حجاب فراتر از یک دستور ساده، ستون اصلی سلامت روانی و امنیت اجتماعی در جامعه ایرانی اسلامی است که در برابر تلاشهای عادیسازی انحراف ایستاده است.
نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر، گروه استانها: حجاب، فراتر از یک حکم فردی یا دستور اداری، بهعنوان یکی از مؤلفههای بنیادین هویت فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی اسلامی، نقشی تعیینکننده در سلامت روانی، امنیت اجتماعی و تحکیم بنیان خانواده ایفا میکند.
در سالهای اخیر و همزمان با تغییر الگوهای زیستی و رسانهای، این موضوع بیش از گذشته به کانون مناقشات فکری و اجتماعی تبدیل شده و ضرورت بازخوانی علمی و تحلیلی آن را دوچندان کرده است.
از اینرو، واکاوی مسئله حجاب نه از زاویه شعار، بلکه با اتکا به مبانی علمی، اجتماعی و راهبردی، ضرورتی انکارناپذیر است.
در همین چارچوب، گفتوگوی پیشرو با سیدجواد هاشمی فشارکی، دکتری مدیریت راهبردی، مدرس دانشگاه و صاحب دهها مقاله علمی ارائهشده در همایشهای ملی و بینالمللی، تلاشی است برای بررسی ابعاد عمیقتر حجاب و پیامدهای فردی و اجتماعی آن با نگاهی کارشناسی و مبتنی بر تحلیل راهبردی.
* از منظر جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، حجاب چه نقشی در کاهش آسیبهای اجتماعی مانند خشونتهای خیابانی، آزارهای کلامی و فروپاشی هنجارهای عمومی دارد؟ برخی اساساً این پیوند را انکار میکنند.
اجازه بدهید از ریشه شروع کنیم. مسئله حجاب را اگر سطحی ببینیم، طبیعتاً به همین انکارها میرسیم. حجاب یک «پدیده تزئینی» یا صرفاً یک «قانون حکومتی» نیست؛ حجاب مبتنی بر سرشت انسان و فلسفه خلقت اوست.
خداوند متعال انسان را با دو جنس متفاوت آفریده؛ تفاوتهایی که صرفاً زیستی نیست، بلکه روانی، عاطفی و حتی بصری است.
این تفاوتها برای جذب، زوجیت، تشکیل خانواده و بقای نسل طراحی شدهاند. اما همین جاذبه اگر در فضای عمومی رها شود، بهجای تعادل، بینظمی تولید میکند.
ما نمیتوانیم انسان را با حیوان قیاس کنیمT حیوان فاقد عقل، انتخاب اخلاقی و مسئولیت اجتماعی استT اینکه برخی میگویند «حیوانات حجاب ندارند، پس انسان هم نداشته باشد»، در واقع تنزل مقام انسان به سطح حیوان است؛ این ضد انسانیت است، نه دفاع از آزادی.
* اما جامعهشناسان غربی، کجروی را یک پدیده طبیعی اجتماعی میدانند، نه لزوماً محصول پوشش یا حجاب.
بله، دقیقاً اختلاف مبنایی همینجاست. بسیاری از جامعهشناسان غربی، مانند «رابرت کینگ مرتن» و پیروانش، کجروی را امری طبیعی و اجتنابناپذیر میدانند، اما جامعهشناسی اسلامی این نگاه را نمیپذیرد.
ما کجروی را نتیجه هواهای نفسانی، ضعف کنترل درونی و وسوسههای بیرونی میدانیم، نه یک امر طبیعی و قابل پذیرش.
غرب امروز حتی رفتارهای بهشدت ضدانسانی را با «لباس علم» بزک میکند؛ از روابط نامتعارف گرفته تا اشکال عجیب ازدواج و هویتسازیهای افراطی.
در این فضا، حجاب یک مانع فرهنگی در برابر عادیسازی انحراف است. اختلال در حجاب، اختلال در نظم اخلاقی و هنجاری جامعه مذهبی است و پیامد مستقیم آن افزایش تحریک، افزایش تنش و در نهایت افزایش آسیب اجتماعی است.
* منتقدان میگویند حجاب مسئلهای فردی است. چرا باید به امنیت روانی جامعه گره بخورد؟
این ادعا ناشی از سوءفهم مفهوم «فردیت» است، حجاب در فضای خصوصی، کاملاً فردی است؛ هیچکس در خانهات به تو کاری ندارد. اما وقتی وارد فضای عمومی میشوی، رفتار تو اثر اجتماعی پیدا میکند.
هیچکس در دنیا اجازه ندارد بگوید چون بدن مال خودم است، هر رفتاری در خیابان انجام میدهم. همانطور که زباله ریختن، بینظمی ترافیکی یا آلودگی صوتی جرم است، بیضابطهسازی پوشش هم اثر عمومی دارد.
پوشش نامتعارف، ذهن جامعه را مشغول میکند؛ تمرکز را از کار، علم و تعامل سالم میگیرد و به سمت هیجان و غریزه میبرد. این یعنی اخلال در امنیت روانی.
* از منظر روانشناسی اجتماعی، دقیقاً چه اتفاقی میافتد؟
مهمترین مفهوم، «آرامش بصری» است، جامعهای که در آن جلوهگری رها باشد، جامعهای پرتنش است. حجاب، جلوهگری را کنترل میکند.
برای افراد بیمار و فاقد مهار درونی، پوشش زننده یک محرک مستقیم است. برای افراد سالم هم حتی ناخواسته است، تصاویر در ذهن ثبت میشود و اثر ناخودآگاه میگذارد.
دقیقاً مثل ویروس؛ بدن ضعیف سریعتر آلوده میشود، اما حتی بدن قوی هم بیاثر نمیماند. حجاب سپر اولیه این ویروس اجتماعی است.
* به بنیان خانواده برسیم. رابطه حجاب و تحکیم خانواده چیست؟
رابطهای عمیق و چندلایه. زن محجوب، نه از سر محدودیت، بلکه از موضع کرامت، در صدف وقار قرار میگیرد. این وقار، آرامش روانی همسر را تأمین میکند.
وقتی زن در فضای اجتماعی جلوهگری نکند، اعتماد افزایش مییابد، وفاداری تقویت میشود و تنشهای پنهان کاهش مییابد.
برعکس، رهاسازی پوشش، زمینه بیاعتمادی که حتی ممکن است، به خیانت بیانجامد، را ایجاد میکند. خانواده قبل از فروپاشی رسمی، در ذهن و روان متزلزل میشود.
* نسل جوان اما با رسانهها و شبکههای اجتماعی بزرگ شده. بدون اجبار چه باید کرد؟
اگر با اجبار صرف جلو برویم، شکست میخوریم. راه، اقناع فرهنگی است.
ما کمکاری جدی کردهایم: الگوی جذاب، متنوع و کاربردی پوشش کم تولید کردهایم
بازار پوشاک را رها کردهایم
رسانهها گاهی ضد پیام رسمی عمل میکنند
نمیشود جوان را دعوت به حجاب کرد اما ویترین مغازهها و تبلیغات پر از الگوهای غربی باشد، باید همزمان ذهن، ذائقه و بازار را اصلاح کرد.
* اگر حجاب را صرفاً یک حکم حکومتی ندانیم، بیتوجهی به آنچه پیامدی دارد؟
پیامد اول: بحران هویت فردی
پیامد دوم: تضعیف سرمایه اجتماعی
پیامد سوم: عادیسازی قانونگریزی
وقتی یک هنجار علناً شکسته شود، بقیه هنجارها هم پشت سرش میریزند، حجاب فقط روسری نیست؛ نشانه مرزبندی اخلاقی جامعه است، اگر این مرز فرو بریزد، جامعه بهتدریج به سمت بیهویتی میرود.
* و سخن پایانی؟
حجاب سنگر اول است، اگر این سنگر سقوط کند، دشمن لازم نیست جلوتر بیاید؛ جامعه خودش فرو میریزد.
حجاب، ابزار سرکوب نیست؛ ابزار حفاظت است. حفاظت از انسان، خانواده و جامعه.
منبع: خبرگزاری مهر
بدون دیدگاه