشد، خوب میداند این آمار یعنی چه.» او اضافه میکند که این وضعیت کاملاً عادی است، چون بیشتر سگها کمی گرگ هستند.
در همین حال، تمام سگهای روستایی مورد بررسی نیز تبار گرگ داشتند؛ این ویژگی که احتمالاً به سازگاری آنها در طبیعت کمک کرده است. لین و کیسلر در یادداشتی در کانورسیشن توضیح میدهند که بخشهای گرگی این سگها اغلب شامل ژنهای مرتبط با گیرندههای بویایی بوده است که شاید توانایی بقا در محیطهای ناپایدار و دشوار را افزایش دادهاند.
برخی ویژگیهای رفتاری که کانونهای پرورش سگ برای توصیف نژادها استفاده میکنند، بهطور محسوسی با میزان تبار گرگ همراستا است. نژادهایی که تبار گرگ کمتری داشتند بیشتر با صفتهایی مثل دوستانه، آموزشپذیر و سرزنده توصیف میشدند. در مقابل، نژادهای گرگیتر با صفاتی مانند بیاعتماد به غریبهها، مستقل یا باوقار شناخته میشدند. البته هنوز مشخص نیست این ویژگیها مستقیماً از ژنهای گرگ سرچشمه میگیرند یا عوامل دیگری نیز نقش دارند.
پژوهش در مجلهی PNAS منتشر شده است.
بدون دیدگاه