انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر ایمان و رهبری دینی، الگویی بیسابقه در تاریخ معاصر جهان رقم زده که راز ماندگاری و تمدنسازی آن در بیانیه گام دوم به روشنی نمایان است.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از بوشهر، انقلاب اسلامی ایران بیتردید یکی از شگفتانگیزترین رخدادهای تاریخ معاصر جهان است؛ انقلابی که در زمانی به پیروزی رسید که جهان در قبضه دو بلوک قدرت شرق و غرب قرار داشت و الگوی غالب انقلابها، یا وابستگی به ابرقدرتها بود یا فروپاشی زودهنگام پس از پیروزی. انقلاب اسلامی اما مسیر دیگری را برگزید؛ مسیری مبتنی بر ایمان، آگاهی مردمی و رهبری دینی که توانست نظمی وابسته و مسلح را بدون جنگ کلاسیک و با تکیه بر باورهای توحیدی فرو بریزد.
ویژگی ممتاز این انقلاب، «استقلال واقعی» آن بود؛ انقلابی که نه شرقی بود و نه غربی. سرمایه اصلی آن، حضور مردمی آگاه و ایمانی ریشهدار بود؛ پشتوانهای که سبب شد انقلاب اسلامی از همان آغاز، هویتی متفاوت از دیگر انقلابهای قرن بیستم پیدا کند و به الگویی الهامبخش برای ملتهای تحت ستم بدل شود.
با این همه، تاریخ گواهی میدهد که پیروزی آغاز یک انقلاب است، نه پایان آن. آنچه سرنوشت نهایی یک انقلاب را رقم میزند، توانایی بقا و وفاداری به آرمانهاست. بسیاری از انقلابها یا زیر فشار دشمنان بیرونی و مشکلات درونی فروپاشیدهاند، یا پس از پیروزی، در اثر تغییر رفتار نخبگان و مسئولان، از درون تهی شده و صرفاً نامی از آنها باقی مانده است.
انقلاب اسلامی ایران از این دو آفت تاریخی مصون ماند؛ نه در برابر تحریمها، فشارها، جنگها و توطئهها شکست خورد و نه از شعارهای اصیل خود فاصله گرفت. این حقیقت، نقطه تمایز اساسی انقلاب اسلامی با بسیاری از انقلابهای جهان معاصر است و دقیقاً همین ویژگی است که از سوی رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، مورد تأکید قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری در این بیانیه، انقلاب اسلامی ایران را تنها انقلابی میدانند که توانسته یک «چله پرافتخار» را بدون خیانت به آرمانهای خود پشت سر بگذارد و اکنون با حفظ کرامت و اصالت شعارها، وارد مرحلهای جدید از حیات تاریخی خویش شود؛ مرحلهای که از آن به «خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» تعبیر میشود. این نگاه، انقلاب اسلامی را پدیدهای زنده و پویا معرفی میکند، نه حرکتی مقطعی با تاریخ مصرف محدود.
انقلاب اسلامی، همچون موجودی زنده، مراحل رشد و تکامل دارد. رهبر معظم انقلاب با نگاهی راهبردی، این مسیر را در پنج مرحله تبیین کردهاند: انقلاب اسلامی، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت اسلامی، شکلگیری کشور اسلامی و در نهایت تمدن نوین اسلامی. به گواه تاریخ، دو مرحله نخست بهطور موفق پشت سر گذاشته شدهاند، اما چالش اصلی امروز انقلاب، تحقق کامل مرحله «دولت اسلامی» است.
دولت اسلامی در منظومه فکری رهبر انقلاب، مفهومی فراتر از قوه مجریه دارد و شامل همه ارکان حاکمیت میشود. بدون مدیران، مسئولان، قضات و نمایندگانی مؤمن، پاکدست، شجاع و پایبند به عدالت، این مرحله به سرانجام نخواهد رسید. فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب، هشداری است که بیانیه گام دوم با صراحت آن را پیش روی نخبگان و کارگزاران نظام قرار میدهد.
پس از دولت اسلامی، نوبت به جامعهسازی میرسد؛ مرحلهای که مستقیماً با باورها، سبک زندگی و کنش اجتماعی مردم پیوند دارد. انقلاب اسلامی اگر صرفاً به تأمین معیشت مادی تقلیل یابد، از فلسفه وجودی خود فاصله گرفته است. قرآن کریم، رسالت پیامبران را در دعوت به توحید و نفی طاغوت میداند؛ نگاهی که نشان میدهد هدف نهایی انقلاب، فراتر از رفاه اقتصادی و در پی ساختن انسانی موحد و جامعهای الهی است.
افق نهایی این مسیر، تمدنسازی نوین اسلامی است؛ افقی که در آن اسلام بهعنوان مکتب جامع زندگی، در عرصه جهانی مطرح میشود و الگوهای غیرالهی و سکولار، مشروعیت خود را از دست میدهند. هرچند این هدف بزرگ، در نگاه اول دور از دسترس مینماید، اما حرکت گامبهگام در مسیر ترسیمشده، آن را به واقعیتی دستیافتنی تبدیل میکند.
بیانیه گام دوم انقلاب، بیش از هر چیز، یک فراخوان تاریخی به نسل جوان است؛ نسلی که پرورشیافته انقلاب اسلامی است و میتواند موتور محرک ورود به مرحله تمدنسازی باشد. ویژگی ممتاز انقلاب اسلامی ایران، همین پویایی و آیندهنگری است؛ انقلابی که نهتنها گذشتهای پرافتخار دارد، بلکه با حفظ آرمانها، آیندهای تمدنساز را پیش روی خود میبیند.
نویسنده: نصرالله شفیعی استاد دانشگاه، فعال رسانهای و کارشناس علوم دینی
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه