ایسنا/خراسان رضوی یک نماینده سابق مجلس گفت: بزرگترین خدمتی که یک دولت میتواند به خودش بکند، این است که روایتی باورپذیر و قابل قبول برای حداقل ۸۰ درصد مردم کشورش تعریف کند و آن روایت را به عنوان نقشه راه در نظر بگیرد.
سعید باستانی در گفتوگو با نمابان و به نقل از ایسنا با اشاره به تاثیر عدم تعامل سازنده میان نهادهای حاکمیتی بر کاهش کارایی نظام در حل مشکلات کشور، اظهار کرد: در قانون اساسی سه قوه تفکیک شده مستقل با وظایف مشخص در نظر گرفته شده است که عملا در نوشتار مشکلی ندارند، اما ایراد اساسی در ساختار کشور به چشم میخورد. در فرآیندها، مجلس وظیفه نظارتی-تقنینی دارد و به نسبت آن قوه مجریه اجرا را به عهده گرفته است. لذا ساختار کشور ما نه پارلمانی کامل است و نه ریاستی کامل که رئیسجمهور تمام اختیارات را دارا باشد.
وی با اشاره به اینکه وقتی ساختار غلط است نمیتوان انتظار تعامل داشت، اضافه کرد: مشکلات ناشی از عدم تعاملات سازنده قوا از اصلاحات قانون اساسی در سال ۶۸ شروع شد که بر اساس آن، سمت نخستوزیری حذف و در دل قوه مجریه به عنوان معاون اول رئیسجمهور (رئیس کابینه) نمود پیدا کرد و برای رئیس جمهور وظایف ماورائی تعریف شد. پس از این اصلاحات سیستم از حالت پارلمانی به نظام نیمه ریاستی-نیمه پارلمانی تبدیل شد. ولی این ساختار به هیچ وجه نمیتواند تفکیک قوا را در دل خود لحاظ کند. یا باید سیستم کاملا ریاستی باشد که رئیس جمهور تعیینکننده اکثر امور باشد یا پارلمانی که نخستوزیر و کابینه از مجلس رای بگیرند و مجلس نظارت کلی کابینه مثل تصویب برنامه و بودجه را داشته باشد.
این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه این ایرادات ساختاری مانع اصلی شکلگیری تعامل بین نهادهای حاکمیتی است، خاطرنشان کرد: متاسفانه در سازوکار فعلی چنین تعاملی دیده نمیشود که دولت و مجلس باهم بنشینند و موضوعی را حل کنند. ۲۰ ابرچالش در کشور داریم و تا الان هر دولتی میتوانست با کمک مجلس، حداقل یک چالش را برطرف کند. تعامل به معنای این نیست که وزیری رای بیاورد یا استیضاح نشود یا لایحه بودجه مصوب شود یا نشود؛ خروجی دارای اهمیت است. باید دید چه شیوهای از تعامل بین این سه قوا گره از مشکلات مردم میگشاید.
باستانی با اشاره به راهکار اساسی بهبود رابطه ملت و دولت، گفت: باید دید هر دولت از چه میزان سرمایه اجتماعی برخوردار است و چه کارهایی برای ترغیب سرمایه یا از دست دادن آن انجام داده است. بنابراین بزرگترین خدمتی که یک دولت میتواند به خودش بکند، این است که روایتی باورپذیر و قابل قبول برای حداقل ۸۰ درصد مردم کشورش تعریف کند و آن روایت را به عنوان نقشه راه در نظر بگیرد. برای مثال، چین خطاب به مردمش گفته است یک میلیارد و ۴۰۰ هزار جمعیت داریم و نمیتوانیم به عرصه دموکراسی ورود کنیم. یک حزب کمونیست داریم و اقتصادمان را به اقتصاد آزاد متصل میکنیم تا پس از اقدامات لازم، کشور پیشرفت کند. سال به سال هم به مردم گزارش میدهد و مردمش هم در سایه این روایت زندگی میکنند. به نظرم ما هم باید برای کشور یک روایت باورپذیر که حداقل ۸۰ درصد مردم آن را بپذیرند، در نظر بگیریم و در همان مسیر حرکت کنیم. عربستان دقیقا در راستای آنچه در سند چشمانداز ۲۰۳۰ آورده، عمل میکند و مردمش هم راضی هستند. ما باید بتوانیم آن روایت را به درستی تعریف و به آن عمل کنیم تا همراهی مردم را نیز به دست آوریم.
این نماینده سابق مجلس با بیان اینکه در این ۴۷ سال همیشه راههایی برای صحبت با مردم وجود داشته است، اظهار کرد: مجموعهای از رویدادها از کنترل قیمت تا آزادی اجتماعی، رقابتهای منطقهای و تضاد فرهنگی باعث شده تا در کشور رقابتها در قالب انتخابات شکل بگیرد، اما همیشه جای «روایت» خالی بوده است. چون روایت نداریم تاکنون در تمام انتخاباتهای صورتگرفته، رقابت بر سر نفی بوده و نه اثبات. در فرآیند انتخابات افراد باید خودشان را اثبات کنند، ولی چون فقدان روایت به چشم میخورد و مقصد نامعلوم است، در رقابتها فقط اتهامزنی به یکدیگر به چشم میخورد. به همین دلیل به مرور زمان آمار مشارکتهای مردمی ریزش کرده و باورپذیری وعدهها سخت شده است.
باستانی با اشاره به اینکه اکنون گسلهای اجتماعی رو به گسترش است و دقیقا از همین گسلها ضربه میخوریم، افزود: باید پیش از هر چیز، عوامل پیدایش این گسلها را در داخل کشور مرمت کنیم. در این راستا نقش نهادهای فرهنگی، صداوسیما، حکمرانان، اظهارات و روایتهایی که برای مردم تعریف و مسیرهایی که در نظر گرفته میشود و اقداماتی که در جهت تحقق این روایتها انجام میشود، موثر هستند. مردم دیگر تفاوت میان حرف و عمل را به خوبی میفهمند. ما باید در این شرایط که دشمن انسجام را نشانه رفته، آرایش درستی در این جنگ شناختی داشته باشیم تا مردم پس از چند سال به طور ملموس حرکت دولتمردان به سمت منافع ملت را حس کنند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه