در شرایط سخت تبعید و فشارهای سیاسی، امام هادی(ع) با استراتژیهای نوآورانه توانست امامت شیعه را تثبیت و شبکهای مقاوم و تابآور برای آینده شکل دهد.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از نطنز، زیست سیاسی امام هادی(ع) در بستر فروپاشی کارآمدی خلافت عباسی، نظامیگری ترکها و سیاستهای ضدعلویِ متوکل، با تمرکز بر سه محور نهادی یعنی نظام وکالت، تربیت نخبگان، اقتصاد شیعی، معرفتی یعنی تولید نصوص هویتساز مانند زیارت جامعه کبیره و راهبردی یعنی مقاومت نرم، تمایزگذاری مشروعیت و آمادهسازی جامعه برای دوران غیبت قابل بررسی است.
امام هادی(ع) در شرایط تبعید و کنترل اطلاعاتی، توانست امامت شیعه را تثبیت و شبکهای تابآور ایجاد کنند که پیامدهای بلندمدت در تاریخ فکری و سیاسی تشیع داشت در حالی که زیست سیاسی امام هادی(ع) در میان شش خلیفه عباسی یعنی معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز رخ داد؛ دورهای که با واگذاری عملی قدرت به نظامیان ترک، تشدید کنترل امنیتی، و سیاستهای سختگیرانه علیه علویان مشخص میشود.
این سوال مطرح است که امام هادی(ع) چگونه در چارچوب محدودیتهای شدید، ظرفیتهای اجتماعی شیعه را تقویت کردند و کدام ابزارها و نصوص برای تولید هویت جمعی و تمایز مشروعیت به کار رفت؟
سوال دیگری که مطرح بوده آن است که امام هادی(ع) چگونه ساختارهای نهادیِ طراحیشده جامعه را برای دوران پس از حضور مستقیم امام آماده کرد؟
پس از مأمون، در دوران معتصم و واثق، سپاهیان ترک، نقش محوری در تصمیمسازی و امنیت یافتند؛ این امر شکاف میان مشروعیت دینی خلفا و کارآمدی سیاسی آنان را افزایش داد و از سوی دیگر متوکل سیاستهای ضدشیعی را نظاممند کرد و از تخریب شعائر تا محدودیت سفر و تجمعات صورتدگرفت که با هدف قطع پیوندهای اجتماعی و مشروعیتزایی علویان بود.
رقابت جناحهای دربار، تغییرات سریع قدرت و ناتوانی مالی – اداری خلافت، فضای فرصت و تهدید برای هر کنش سیاسیِ غیردولتی ایجاد کرد در حالی که انتقال امام هادی(ع) از مدینه به سامرا، قرار دادن آن حضرت در قلب دستگاه نظامی بود که با هدف، کنترل ارتباطات و کاستن از شعاع نفوذ اجتماعی امام انجام میشد.
نزدیکی به مرکز قدرت، امکان شناخت دینامیسم دربار و تنظیم کنشها را فراهم کرد؛ تبعید به مکانِ کنترل، به عرصهای برای بازطراحی شبکهها بدل شد در حالی که تمرکز اجباری شیعیانِ کنشگر در اطراف سامرا، به شکلگیری هستههای ارتباطی جدید انجامید و مسیر ارتقای کارکرد «نظام وکالت» را هموار کرد.
راهبردهای سیاسی امام هادی(ع) مقاومت نرم و تمایز مشروعیت پرهیز از اصطکاک مستقیم بود و آن حضرت با تقلیل مواجهه علنی و پرهزینه، امکان تداوم رهبری اجتماعی و دینی را حفظ کردند و با تبیین حقانیت امامت و نقد بنیانهای خلافت، مشروعیت سیاسی – دینیِ مستقل از دربار شکل گرفت؛ این تمایز، مشارکت شیعیان در نظم عباسی را به حداقل ضروری کاهش داد.
سیاست، از میدان قدرتگیری فوری به میدان ساخت ظرفیتهای بلندمدت یعنی هویت، نهاد و شبکه منتقل شد و از سوی دیگر تعیین وکلای منطقهای برای جمعآوری وجوه، انتقال استفتائات و پیونددهیِ پایدار میان امام و پیروان این شبکه، ریسک تکنقطهای را کاهش داد.
توزیع نقشها، استفاده از رمزگذاری اجتماعی یعنی زبانهای کنایی و سلسلهمراتب اعتماد و آزمون وفاداری، امنیت شبکه را بالا برد و پرورش شاگردان و راویان توانمند، از فقه تا کلام و حدیث، تضمینکننده استمرار عقلانی و هنجاری جامعه بود.
تنظیم جریان اقتصادی مستقل، از وابستگی به دربار میکاست و قدرت مانور اجتماعی را افزایش میداد و جهتدهی منابع به آموزش، امداد و نشر معارف، تولید سرمایه نمادین و انسجام اجتماعی را تقویت کرد و توان مقاومت در برابر فشارها و امکان حمایت از شبکههای محلی را نیز فراهم ساخت.
زیارت جامعه کبیره نیز هویتی یکپارچه از اهلبیت ارائه میدهد که جایگاه قدسی، مرجعیت معرفت و الگوی اطاعت آگاهانه را همزمان تبیین میکند و فرهنگیِ مقاوم میسازد بهنحوی که در برابر روایتهای رسمی خلافت، جهانمعنای بدیل را تثبیت میکند.
یادداشت از رضا زمانی، دکتری علوم سیاسی
انتهای پیام/804
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه