در دیار گناوه که با ۲۰۶ شهید خود تاریخ دفاع مقدس را رقم زده است، شهیدی برجسته با نام «مروارید سهیل» شناخته میشود که رعایت حقالناس و بیتالمال را سرلوحه زندگی خود قرار داد.
نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب، زهرا اسکندری: گناوه، شهری که تاریخش با شهادت نفس میکشد، گناوه را نمیتوان تنها یک شهر ساحلی دانست. شهرستانی در شمال غربی استان بوشهر با جمعیتی بیش از ۱۳۳ هزار نفر که ۲۰۶ شهید را در خاک گلگون خود جای داده است. گناوه در حافظه دفاع مقدس، تنها یک جغرافیا نیست؛ شهری است که در سالهای جنگ، پشت دشمن را به لرزه درآورد و نامش با ایستادگی، سازماندهی مردمی و اعزام نیرو به جبههها گره خورد.در ورقزدن فرهنگنامه شهیدان این دیار، نامی برجسته به چشم میآید؛ نام فرماندهای که سالها مفقودالاثر بود و امروز به «مروارید سهیل» شناخته میشود: محمدجعفر سعیدی.
نقطه شروع یک زندگی مبتنی بر کار و تعهد
سردار شهید محمدجعفر سعیدی در سوم تیرماه ۱۳۳۴ در روستای «احشام قایدها» از توابع شهرستان دشتی استان بوشهر چشم به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی او در فضای ساده و معیشتی جنوب کشور سپری شد. پس از پایان تحصیلات اولیه، برای کمک به خانواده مدتی به کویت سفر کرد و سپس به ایران بازگشت. در ۱۸ سالگی به خدمت سربازی در کرمان اعزام شد؛ دورهای که همزمان با شکلگیری مسئولیتهای خانوادگی او بود.
خانهای کوچک، بنیانی ماندگار
ازدواج محمدجعفر سعیدی در سال ۱۳۵۵، نمونهای از سادگی رایج آن دوران بود. مراسم عقد بدون تشریفات و در غیاب داماد که هنوز در دوران خدمت سربازی به سر میبرد، برگزار شد. زندگی مشترک این زوج در ۲۹ بهمنماه همان سال، در یک اتاق کوچک در شهر گناوه آغاز شد. حاصل این ازدواج پنج فرزند پسر به نامهای ابوالحسن، مهدی، هادی، احسان و حسین است؛ فرزندانی که بخش مهمی از وصیت و دغدغههای تربیتی شهید را به خود اختصاص دادهاند.
پیوستن به صفوف سپاه
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، محمدجعفر سعیدی در دهم دیماه ۱۳۵۸ به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. حضور او در سپاه، همزمان با آغاز سازماندهی نیروهای مردمی و بسیج در مناطق جنوبی کشور بود. سعیدی از جمله نیروهایی بود که در کنار فعالیتهای نظامی، به جذب و سازماندهی جوانان در پایگاههای بسیج و مساجد اهتمام داشت و نقش فعالی در تقویت زیرساختهای انسانی سپاه در شهرستانهای استان بوشهر ایفا کرد.
فرماندهای که بسیجی ماند
در طول سالهای دفاع مقدس، شهید سعیدی مسئولیتهای متعددی را بر عهده داشت؛ از جمله جانشین فرمانده سپاه گناوه، فرمانده سپاه بندر ریگ، سرپرست و جانشین فرمانده سپاه جزیره خارک و جانشین فرمانده سپاه دشتی. این مسئولیتها عمدتاً در مناطق حساس و راهبردی استان بوشهر تعریف شده بودند؛ مناطقی که علاوه بر اهمیت نظامی، نیازمند مدیریت اجتماعی و پشتیبانی لجستیکی بودند.
بر اساس روایت همرزمان، شهید سعیدی در مقاطع حساسی از جنگ، نقش محوری در ساماندهی و اعزام نیروهای بسیجی به جبههها داشت. به گفته آنان، بخش قابل توجهی از اعزام نیروها در منطقه، با پیگیریهای مستقیم او انجام میشد. این فعالیتها صرفاً محدود به امور اداری نبود و شامل آموزش، پشتیبانی، ایجاد انگیزه و همراهی عملی با نیروها میشد.

همنشینی با نیروها
آنچه در روایتهای متعدد همرزمان شهید سعیدی تکرار میشود، شیوه متفاوت فرماندهی اوست. وی با وجود در اختیار داشتن امکانات و اختیارات، زندگی سادهای داشت و از هرگونه استفاده شخصی از بیتالمال پرهیز میکرد. محل استراحت او اغلب همان اتاق محل کار و انبار تجهیزات بود. در پوشش و ظاهر نیز تفاوتی میان خود و نیروهای بسیجی قائل نمیشد و همواره بهعنوان عضوی از جمع شناخته میشد، نه فردی متمایز از آن.
حرمت بیتالمال، خط قرمز فرمانده
در خاطرات نقلشده از سوی همکارانش، حساسیت شهید سعیدی نسبت به اموال عمومی بارها مورد تأکید قرار گرفته است. استفاده نکردن از خودروی سازمانی برای امور شخصی، پرهیز از هرگونه امتیاز ویژه و تأکید بر رعایت حقوق عمومی، بخشی از رفتارهای روزمره او بود که در ذهن اطرافیان باقی مانده است. در حالی که خودرو و امکانات در اختیار داشت، برای امور شخصی از آنها استفاده نمیکرد. حتی در سادهترین امور روزمره، رعایت حقالناس را خط قرمز خود میدانست.
یکی از همکارانش نقل میکند که وقتی او را در حال حمل کپسول گاز دید و پیشنهاد استفاده از خودروی سپاه را داد، پاسخ شنید: «استفاده شخصی از بیتالمال حرام است.»
تربیت معنوی رزمندگان
در کنار مسئولیتهای نظامی، شهید سعیدی توجه ویژهای به فعالیتهای دینی و فرهنگی داشت. برگزاری نماز جماعت، همکاری نزدیک با روحانیت شهر، تأمین رفتوآمد روحانیون و تشویق جوانان به حضور در مساجد از جمله اقدامات او بود. اذان گفتن او در پایگاهها و پادگانها، بنا به روایت همرزمان، فضایی متفاوت و تأثیرگذار ایجاد میکرد و برای بسیاری از نیروها به خاطرهای ماندگار تبدیل شده است. اذانی که به گفته آنان، حال و هوای خاصی به جمع میداد و روحیهها را متحول میکرد.
یکی دیگر از اقدامات شاخص شهید سعیدی، نقشآفرینی در راهاندازی مراکز آموزشی بسیج و سپاه در منطقه بود. اردوگاهها و پادگانهایی که با پیگیری او شکل گرفتند، در سالهای دفاع مقدس محل آموزش و اعزام صدها نیروی بسیجی به جبههها شدند و سهم قابل توجهی در پشتیبانی انسانی جنگ ایفا کردند.
فرماندهای میان بسیجیان، وداع در جزیره سهیل
در زمستان ۱۳۶۵، شهید سعیدی بهعنوان معاون گردان حضرت ابوالفضل (ع) از ناوتیپ ۱۳ امیرالمؤمنین (ع) استان بوشهر، در محور عملیاتی کربلای ۴ حضور یافت. بنا بر روایتها، او با وجود مسئولیتهای ستادی، اصرار داشت در کنار نیروهایش در خط مقدم حضور داشته باشد و از پذیرش ماندن در پشت جبهه خودداری میکرد.
سردار شهید محمدجعفر سعیدی در چهارم دیماه ۱۳۶۵ در جزیره سهیل عراق به شهادت رسید. پیکر او تا سالها در منطقه عملیاتی باقی ماند و در زمره شهدای مفقودالاثر قرار گرفت. این مفقودیت، سالها انتظار و چشمانتظاری را برای خانواده و مردم گناوه رقم زد.
در بهمنماه ۱۳۷۵، پیکر مطهر شهید سعیدی پس از ده سال تفحص، به کشور بازگشت و در گلستان شهدای گناوه، در جوار همرزمانش به خاک سپرده شد. تشییع و تدفین او با حضور گسترده مردم و رزمندگان سابق، بار دیگر نام و نقش این فرمانده را در حافظه عمومی شهر زنده کرد.
وصیتنامه شهید سعیدی، بازتابی روشن از دغدغههای اعتقادی، خانوادگی و اجتماعی اوست. تأکید بر ادامه راه، پایبندی به قرآن، نماز و ولایت فقیه، توصیه به صبر خانواده و توجه ویژه به تربیت فرزندان، بخشهای اصلی این وصیتنامه را تشکیل میدهد؛ متنی که بیش از آنکه احساسی باشد، مسئولانه و آیندهنگرانه است.
یاد و نامی ماندگار
در سال ۱۴۰۲، سردار شهید محمدجعفر سعیدی از سوی سپاه امام صادق (ع) استان بوشهر بهعنوان شهید شاخص استان معرفی شد؛ انتخابی که نشاندهنده استمرار تأثیر اجتماعی و تاریخی او، سالها پس از شهادت است.
مرور زندگی و عملکرد سردار شهید محمدجعفر سعیدی نشان میدهد که نقش او فراتر از یک مسئول نظامی بوده است. ترکیب مدیریت میدانی، سادهزیستی، حساسیت اخلاقی و توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی، تصویری از فرماندهی ارائه میدهد که در متن جامعه حضور داشت و مسئولیت را نه بهعنوان جایگاه، بلکه بهمثابه تعهد میدید؛ الگویی که همچنان در روایتهای محلی و اسناد دفاع مقدس قابل پیگیری است.
منبع:
بدون دیدگاه