اردوغان با آرزوهای بزرگ برای نفوذ در سوریه و تعامل با آمریکا، در میانه مخالفتهای داخلی و بحران اقتصادی، با واقعیتی فراتر از توان ترکیه روبرو شده است.
به گزارش نمابان و به نقل از خبر فوری به نقل از فارن افرز، مخالفتهای داخلی و مشکلات اقتصادی نیازمند توجه مداوم او بودند و تهدید میکردند میراث ۲۳ ساله او در قدرت را لکهدار کنند. موفقیت نیروهای مخالف تحت حمایت ترکیه در ساقط کردن بشار اسد در سوریه در دسامبر گذشته، فرصت طلایی برای گسترش نفوذ ترکیه به نظر میرسید، اما مشخص شد که بازسازی سوریه پروژهای فراتر از توان ترکیه است.
اردوغان امیدوار بود که تعامل با دونالد ترامپ، بتواند این مسیر را هموار کند. اگرچه اخیراً میان آنکارا و واشنگتن اختلافاتی، از جمله خرید سیستمهای موشکی روسیه توسط ترکیه و مداخلات مکرر در سوریه وجود داشته است، ترامپ اردوغان را شریک بالقوهای برای تثبیت خاورمیانه میدید. ترکیه نفوذی بر حماس داشت که میتوانست در مذاکرات آتشبس میان اسرائیل و فلسطین مفید باشد و میتوانست از تلاشهای صلح و بازسازی در غزه و اوکراین حمایت کند. ترامپ، برخلاف سلفهای خود، ظاهرا شیفته نوعی حکومت غیرلیبرال اردوغان و مهارتهای ژئوپلیتیکی او بود و بارها او را «دوست» و «رهبر بسیار قدرتمند» خوانده بود. مقامات ترک امیدوار بودند که همکاری مجدد با ترامپ بتواند جایگاه ترکیه در خاورمیانه را ارتقا دهد.
بیشتر بخوانید:
بشار اسد از اسکناسهای سوریه پاک شد
پای موساد به سقوط هواپیمای لیبی در ترکیه باز شد | نصب یک پرچم روی بال هواپیما!
در ابتدا به نظر میرسید این آرزو محقق شود. تنها چند روز پس از بازدید اردوغان از واشنگتن، ابراهیم کالین، رئیس اطلاعات ترکیه، در مذاکرات مصر برای آتشبس در غزه شرکت کرد. ترکیه سالها از مسئله فلسطین حمایت کرده بود، اما این اولین بار بود که رسما وارد مذاکرات صلح اسرائیل و فلسطین شد. هنگامی که توافق آتشبس در ۱۳ اکتبر امضا شد، اردوغان در کنار ترامپ و رهبران مصر و قطر ایستاد. برای حامیان اردوغان، حضور او نمادین بود؛ بیش از ۱۰۰ سال پیش، ژنرال ادموند آلنبی ارتش بریتانیا را به اورشلیم هدایت کرد و چهار قرن سلطنت عثمانی را خاتمه داد. اما اکنون ترکیه بار دیگر در مرکز سیاستهای منطقهای حضور داشت.
با این حال، واقعیت این است که قدرت ترکیه هماکنون با جاهطلبیهای اردوغان برای ایجاد نظم منطقهای ترکمحور مطابقت ندارد. حمایت ترامپ برای ظاهر روابط مفید بود، اما سیاست خارجی ناپایدار و بیساختار او، بهتنهایی نمیتواند نفوذ ترکیه را افزایش دهد یا دیگر کشورهای منطقه را به پذیرش آن ترغیب کند. ترکیه بهتنهایی با مشکلات داخلی گستردهای مانند اقتصاد ضعیف و ساختار دولتی تضعیفشده و مخالفان خارجی پرقدرت، بهویژه اسرائیل، روبرو است و قادر به ساختن نظم منطقهای بر اساس شرایط آنکارا نیست. اگر اردوغان نتواند وعده ایجاد عصر جدید قدرت ترکیه را محقق کند، فشارهای داخلی ممکن است تشدید شود، در حالی که ترکیه به سمت انحراف استراتژیک در جهانی ناامن حرکت میکند.
