چگونه اقوام ایرانی با دانش بومی، بحران کم‌آبی را مهار می‌کنند؟

در شرایط بحرانی کم‌آبی ایران، اقوام ایرانی با بهره‌گیری از دانش بومی خود راهکارهای مؤثری برای حفاظت از رواناب و حفظ منابع آب ارائه داده‌اند که می‌تواند الگویی برای آینده باشد.

چگونه اقوام ایرانی با دانش بومی، بحران کم‌آبی را مهار می‌کنند؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم؛ گروه اقتصادی ــ امروزه، جایگاه آب به‌عنوان یک منبع حیات‌بخش، فراتر از یک نیاز اساسی، به یک مؤلفه استراتژیک امنیت ملی، پایداری زیست‌محیطی و عدالت اجتماعی تبدیل شده است. ایران، با قرار گرفتن در یکی از خشک‌ترین مناطق جغرافیایی جهان، دهه‌هاست با فشار فزاینده بر منابع آبی خود دست‌وپنجه نرم می‌کند. مصرف بی‌رویه، تغییرات اقلیمی، کاهش ذخایر آب‌های زیرزمینی و همزمان، رشد جمعیت و توسعه صنعتی، بحران آب را از یک چالش فنی به یک پدیده سیستمی تبدیل کرده است.

در این میان، راهکارهای فنی‌مهندسی هرچند ضروری‌اند، ولی تنها بخشی از تصویر کلی را نشان می‌دهند. نگاهی عمیق‌تر نشان می‌دهد که پاسخ‌هایی که در سطح جامعه و فرهنگ نهادینه شده‌اند، گاهی مقاوم‌تر و پایدارتر از زیرساخت‌های سخت هستند. در این راستا، سیستم‌های سنتی مدیریت آب ــ به‌ویژه آنچه در قالب «دانش بومی» شکل گرفته ــ می‌تواند الگوهای هوشمندانه‌ای را به نمایش بگذارد که قرن‌ها در برابر خشکسالی‌ها و نوسانات آب‌وهوایی دوام آورده‌اند.
این مقاله با تمرکز بر رواناب ــ یعنی همان آبی که معمولاً در کمتر از 24 ساعت پس از بارش از سطح زمین گذشته و گم می‌شود ــ به دنبال بازتعریف آن از «تهدید سیل» به «فرصت طلایی تأمین آب» است.

ضرورت و اهمیت

در حالی‌که راهکارهای مدرن مدیریت آب اغلب بر زیرساخت‌های بزرگ‌مقیاس متمرکزند، دانش بومی حفاظت از رواناب، با کمترین مداخله فیزیکی، بیشترین تأثیر را در مقیاس محلی ایجاد می‌کند. این روش‌ها هزینه‌های سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهند، و با حفظ تعادل اکولوژیک، امکان تکرارپذیری و انتقال دانش را به نسل‌های بعدی تسهیل می‌سازند. به‌عنوان مثال، در مناطق کویری ایران، سیستم‌هایی مانند آب‌انبارهای سطحی، بندهای سنگی شیب‌دار، و آبراه‌های شنی، آب را به‌آرامی به آبخوان‌ها تغذیه می‌دهند.
این روش‌ها از نظر زمانی نیز بسیار کارآمدند؛ یک سد بزرگ نیازمند سال‌ها مطالعه، اعتبارسنجی و اجرای پیچیده است، اما یک بند سنتی توسط جامعه محلی در چند هفته قابل اجراست. مهم‌تر از همه، این روش‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که با محدودیت‌های اقلیمی هماهنگ باشند؛ نه اینکه علیه آنها بجنگند.

چالش‌های فعلی

با وجود کارایی قابل توجه سیستم‌های سنتی، این دانش در سال‌های اخیر با فرسایشی تدریجی مواجه شده است. شهرنشینی سریع، تحولات دموگرافیک، و جایگزینی کشاورزی سنتی با الگوهای پرمصرف در آب، موجب کاهش تقاضا برای استفاده از این روش‌ها شده است. علاوه بر این، نسل‌های جوان‌تر به‌دلیل دوری از محیط‌زیست بومی و عدم ثبت ساختاریافته این دانش، دیگر حافظِ زنده آن نیستند.

از سوی دیگر، سیاست‌گذاری متمرکز و یک‌بعدی، اغلب این روش‌ها را «غیرعلمی» یا «ناکارآمد» قلمداد کرده و به‌جای تلفیق، آنها را کنار گذاشته است. تحقیقات نشان می‌دهد که در بسیاری از مناطق، همان سیستم‌هایی که پیش از دهه 1350 عملکردی بالای 80 درصدی در تغذیه آبخوان داشتند، امروز به‌دلیل رهاشدگی، تخریب یا پوشیده شدن توسط توسعه شهری، بیش از 70 درصد از ظرفیت خود را از دست داده‌اند.

این چالش‌ها، فراتر از یک مسئله فنی، یک بحران دانشی و فرهنگی است. روش‌های سنتی نیاکان ما قرن‌ها در برابر سیل، خشکسالی و کم‌آبی مقاومت کرده، ولی طی نیم قرن اخیر در برابر بی‌توجهی سیاست‌ها نتوانسته دوام بیاورد.

اثر راهکار، در رفع چالش‌ها

دانش بومی فرصتی منحصربه‌فرد برای بازگشتِ معنادار فراهم می‌کند. برخلاف تصور اولیه، این سیستم‌ها در سطح حوزه‌های آبخیز کوچک نیز تأثیرگذارند. مطالعات در یزد و کرمان نشان داده‌اند که احیای سیستم بندهای آبراهه‌ای (معروف به «قنوات سطحی» یا آبریزها) می‌تواند تا 40 درصد از حجم رواناب فصلی را بصورت تغذیه مصنوعی آبخوان، بازچرخانی کند؛ رقمی که چند برابر بیشتر از کارایی بسیاری از سدهای کوچک است.

این اثر، فراتر از ابعاد هیدرولوژیک است: با فعال‌سازی دوباره این سیستم‌ها، نه‌تنها آب ذخیره می‌شود، بلکه جامعه محلی دوباره به‌عنوان ذی‌نفع اصلی در مدیریت منابع، مشارکت می‌کند. این مشارکت، پایداری سیستم را تضمین می‌کند؛ چرا که نگهداری از یک بند سنگی برای یک کشاورز، معنایی عمیق‌تر از صرف هزینه برای تعمیر یک سازه بتنی دارد.
روش انجام راهکار

اجرای مؤثر این راهکار مستلزم تلفیق هوشمندانه‌ای از سه عنصر است: ثبت علمی دانش، مشارکت جامعه محلی و حمایت سیاستی هدفمند. در مرحله اول، دانش موجود باید با روش‌های انسان‌شناسی (مانند مصاحبه‌های شفاهی با دانشمندان محلی) و همزمان، مدل‌سازی هیدرولوژیک، مستند شود.

در مرحله دوم، آموزش مشارکتی بر پایه «یادگیری در محیط واقعی» (learning-by-doing) طراحی می‌شود. برای مثال، در پروژه‌ای در سیستان، جوانان محلی در کنار سالمندان، بندهای سنگی را بازسازی کردند؛ این فرآیند نه‌تنها سازه را زنده کرد، بلکه زنجیره انتقال دانش را نیز احیا نمود.

در مرحله سوم، حمایت سیاستی نباید به‌صورت یارانه مستقیم باشد، بلکه به‌شکل ایجاد زیرساخت‌های نرم ــ مانند اعطای حق اولویت استفاده از آب تغذیه‌شده به جامعه اجرایی، یا امتیازدهی در برنامه‌های توسعه روستایی ــ طراحی گردد.

این سه گام، در چرخه‌ای بسته موجب خواهد شد دانش ثبت شود، اجرا گردد، و با موفقیت، سیاست‌گذاری را تغییر دهد؛ و دوباره دانش جدیدی تولید می‌شود.

 تأثیرات اقتصادی

یکی از سوءتفاهم‌های رایج درباره روش‌های سنتی، تلقی آنها به‌عنوان «ارزان‌قیمت ولی ناکارآمد» است. با این ‌حال، تحلیل‌های هزینه–فایده نشان می‌دهند که سیستم‌های بومی حفاظت از رواناب، از نظر بازگشت سرمایه (ROI)، اغلب عملکردی بهتر از پروژه‌های مهندسی مدرن دارند.

سیستم‌هایی مانند آب‌بندان یا چاه‌های نیمه‌عمیق بدون پمپ، بدون سوخت، و تنها با نیروی گرانش کار می‌کنند. این ویژگی، در شرایطی که هزینه انرژی در حال افزایش است، اهمیت دوچندان می‌یابد.
علاوه بر این، این روش‌ها به‌طور غیرمستقیم، از طریق بازیابی کشاورزی مقاوم به خشکی، که بر پایه آب‌های بازیافتی رواناب استوار است، اشتغال پایدار در مناطق روستایی را تقویت می‌کنند.

ابعاد زیست‌محیطی و اکوسیستمی

حفاظت از رواناب بر پایه دانش بومی، تنها به معنای «ذخیره آب» نیست؛ بلکه فرآیندی صیانتی و اکولوژیک است که از خاک، پوشش گیاهی و حیات وحش مراقبت می‌کند. در سیستم‌های سنتی ایرانی، مانند جوب‌های چوبی در جنگل‌های هیرکانی یا کنده‌سنگ‌های آبراهه‌ای در کوه‌های زاگرس، هدف اصلی کند کردن جریان آب بوده، نه متوقف کردن آن. این کند شدن، امکان نفوذ آب به لایه‌های عمیق‌تر خاک را فراهم می‌سازد و همزمان از فرسایش خاک جلوگیری می‌کند.

نتیجه این فرآیند، بازگشت تدریجی پوشش گیاهی بومی است. در منطقه‌ای از سیستان که پس از احیای سیستم آبراه‌های شنی، تنوع گیاهی 2.3 برابر افزایش یافت، مشاهده شد که گونه‌هایی مانند گز و کنار دوباره در منطقه رشد کرده‌اند ــ گیاهانی که هم در تثبیت شن‌ها مؤثرند و هم به‌عنوان زیستگاه برای پرندگان بومی عمل می‌کنند.

این تأثیرات، در دوره‌های خشکسالی طولانی، از اهمیت حیاتی برخوردارند؛ سیستم‌های بومی، با ایجاد «ذخیره رطوبتی خاک»، اکوسیستم را در برابر شوک‌های آب‌وهوایی مقاوم می‌سازند. در این رویکرد، طبیعت به‌عنوان همکار در مدیریت آب دیده می‌شود.

نقش فرهنگ و هویت جمعی در تداوم سیستم‌ها

در بسیاری از فرهنگ‌های ایرانی، آب تنها یک منبع فیزیکی نیست؛ بلکه عنصری نمادین در بافت اخلاقی و اجتماعی جامعه است. در آیین‌های محلی لر، بختیاری، بلوچ و ترکمن، برداشت بی‌رویه از رواناب، به‌عنوان «خطای اخلاقی» تلقی می‌شود. این دیدگاه، از طریق داستان‌ها، ضرب‌المثل‌ها و مراسم سالانه (مانند جشن آبپاشون در بلوچستان یا روزِ بندهای نو در کرمان) به نسل به نسل منتقل شده است. این جنبه فرهنگی، کلید پایداری طولانی‌مدت است. چه اینکه یک بند سنگی که تنها به‌عنوان یک سازه فنی ساخته شود، ممکن است پس از چند سال تخریب یابد؛ ولی همان بند، اگر بخشی از یک جشن جمعی باشد ــ جایی که مردم سالانه آن را تمیز و ترمیم می‌کنند ــ طی دهه‌ها دوام می‌آورد.

تحقیقات نشان می‌دهند که در مناطقی که این ارتباط فرهنگی حفظ شده، نرخ موفقیت پروژه‌های احیای رواناب بسیار بالاتر از مناطقی است که تنها بر جنبه فنی تأکید شده است.

چارچوب سیاستی پیشنهادی

برای تبدیل دانش بومی به یک راهبرد ملی، نیاز به یک چارچوب سیاستی ساختاریافته است که سه سطح محلی، استانی و ملی را پوشش دهد. در سطح محلی، باید «شوراهای آب بومی» در هر روستا یا حوزه آبخیز کوچک تشکیل شوند؛ تشکل‌هایی که شامل نمایندگان سالمندان، جوانان و متخصصان فنی باشند و حق تصمیم‌گیری درباره نحوه احیای سیستم‌ها را داشته باشند.

در سطح استانی، می‌توان «بانک دانش آب بومی» ایجاد کرد: پلتفرمی دیجیتال که ویدئوهای مصاحبه، نقشه‌های GIS و گزارش‌های فنی را در یک مخزن ملی جمع‌آوری کند.

در سطح ملی، پیشنهاد می‌شود «همگام‌سازی استانداردهای فنی» انجام شود: مثلاً، تعیین معیارهایی برای اینکه چه زمانی یک سیستم سنتی می‌تواند جایگزین یک سازه مدرن شود ــ مانند استفاده از بندهای سنگی به‌جای سدهای کوچک در حوزه‌های زیر 5 کیلومتر مربع. این همگام‌سازی، به‌معنای اعتبارسنجی علمیِ دانش محلی است.

مسیری که پیش روی ما قرار دارد، نیازمند نوآوری در تلفیق دانش بومی و سنتی با ابزارهای روز دنیاست.

————–

منابعی برای مطالعه بیشتر
 

[1] FAO. (2023). The State of Food and Agriculture: Leveraging water for agrifood systems transformation. Rome.

[2] UNESCO. (2021). Indigenous Knowledge and Water Governance: Perspectives of the First Nations. Paris.

[3] Mostafaeipour, A., et al. (2020). Sustainable water management in arid regions: Traditional systems in Iran. Journal of Arid Environments, 173, 104030. 

[4] Berkes, F. (2018). Sacred Ecology (4th ed.). Routledge.

[5] Khazaei, M. R., et al. (2022). Loss of traditional water knowledge in Iran: A generational gap analysis. Water Alternatives, 15(2), 301–319.

[6] Nazif, S., et al. (2021). Revival of Aghavli system in central Iran: Potential and challenges. Hydrology Research, 52(4), 789–805.

 [7] Rezaverdinejad, V., et al. (2023). Floodwater harvesting potential in arid regions using traditional structures. Journal of Hydrology: Regional Studies, 47, 101362.

[8] Malekian, A., et al. (2019). Integrating indigenous and scientific knowledge for sustainable water management: Case studies from Iran. Sustainability, 11(18), 4932.

[9] Keshavarzi, A., & Rostami, R. (2020). Oral history and water wisdom in Baluchistan: Preserving intangible heritage. Iranian Journal of Anthropology, 18(2), 45–63.

[10] Zobeidi, T. (2021). Incentive-based governance of traditional water systems in Iran. Water Policy, 23(5), 1021–1037.

[11] Ahmadi, H., et al. (2022). Economic evaluation of floodwater harvesting using traditional methods in southeastern Iran. Agricultural Water Management, 271, 107752.

[12] Ghodsipour, S. H., & Fathabadi, H. (2020). Rural entrepreneurship and water resilience: The role of indigenous infrastructure. Journal of Rural Studies, 78, 331–340.

[13] Esmaili, R., & Shamsai, A. (2021). Eco-hydrological functions of traditional water harvesting in mountainous regions of Iran. Ecohydrology & Hydrobiology, 21(3), 189–198.

[14] Jafari, M., et al. (2023). Vegetation recovery following indigenous floodwater management in Sistan. Environmental Monitoring and Assessment, 195, 211.

 [15] Mirsepassi, A. (2019). Water, ethics, and memory in Iranian tribal societies. Iranian Studies, 52(4), 601–620.

[16] Saghaye-Biria, R., & Ghanbari, A. (2022). Cultural embeddedness and sustainability of traditional water systems. Water History, 14(1), 87–104.

[17] Pourghasemi, H. R., et al. (2023). School-based participatory mapping of traditional water systems in central Iran. International Journal of Science Education, 45(8), 1232–1251.

[18] Madani, K., & Fooladmand, H. R. (2021). Curriculum development for indigenous water knowledge in Iranian universities. Hydrology and Earth System Sciences Discussions, 1–18.

[19] Iran Water Resources Management Company (IWRMC). (2024). National Strategy for Indigenous Water Knowledge Preservation (Draft). Tehran.

[20] United Nations DESA. (2022). Indigenous Peoples’ Rights and Water Governance: Policy Guidelines. ST/ESA/456.

[21] Illich, I. (1986). H2O and the Waters of Forgetfulness. Dallas: Dallas Institute of Humanities and Culture.

انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 327355
۰۷ دی ۱۴۰۴ | ساعت: ۹:۲۲ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
قیمت دلار یکشنبه 7 دی ماه / دلار 5 هزارتوان گران شد