بن‌بست‌های خطرناک آمریکا و اسرائیل؛ چرا واشنگتن قدرت کنترل بحران‌ها را از دست داده؟

آمریکا در شرایطی قرار گرفته که نه توان رقابت اقتصادی با چین را دارد و نه قادر است همزمان چندین بحران منطقه‌ای را مدیریت کند؛ این بن‌بست‌ها آینده نظم جهانی را به شدت تهدید می‌کند.

بن‌بست‌های خطرناک آمریکا و اسرائیل؛ چرا واشنگتن قدرت کنترل بحران‌ها را از دست داده؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از نطنز، بارها اشاره کرده‌ایم که دنیای پیشرو، شاهد جنگ‌های بزرگ خواهد بود زیرا نظم آمریکایی عملا فروپاشیده است، اما آمریکا حاضر به پذیرش این روند نیست و تلاش خواهد کرد تا دوباره نظام تک قطبی را تثبیت کند.

آمریکا برای این منظور، خوی امپریالیستی خود را غلیظ تر کرده و می‌خواهد از کل سرمایه غرب برای رویارویی با قدرت‌گیری شرق استفاده کند؛ آمریکا قدرت رقابت اقتصادی با چین را ندارد و از طرفی قدرت درگیری همزمان در چند منطقه و کانون را هم ندارد.

برای رفع این نقیصه، گزینه نظامی را روی میز گذاشته و تلاش می‌کند با کارشکنی در زنجیره تامین کالا و اختلال در تامین انرژی به مقصد چین، آنان را متوقف کند در حالی که نتیجه این اقدام، جنگ نفتکش‌ها و انفجار پالایشگاه‌ها خواهد بود.

آمریکا از طرفی درگیر اسرائیل است و «شعار آمریکا اول» عمیقاً و حقیقتا مخدوش است زیرا لابی‌های پر قدرت صهیونیستی، عملا اجازه نمی‌دهند شعار آمریکا اول عملیاتی شود و این به تدریج سبب ایجاد شکاف‌های اجتماعی و نخبگانی در آمریکا شده است.

آمریکا مطابق سند راهبردی امنیت ملی خود، تلاش می‌کند حفظ امنیت مناطق پر تنش دنیا را برون‌سپاری کند و اولویت خود را تسلط بر آمریکای لاتین قرار دهد اما روی لبه تیغ حرکت می‌کند؛ مشی ترامپ، قمار است و او عاشق قمارهای بزرگ است اما کاملا آگاه است که قمار بزرگ او می‌تواند اسرائیل و حتی ایالات متحده آمریکا را به نابودی بکشاند.

زمان برای آمریکا مهم است و آن‌ها باید هر چه سریعتر، تکلیف خاورمیانه و آمریکای لاتین را مشخص کنند و تمرکز خود را به چین معطوف کنند اما کارها آنچنان که فکر می‌کنند پیش نمی‌رود و از سوی دیگر روسیه قدرتمندتر می‌شود و اروپا مجبور است به سمت فروپاشی برود و یا برای جنگ‌ سنگین با روسیه آماده شود.

علیرغم محاصره دریایی و روانی ونزوئلا، آن‌ها تسلیم نشده‌اند بلکه با تشکیل بسیج مردمی و تقویت روحیه مقاومت، در برابر زیاده‌خواهی‌های آمریکا و ترامپ ایستاده‌اند و آمریکا نیز علنا مدعی نفت و ثروت این کشور است و این مسأله مردم این کشور را متحدتر ساخته است.

ایران و جبهه مقاومت به شدت در حال تسلیح خود هستند و ایران از طرفی در حال برطرف کردن ضعف‌های جنگ 12 روزه است و با روسیه و چین روابط نزدیک‌تر و راهبردی‌تر را دنبال می‌کند و اینجا اسرائیل اما در دو راهی قرار گرفته و آمریکا را هم وارد دو راهی کرده است و آن حمله به ایران است.

حمله اسرائیل بدون آمریکا ناممکن است، انتخابات اسرائیل نزدیک است و نتانیاهو بدون جنگ، رفتنی است و از سوی دیگر نیز دادگاهی نتانیاهو بخشیده نشده است و اسرائیل نگران تقویت فزاینده ایران است و روز به روز حمله علیه ایران سخت‌تر می‌شود

اولویت اول اسرائیل حزب‌الله لبنان است اما با سیاست فرسایشی و با کمک خود دولت لبنان نتانیاهو می‌داند که موفق نخواهد شد زیرا حزب‌الله مردمی است و در سطح کشور لبنان و منطقه طرفدار دارد و از طرفی انصارالله یمن را به کارگزار اماراتی داده‌اند ولی آل زائد می‌داند که روی لبه تیغ راه می‌رود و هر لحظه ممکن است دبی و ابوظبی به ماقبل تاریخ برگردند.

حمله به مقاومت عراق هم گزینه روی میز اسرائیل و آمریکاست و نماینده ویژه آن‌ها در عراق تاکنون کاری از پیش نبرده است در حالی که قوه عاقله عراقی می‌داند که بدون پشتوانه مقاومت، عراق تجزیه خواهد شد و بر این اساس وقوع جنگ در خاورمیانه ناگزیر است و دیر یا زود اتفاق میفتد اما اینکه چگونه و با چه شرائطی، بسیار مهم و سرنوشت ساز است.

برنامه آمریکا برای به آتش کشیدن خاورمیانه در دستور کار است اما احتمالا بعد از ونزوئلا و دستور کار فعلی برای جنگ در خاورمیانه، نبردهای چندین روزه است اما آمریکا دیگر توان مدیریت این درگیری‌ها را ندارد اما پروژه نتانیاهو برای اقناع ترامپ جهت حمله‌ای دیگر علیه ایران نیز شروع شده است.

برجسته‌سازی حمله پیش‌دستانه ایران، برجسته‌سازی خبر رزمایش‌های موشکی ایران، برجسته‌سازی گزارش تحرکات نظامی ایران، برجسته‌سازی خبر از سرگیری غنی سازی در مناطق بمباران شده ابران از جمله اقدامات از سوی دشمن است و در این میان، گزارش تجمیع نیروهای تروریستی در مرزهای ایران هم برای کاخ سفید فاکتور می‌شود تا ترامپ را مجاب به حمله کنند.

نتانیاهو اخیرا علنا و همزمان، ایران و ترکیه را تهدید کرده است و گویا قرار است نتانیاهو به فروپاشی اسرائیل و آمریکا به شکل همزمان سرعت ببخشد؛ ایران، ترکیه و عربستان باید روی دست هم بازی‌گری کنند و حتی برای مدت کوتاهی هم که شده مجبورند باهم همسو و متحد شوند و این جبر شرایط است و نیازمند درک مقامات سه کشور مهم منطقه است.

یادداشت از رضا زمانی، دکتری علوم سیاسی

انتهای پیام/804

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
دختر گریان: در انباری دنبال لواشک بودم که پسرخاله ام وارد شد … / بی عفتم کرد نمی توانم … + نظر کارشناس