چشمانداز ژئوپلیتیکی اردوغان بر ایدهای ساده استوار است: ترکیه نه یک قدرت میانه، بلکه رهبر خاورمیانه است. هفتهای پس از سقوط اسد، اردوغان اعلام کرد که «ترکیه فراتر از ترکیه است» و «ما نمیتوانیم دیدگاه خود را به ۷۸۲,۰۰۰ کیلومتر مربع محدود کنیم». او ادامه داد: «ترکیه نمیتواند از سرنوشت خود فرار کند» و پرسید: «چه کسی میگوید ترکیه چه کار دارد در لیبی یا سومالی؟»
در حالی که بخشهایی از چشمانداز اردوغان واقعیت دارد، اما شامل افسانهپردازی سنگین نیز هست. دولت ترکیه با ماشین تبلیغاتی قدرتمند خود کمپین «قرن ترکیه» را پیش برد و این ایده را ترویج کرد که کشور برای عظمت آماده است. امپراتوری عثمانی، که زمانی توسط نخبگان سیاسی ترکیه بهعنوان نمادی از زوال تلقی میشد، اکنون بهعنوان الگویی از نظم و رفاه بازسازی شده است.
گسترش نفوذ نظامی و دیپلماتیک ترکیه نیز بخشی از این برنامه است. ارتش ترکیه، که زمانی نماد اعتدال بود، اکنون از مواضع تهاجمی در عراق، لیبی، سوریه و شرق مدیترانه حمایت میکند. ترکیه قراردادهای امنیتی و دفاعی با کشورهای مختلفی از جمله آلبانی، الجزایر، آذربایجان، بوسنی، لیبی، قطر، سومالی، سوریه و تونس امضا کرده و حضور نظامی خود را در مناطق مختلف افزایش داده است. صنایع دفاعی ترکیه نیز با تولید پهپاد، تسلیحات، تانک، کشتی و موشک، به قدرت نرم و نفوذ اقتصادی کشور افزوده است.
سوریه بهویژه بهعنوان آزمایشگاه جاهطلبیهای منطقهای اردوغان عمل کرده است. ترکیه کنترل مناطق شمالی سوریه را در دست دارد و مدارس، بیمارستانها و دادگاهها ساخته است. آنکارا با گروههای مخالف اسد همکاری کرده و آموزش نیروهای امنیتی، کمکهای انسانی و تجهیزات کشاورزی فراهم کرده است. همچنین شرکتهای ترکیه در پروژههای بازسازی و انرژی وارد شدهاند و موفق شدهاند برخی تحریمهای دوره اسد را کاهش دهند.
اردوغان همچنین تلاش کرده با کردها مذاکره صلح انجام دهد و یک اتحاد ترک-کرد-عرب را بهعنوان پایه ثبات منطقهای معرفی کند، الگویی که به گفته وی یادآور امپراتوری عثمانی چندملیتی است. این اقدام به او امکان میدهد به تصویر رهبری منطقهای و مدل حکمرانی غیرلیبرال و چندقومی دست یابد.
با این حال، حتی اگر توافقی با کردها حاصل شود، بنیادهای جاهطلبیهای اردوغان شکننده هستند. اقتصاد ترکیه ضعیف است و قادر به تأمین هزینههای بازسازی سوریه یا پروژههای منطقهای بزرگ نیست. سیستم حکمرانی متمرکز اردوغان، پس از دو دهه، دچار مشکلات نهادی شده و تمرکز تصمیمگیری در کاخ ریاستجمهوری، ظرفیت بوروکراسی برای سیاستگذاری و اجرای بلندمدت را محدود کرده است.
رقیب اصلی اردوغان در منطقه، اسرائیل است که پس از جنگ با ایران و عملیاتهای نظامی در لبنان و سوریه، انتظار نقش هژمون منطقهای دارد. اسرائیل نمیخواهد ترکیه نقشی برجسته در سوریه یا غزه ایفا کند و نگرانیها درباره ایجاد محور سنی ترکمحور وجود دارد. رقابت با اسرائیل مانع از تحقق کامل برنامههای منطقهای اردوغان میشود و منابع ترکیه را برای کنترل منطقه محدود میکند.
در نهایت، آرمان اردوغان برای یک نظم منطقهای ترکمحور پابرجاست، اما این رویا بر پایههای ناپایدار است. اگر نتواند این چشمانداز را محقق کند، احتمال افزایش انحطاط داخلی و کاهش مشروعیت او وجود دارد. ترکیه همچنان بازیگر مهمی در منطقه باقی خواهد ماند، اما نمیتواند زمان بازگشت به دوران سلطه بیچونوچرای عثمانی را به عقب برگرداند.
منبع: خبر فوری
بدون دیدگاه