کمبود دارو در کردستان جان بیماران خاص، سرطانی و باردار را تهدید میکند و این بحران به معضل بزرگی تبدیل شده که مسئولان در برابر آن توضیح میدهند.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از سنندج، کمبود دارو، برای بیماران خاص، سرطانی، دیابتی و زنان باردار، یک آمار یا عدد نیست؛ مسئلهای است که مستقیم با جان انسانها گره خورده است. وقتی داروی حیاتی نایاب میشود، زمان به ضرر بیمار میگذرد و تأخیر، گاه غیرقابل جبران است.
در روزهای 26، 28 و 29 آذرماه امسال، خبرگزاری تسنیم در سلسله گزارشهایی با عناوین «سرطان و کمبود دارو در کردستان؛ رنج مضاعف بیماران در سایه ضعف مدیریت»، «کمبود میزوپروستول در بیمارستانهای سنندج/ مسئولیت جان مادران با کیست؟» و «وقتی داروی حیاتی نایاب میشود؛ بیماران دیابتی در محاصره کمبود انسولین»، بهطور میدانی و مستند به مشکلات بیماران و نبود دارو در داروخانههای استان، بهویژه شهر سنندج پرداخت.
انتشار این گزارشها، واکنش معاونت غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی کردستان را بهدنبال داشت؛ واکنشی که اگرچه حاوی توضیحات فنی و آماری است، اما همچنان محل پرسش و مطالبه بیماران و افکار عمومی باقی مانده است.
صدای بیماران؛ روایت میدانی از کمبود دارو
یکی از بیماران دیابتی در سنندج که سالهاست از انسولین لوومیر استفاده میکند، در گفتوگو با تسنیم میگوید: چند روز پشت سر هم به داروخانههای مختلف مراجعه کردم. هر جا رفتم گفتند نداریم یا سهمیه تمام شده. استرس اینکه دارو پیدا نشود، از خود بیماری بدتر است.
همراه یک بیمار سرطانی نیز با اشاره به اختلال در روند درمان اظهار میکند: پزشک داروی مشخصی تجویز کرده، اما بعضی وقتها میگویند موجود نیست یا باید از داروی جایگزین استفاده کنیم. همین تأخیرها باعث نگرانی شدید بیمار و خانواده میشود.
یکی دیگر از بانوان سنندجی که در بیمارستان بستری و نیاز به استفاده از قرص میزوپروستول داشت، میگوید: وقتی دارویی که پای جان مادر در میان است پیدا نمیشود، دیگر بحث کمبود ساده نیست. ما فقط میخواهیم دارو بهموقع در دسترس باشد.
همچنین یکی از مراجعهکنندگان مراکز درمان اعتیاد (MMT) درباره کمبود شربت تنتور اپیوم میگوید: قطع یا دیر رسیدن دارو برای ما خیلی خطرناک است. وقتی میگویند هفته بعد میآید، یعنی یک هفته اضطراب و بلاتکلیفی.
پاسخ معاون دانشگاه؛ کمبود هست، اما کشوری است
دکتر امیر مرسا، معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، با تأکید بر اینکه کمبود داروهایی مانند انسولین لوومیر، میزوپروستول و شربت تنتور اپیوم محدود به استان کردستان نیست، اعلام کرد: ریشه این کمبودها به مشکلات ملی در حوزه تولید، تأمین مواد اولیه و تصمیمات کلان دارویی بازمیگردد.
به گفته وی، معاونت غذا و داروی استان از نخستین روزهای بروز کمبود، مکاتبات و پیگیریهای مستمر با سازمان غذا و دارو را آغاز کرده و تلاش کرده است با توزیع عادلانه، فشار بر بیماران را کاهش دهد.
انسولین لوومیر؛ افزایش توزیع در سایه کاهش تولید
مرسا با اشاره به کاهش 60 درصدی تولید انسولین لوومیر توسط شرکت سازنده و اعلام توقف تولید آن در آینده نزدیک، گفت: طی دو ماه اخیر، دو هزار و 290 عدد از این انسولین در داروخانههای منتخب استان توزیع شده که نسبت به سه ماه قبل، افزایش حدود 26 درصدی را نشان میدهد.
با این حال، واقعیت میدانی بیماران دیابتی چیز دیگری میگوید؛ صفهای طولانی، سهمیهبندی و نگرانی از قطع درمان، همچنان بخشی از زندگی روزمره آنان است.
میزوپروستول؛ دارویی که پای جان مادران در میان است
معاون غذا و دارو در خصوص کمبود میزوپروستول، از تأمین اورژانسی این دارو و تدوین دستورالعملهای درمانی جایگزین خبر داد و اعلام کرد: با ورود مواد اولیه، تولید این دارو از ابتدای دیماه از سر گرفته میشود.
این در حالی است که نبود، کمبود و یا تأخیر در دسترسی به این دارو، میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای سلامت مادران بهدنبال داشته باشد؛ موضوعی که حساسیت آن فراتر از آمار و گزارش است.
داروهای شیمیدرمانی و تنتور اپیوم؛ ثبات نسبی یا مسکن موقت؟
به گفته مرسا، داروهای شیمیدرمانی تولید داخل در حال حاضر بهصورت پایدار در استان تأمین میشوند و کمبودها بیشتر مربوط به برندهای خارجی خاص است. در مورد شربت تنتور اپیوم نیز، وی کمبود را ناشی از مشکل تأمین ماده اولیه در سطح کشور دانست و از تخصیص 1700 عدد برای توزیع در مراکز درمان اعتیاد استان طی هفته آینده خبر داد.
پرسشهایی که هنوز پاسخ میخواهند
توضیحات معاون غذا و داروی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، هرچند بخشی از واقعیت را روشن میکند، اما یک پرسش اساسی همچنان باقی است:
وقتی کمبود دارو «ملی» است، سهم استانهای مرزی و کمبرخورداری مانند کردستان از مدیریت این بحران کجاست؟ اگر توقف تولید انسولین لوومیر از ماهها قبل مشخص بوده، چرا برنامه جایگزین پیش از رسیدن بحران اجرا نشد؟
چه کسی مسئول اضطراب بیماران دیابتی، زنان باردار و بیماران خاصی است که روزها در جستوجوی دارو در سطح شهر و خیابانها سرگردان میشوند؟ و مهمتر از همه، چرا همواره پس از ورود و هشدار رسانه تسنیم، آمار و توضیحات روی میز میآید؟
شفافیت، پاسخگویی و مدیریت پیشدستانه، مطالبهای حداقلی از متولیان حوزه سلامت است. دارو، کالای لوکس نیست که نبودش با وعده جبران شود؛ دارو، حق حیات است و تأخیر در تأمین آن، مستقیماً جان مردم را نشانه میگیرد.
وقتی کمبود مزمن، نشانه ضعف مدیریت میشود
توضیحات مسئولان حوزه سلامت استان اگرچه بخشی از واقعیت کمبود دارو را به عوامل ملی و کشوری نسبت میدهد، اما برای بیماران، این پاسخها تغییری در واقعیت تلخ روزمره ایجاد نمیکند. بیماری با توضیح، مکاتبه و وعده درمان نمیشود و داروی حیاتی، کالایی نیست که بتوان نبود آن را با آمار جبران کرد و هر گونه تأخیر در تأمین دارو، مستقیماً با جان انسانها گره خورده است.
وقتی ماهها پیش کاهش تولید یا توقف یک داروی حیاتی مشخص بوده، نبود برنامه جایگزین و مدیریت پیشدستانه، چیزی جز ضعف در سیاستگذاری و ناتوانی در تأمین پایدار دارو را نشان نمیدهد. ارجاع مداوم کمبودها به «مسائل کشوری»، اگر بدون اقدام مؤثر در سطح استان باشد، عملاً به پاککردن صورت مسئله تبدیل میشود. این پرسش جدی مطرح است که چرا برنامههای جایگزین پیش از رسیدن بحران اجرا نشد؟ چرا استانهای مرزی و کمبرخوردار، همواره نخستین قربانی اختلالهای زنجیره تأمین دارو میشوند؟
صدای بیماران دیابتی، سرطانی، زنان باردار و مراجعهکنندگان مراکز درمان اعتیاد، بارها از طریق تسنیم منعکس شده است، اما پرسش جدی اینجاست: این صداها دقیقاً به کجا میرسد؟ چرا واکنشها همواره پس از رسانهایشدن بحرانها شکل میگیرد و نه پیش از آن؟
اگر مدیریت حوزه دارو نتواند در برابر کمبودهای قابل پیشبینی، پاسخ سریع، شفاف و مؤثر ارائه دهد، پیامد آن چیزی جز افزایش اضطراب بیماران، اخلال در روند درمان و تضعیف اعتماد عمومی نخواهد بود. دارو، آزمون کارآمدی مدیریت سلامت است و هر بار ناتوانی در تأمین آن، هزینهای است که مستقیماً مردم میپردازند.
مسئولان حوزه سلامت باید بهروشنی پاسخ دهند؛ اگر کمبود دارو «کشوری» است، چه سازوکار ویژهای برای حفاظت از بیماران استانهایی مانند کردستان در نظر گرفته شده است؟ شفافیت، پاسخگویی و اقدام پیشدستانه، حداقل انتظار مردمی است که دارو را نه یک مطالبه رفاهی، بلکه حق حیات خود میدانند.
انتظار افکار عمومی روشن است، پایان دادن به واکنشهای دیرهنگام، عبور از توجیهگری و حرکت بهسوی مدیریت مسئولانه، پاسخگو و پیشگیرانه. تا زمانی که این تغییر رخ ندهد، هشدار رسانهای و فریاد بیماران همچنان تکرار خواهد شد؛ بیآنکه تضمینی برای شنیدهشدن آن وجود داشته باشد.
انتهای پیام/481
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه