عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور چهارمحال و بختیاری میگوید وسواس، محصول تربیتی خانوادههای کمالگراست که با افکار مزاحم و اضطرابآور ذهن فرد را درگیر میکند.
محمد یاسین سیفی در گفتوگو با نمابان و به نقل از ایسنا اظهار کرد: اختلال وسواس به حالتی گفته میشود که فرد دچار وسواسهای فکری، وسواسهای عملی یا هر دو بهطور همزمان باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور چهارمحال و بختیاری بیان کرد: وسواس فکری شامل مجموعهای از افکار، تمایلات، تصاویر یا تکانههایی است که بهطور پایدار، مزاحم و ناخواسته ذهن او را به خود مشغول میکند و باعث اضطراب و ناراحتی در شخص میشود، یکی از ویژگیهای مهم این افکار آن است که فرد تلاش میکند آنها را سرکوب کند، از ذهنش بیرون یا با انجام فعالیتهای دیگر آنها را خنثی کند.
وی افزود: در مقابل، وسواسهای عملی به شکل رفتارهای تکراری بروز پیدا میکنند که برخی از این رفتارها شامل شستوشوی مکرر، رعایت افراطی نظم، وارسی کردن مداوم یا حتی فعالیتهای ذهنی تکراری مانند شمردن، تکرار یک کلمه به تعداد خاص یا دعا کردن بهصورت وسواسی میشود، در این نوع از اختلال فرد احساس میکند مجبور است این رفتارها را انجام دهد، به همین دلیل، نام کامل این اختلال «اختلال وسواسی-جبری» است، زیرا فرد بهدلیل افکار تکرارشوندهای که باعث ایجاد اضطراب میشود، احساس اجبار به انجام اعمالی پیدا میکند که هدف آنها کاهش یا خنثیسازی اضطراب ناشی از این افکار است.
سیفی در ادامه گفت: برای مثال، فردی که مدام این فکر به ذهنش میآید که نکند خانه آتش بگیرد، بهدنبال آن بارها شیرهای گاز را بررسی میکند و ممکن است پیش از خروج از خانه چندین بار این کار را تکرار کند.
این دکترای تخصصی روانشناسی بیان کرد: شیوع این اختلال حدود یک تا ۱/۵ درصد است، همچنین شیوع آن در زنان کمی بیشتر از مردان است، اما در دوران کودکی، پسران بیش از دختران درگیر این اختلال میشوند، متوسط سن شروع اختلال وسواس حدود ۱۹ تا ۲۰ سالگی است، هرچند در برخی موارد ممکن است در سنین پایینتر، حتی در ۱۳ یا ۱۴ سالگی، آغاز شود.
وی تاکید کرد: اختلال وسواسی اختلالی است که نیاز به درمان دارد و اگر جدی گرفته نشود، میتواند سیر مزمن پیدا کند، هرچند شدت علائم ممکن است نوسان داشته باشد و گاهی شدیدتر یا خفیفتر شود، اما در مجموع حالت مزمن پیدا میکند، در تعداد کمی از افراد، شدت اختلال به حدی میرسد که فرد را بهطور جدی ناتوان میکند و امور عادی زندگی او، از جمله وظایف شغلی، تحصیلی و اجتماعی مختل میشود.
وی افزود: احتمال فروکش کردن خودبهخودی این اختلال بدون درمان بسیار کم است، بنابراین، مراجعه برای درمان ضروری است، بهترین رویکرد درمانی، ترکیب دارودرمانی و رواندرمانی بهصورت همزمان است، همچنین در صورتی که دوره درمان بهطور کامل طی نشود، احتمال عود علائم و مزمن شدن اختلال وجود دارد.
سیفی توضیح داد: در مورد علل بروز وسواس، بخشی از آن به عوامل سرشتی بر میگردد، افرادی که بهطور ذاتی هیجانهای منفی قویتری دارند، مستعد ابتلا به وسواس هستند.
عضو هیات علمی دانشگاه پیام نور چهارمحال و بختیاری گفت: عوامل محیطی نیز در ایجاد اختلال وسواس نقش مهمی دارند، کودکانی که دچار سوءرفتار جسمی یا جنسی شدهاند، یا در معرض حوادث شدیداً استرسزا و آسیبزا قرار گرفتهاند، احتمال ابتلای بیشتری به اختلال وسواسی-جبری دارند.
وی ادامه داد: شروع اختلال در برخی افراد ناگهانی و در برخی دیگر تدریجی است، عوامل ژنتیکی نیز در بروز این اختلال تأثیرگذار هستند، افرادی که در بستگان درجه اول خود فرد مبتلا به وسواس دارند، حدود دو برابر بیشتر در معرض ابتلا قرار میگیرند.
سیفی گفت: تفاوت وسواس با نظم در این است که در وسواس، کارکردهای عادی زندگی فرد دچار اختلال میشود، عملکرد شغلی، اجتماعی، تحصیلی و حرفهای فرد کاهش پیدا میکند و نظم وسواسگونه دیگر کارکرد مثبت ندارد.
این دکترای تخصصی روانشناسی خاطرنشان کرد: یکی از نشانههای اصلی این تمایز بین نظم و وسواس این است که اگر نظم مورد نظر فرد وسواسی به هم بخورد، او دچار اضطراب شدید میشود این اضطرابهای مزمن میتوانند به افسردگی نیز منجر شوند، چرا که وسواس و افسردگی با یکدیگر همایندی دارند و در صورت مزمن شدن وسواس، فرد ممکن است بهتدریج احساس درماندگی و افسردگی پیدا کند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه