9 دی روزی بود که مردم ایران، بدون فراخوان رسمی، در برابر فتنه 88 ایستادند و با ایمان و باور دینی خود مسیر دشمن را بستند؛ حرکتی خودجوش که بهعنوان یومالله حافظه تاریخی ملت را تثبیت کرد.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم ، یومالله روزی است که حرکتی عجیب در آن انجام شده باشد که آن حرکت از ید بشر خارج بوده و فکر انسان به دنبال آن نبوده است بلکه از خردی جمعی که از باور الهی برخاسته باشد نشئت گرفته است. معمولاً در جمهوری اسلامی به روزهایی برچسب یومالله میزنیم که مردم در آن جمهوری اسلامی و به تبع آن اسلام ناب محمدی (ص) را تضمین کرده باشند. چرا باید به 9 دی یومالله گفت؟
صفآرایی دشمن در سال 88
در اغتشاشات سال 1388 دشمن با تمام قوا برای دشمنی با مردم ایران آمده بود. او با شعار تقلب در انتخابات و اعتراضات گسترده و انتشار خبر قتل چند نفر محدود که من در همان قتلها هم شائبه ایجاد میکنم قصد تغییر نظام را داشت. در این قتلها خدشه وارد است چون حتی معلوم نیست که چه کسی اینها را به قتل رسانده است. برای مثال خانومی در خیابانی که اصلاً در آن نیروی انتظامی در آن خیابان وجود نداشته بود تیر خورده و از دنیا رفته بود؛ آنها همین را دست گرفتند.
دشمن میخواست با همه این دستاویزها نظام را از مسیر خودش منحرف کند. بحث تقلب در انتخابات هم متأسفانه توسط خواص جامعه مطرح شد و زمینههایی را به وجود آمد که نافرمانی، فتنه و عصیان در مقابل رهبری اسلامی رواج پیدا کرد. تحت این شرایط بعضی از افراد در تاسوعا و عاشورای حسینی (ع) به خیابانها آمده و مظاهر عزاداری را تخریب کردند و به آتش کشیدند.
مردم نتوانستند این موضوع را تحمل کنند و در حرکتی که اتفاقاً سازمانیافته هم نبود در برابر آنها به میان آمدند. سازمانیافته نبود به این معنا که آقایان مراجع و یا مسئولین کشوری و لشکری فراخوانی برای این امر صادر نکردند. مردم خودشان به صورت خودجوش دست به راهپیمایی و اعلام انزجار زدند.
واقعیت را نمیشود به حاشیه راند
متأسفانه نیرویی در پی این است که این حرکت عظیم را به حاشیه ببرد. اینکه یومالله از صفحه اذهان جامعه و نسل جوان پاک شود تنها برای بیگانگان کارکرد دارد؛ چون مردم را به سمت جهالت سوق میدهد. تاریخ برای ما حسنی دارد و آن این است که جامعه را از آزمون و خطای تکراری نجات میدهد. پاک کردن و نادیده گرفتن این ایام و عدم توجه به آن باعث میشود که افراد رفتار گذشته و قیام خود را فراموش کنند.
برای مثال در سال 1388 یکی از خواص به شمارش آرا اعتراض کرد. به همین سبب نتیجه انتخابات با نماینده او چندین بار بررسی شد و هربار تأیید شد؛ ولی باز هم توسط او پذیرفته نشد. همین شخص در جنگ 12 روزه و در حصر خانگی نامه مینویسد و میگوید که زمان رفراندوم است. مشابه این اتفاق در سال 59 نیز افتاده بود. در ماجرای 14 اسفند دانشگاه تهران و 30 خرداد سال 60 که منافقین پیش آوردند دقیقاً درخواست رفراندوم توسط منافقین به میان آمده بود. کسانی که سعی دارند این وقایع را به حاشیه ببرند میدانند که اگر این اتفاقات از حافظه مردم محو نشود کار آنها بسیار سخت خواهد بود.
واقعیتی برخاسته از ایمان مردم
آنهایی که عظمت این امر را انکار میکنند یا جاهل هستند یا خودشان را به جهالت میزنند. این تاریخ ساخته شد به این علت که هم واقعیت داشت و هم موضوعیت. حضور ملت ایران در این حماسه برای همگان محسوس و آشکار بود. این واقعه یک ماجرای ساده و یا شعار نبود. واقعیتی بود که ریشه در ایمان و باور مردم داشت. واقعهای مانند 1401 دیر یا زود فراموش میشود؛ چون با اصل مردم هیچ نسبتی ندارد. اکثر قریب به اتفاق کسانی که در این ماجرا حضور داشتند خودشان اظهار کردند که رفتار آنها به خاطر جو موجود بود نه عقیده و اعتقاد.
اگر 9 دی به صورت تصنعی ساخته شده بود مردم در جنگ تحمیلی 12 روزه پشت نظام نمیایستادند. تا قبل از شروع جنگ هم شرایط اقتصادی چندان مطلوب نبود و اتفاقاً قبل از آغاز آن، کامیوندارها اعتصاب کردند ولی بعد از اصابت اولین موشک به تهران همه موضع جدیدی اتخاذ کردند. آیا دولت به اینها گفته بود برگردید؟ خیر! ولی وقتی دیدند که از اعتراض آنها سوء استفاده میشود و حتی ممکن است به استقلال کشور خدشه وارد شود دست از کار خود برداشته و پای کشور ایستادند. این یعنی مردم ایران شهادتطلب هستند. میگویند هرچه که شود در نهایت کشته میشوم و به این سبب تازه زنده شده و نزد خدا روزی میخوردم. هویت و حافظه تاریخی در برهههای مختلف این روحیه را برای مردم ایجاد کرده است.
یادداشت از: شاداب عسگری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر و دفاع مقدس
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه