شهادت حاج قاسم سلیمانی نه پایان یک مسیر، بلکه آغاز مرحلهای تازه از حیات گفتمان مقاومت بود.
نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم ـ علیرضا رحیمیان ـ یادداشت| نام حاج قاسم سلیمانی، برای بسیاری از مردم ایران و منطقه، تنها یک نام نظامی نیست؛ او به نمادی از امنیت، مقاومت و عقلانیت راهبردی در یکی از پیچیدهترین دورههای معاصر غرب آسیا بدل شده است.
شش سال از شهادت فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میگذرد، اما جایگاه و تأثیر او در معادلات منطقهای و ذهنیت افکار عمومی نهتنها کمرنگ نشده، بلکه به یک «مکتب فکری و عملی» تبدیل شده است.
حاج قاسم سلیمانی در زمانی وارد میدان شد که منطقه با تهدید فزاینده تروریسم تکفیری، اشغالگری و فروپاشی امنیتی مواجه بود؛ شرایطی که نیازمند فرماندهی میدانی با درک عمیق سیاسی و اجتماعی بود.
وی برخلاف تصویرسازی رسانههای غربی، نه یک فرمانده صرفاً نظامی، بلکه مدیری میدانی با نگاه فراملی و مردممحور بود که امنیت را نه در اشغال، بلکه در توانمندسازی ملتها تعریف میکرد.
نقشآفرینی حاج قاسم در مبارزه با داعش در عراق و سوریه، نقطه عطفی در مهار پروژهای بود که با حمایت مستقیم و غیرمستقیم قدرتهای فرامنطقهای شکل گرفته بود.
او توانست با ایجاد هماهنگی میان نیروهای مقاومت، ارتشها و گروههای مردمی، الگویی نوین از مقابله با تروریسم را پایهگذاری کند؛ الگویی که بر اعتماد متقابل و احترام به حاکمیت کشورها استوار بود.
وی در عین حضور مداوم در خط مقدم، از هیاهوی رسانهای گریزان بود و همواره تلاش میکرد نقش نیروهای بومی و مردمی برجسته شود، نه نام و جایگاه شخصی خود.
سلوک فردی حاج قاسم، سادهزیستی، تواضع و ارتباط مستقیم با خانواده شهدا، چهرهای متفاوت از یک فرمانده عالیرتبه نظامی در ذهن جامعه ترسیم کرد.
همین ویژگیها باعث شد که پس از شهادتش، موجی کمنظیر از همدلی و حضور مردمی در ایران و کشورهای منطقه شکل بگیرد؛ حضوری که نشان از پیوند عمیق او با دلهای مردم داشت.
شهادت حاج قاسم سلیمانی در دیماه 1398، نه پایان یک مسیر، بلکه آغاز مرحلهای تازه از حیات گفتمان مقاومت بود؛ گفتمانی که امروز نیز در معادلات منطقهای قابل مشاهده است.
واکنشهای بینالمللی به این ترور، بار دیگر جایگاه ویژه او را در معادلات امنیتی جهان آشکار کرد و بسیاری از تحلیلگران غربی نیز به تأثیرگذاری بیبدیل وی اذعان کردند.
مکتب حاج قاسم، مبتنی بر شجاعت همراه با تدبیر، مقاومت همراه با اخلاق و قدرت همراه با عقلانیت است؛ مؤلفههایی که میتواند برای نسلهای آینده راهگشا باشد.
امروز نام او نهتنها در کتابهای تاریخ معاصر، بلکه در ذهن و زبان جوانانی جاری است که امنیت و استقلال را دستاورد مجاهدتهای او و یارانش میدانند.
بازخوانی شخصیت و عملکرد حاج قاسم سلیمانی، بیش از آنکه یک یادآوری تاریخی باشد، ضرورتی برای فهم درست تحولات منطقه و نقش ایران در حفظ ثبات است.
او نشان داد که میتوان در اوج قدرت نظامی، پایبند به اخلاق و مردمداری بود و امنیت را با تکیه بر کرامت انسانی تأمین کرد.
حاج قاسم سلیمانی رفت، اما راه و مکتبش همچنان زنده است؛ مکتبی که امنیت، عزت و مقاومت را در کنار هم معنا میکند و الهامبخش آینده منطقه خواهد بود.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه