با شروع سرمای شدید در استان البرز، کودکانی بیپناه در سرمای یخبندان شبانه بهدنبال گرمایی میگردند که جامعه از آنها دریغ کرده است.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از کرج، با ورود سامانه سرد و کاهش محسوس دما در استان البرز زمستان بار دیگر چهره خشن و بیرحم خود را به نمایش گذاشته است. سرمایی که برای بسیاری از شهروندان تنها به معنای پوشیدن لباس گرمتر، روشن کردن بخاری و نوشیدن یک چای داغ است، برای عدهای دیگر آغاز کابوسی تکراری است؛ کابوسی به نام بیسرپناهی، گرسنگی، ترس و فراموششدگی.
در حالی که ادارهکل هواشناسی استان البرز نسبت به افت شدید دما یخبندان شبانه و تداوم سرما هشدار داده، هنوز بخش بزرگی از جامعه، بهویژه بیخانمانها، کارتنخوابها، خانوادههای بیپناه و کودکان کار، بدون هیچ پشتوانهای در برابر این سرمای استخوانسوز رها شدهاند.
در گوشه و کنار شهرهای استان البرز از کرج گرفته تا فردیس، نظرآباد و هشتگرد، شبها با صحنههایی مواجه میشویم که وجدان هر انسانی را به درد میآورد. مردان و زنانی که گوشه پیادهروها، زیر پلها، کنار دیوارهای سرد و نمور یا در پارکها، با تکهای مقوا یا پتویی کهنه، تلاش میکنند از گزند سرما جان سالم به در ببرند.
کارتنخوابها نه فقط با سرما، بلکه با گرسنگی، بیماری، ترس از خشونت و تحقیر اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند. سرمای شبانه برای این افراد فقط یک پدیده طبیعی نیست؛ تهدیدی واقعی برای جانشان است. لرزش بدن، بیحسی انگشتان، سرفههای ممتد و زخمهایی که در سرما عمیقتر میشوند، بخشی از واقعیت هر شب آنان است.

گرمخانهها مسکن موقتی
هر سال با شروع فصل سرما، مسئولان از راهاندازی گرمخانهها سخن میگویند اما واقعیت میدانی چیز دیگری را نشان میدهد. ظرفیت محدود، پراکندگی نامناسب، شرایط سخت پذیرش، تفکیکنشدن درست فضاها و نبود امکانات کافی باعث شده بسیاری از بیخانمانها عطای گرمخانه را به لقایش ببخشند.
برخی از این افراد میگویند گرمخانهها امنیت روانی ندارند، برخی دیگر از برخوردهای نامناسب یا شلوغی بیش از حد گلایه میکنند، در نتیجه همچنان تعداد زیادی از کارتنخوابها شبهای سرد را در خیابان سپری میکنند جایی که سرما بیوقفه بر تنهای نحیفشان شلاق میزند.
این پرسش جدی مطرح است: آیا دستگاههای مسئول، از شهرداریها گرفته تا سازمانهای حمایتی، واقعاً تصویر دقیقی از تعداد و شرایط این افراد دارند؟ آیا برنامهای فراتر از اقدامات مقطعی برای نجات جان آنان در سرما وجود دارد؟

خانوادههایی که سقفشان آسمان است
سرما فقط کارتنخوابها را تهدید نمیکند، در حاشیه شهرها، خانوادههایی زندگی میکنند که به دلایل مختلف، از جمله فقر، بیکاری و افزایش بیرویه اجارهبها، سرپناه خود را از دست دادهاند. خانوادههایی که صاحبخانهها بدون مهلت و بدون توجه به شرایط، آنها را در اوج سرما از خانه بیرون کردهاند.
تصاویر دلخراشی از وسایل خانه، یخچال، پتو، لباس و اسباببازی کودکان که کنار خیابان رها شدهاند، گواه این بیرحمی است، مادری که با نگرانی کودکش را در آغوش گرفته، پدری که درمانده به وسایل زندگیاش خیره شده و کودکانی که معنای خانه را در سرمای خیابان گم کردهاند.
این خانوادهها نه کارتنخواباند و نه جایی در گرمخانهها دارند، آنها میان زمین و آسمان معلق ماندهاند؛ بدون حمایت فوری، بدون سرپناه موقت و بدون امید روشن.

کودکان کار قربانیان خاموش سرما
در این میان کودکان کار شاید مظلومترین قربانیان این سامانه سرد باشند،کودکانی که به جای نشستن در کلاس درس یا بازی در خانهای گرم، در چهارراهها، کنار خیابانها، بازارها و کارگاههای غیرایمن، مجبور به کار هستند.
دستهای کوچکشان از سرما ترک خورده، لباسهای نازکشان توان مقابله با باد سرد را ندارد و بسیاری از آنها شبها به خانهای امن بازنمیگردند، برخی از این کودکان خود بیسرپناهاند و برخی دیگر در خانههایی زندگی میکنند که حتی بخاری سالم ندارند.
سرما برای این کودکان فقط آزاردهنده نیست خطرناک است. بیماریهای تنفسی، سوءتغذیه، خستگی مزمن و آسیبهای روحی، آیندهای مبهم را برایشان رقم میزند. با این حال، حضورشان در خیابانها عادی شده؛ گویی جامعه به دیدن رنج آنها خو گرفته است.
مسئولیت اجتماعی حلقه گمشده
در شرایطی که سامانه سرما استان البرز را در بر گرفته، انتظار میرود دستگاههای ذیربط با نگاهی فراتر از آمار و گزارشهای اداری، به میدان عمل بیایند، افزایش ظرفیت گرمخانهها، ایجاد سرپناههای اضطراری برای خانوادهها، حمایت فوری از کودکان کار و جلوگیری از اخراج مستأجران در فصل سرما، حداقل اقداماتی است که میتوان انجام داد.
اما مسئولیت فقط بر دوش نهادهای دولتی نیست، جامعه مدنی، خیّران، رسانهها و شهروندان نیز نقش مهمی دارند. بیتفاوتی، بزرگترین دشمن این افراد است، هر نگاه بیاعتنا، هر عبور سریع از کنار یک کودک لرزان یا یک خانواده بیپناه، به معنای عادیسازی رنج است.
سامانه سرما بالاخره عبور خواهد کرد، اما زخمهایی که بر تن و روان بیخانمانها، کودکان کار و خانوادههای بیسرپناه مینشیند به این راحتی التیام نمییابد، اگر امروز فکری اساسی نشود، این چرخه تلخ سال آینده و سالهای بعد نیز تکرار خواهد شد.
سرما آزمونی است برای انسانیت ما آزمونی که نشان میدهد شهر فقط خیابان و ساختمان نیست، بلکه مجموعهای از انسانهاست، انسانهایی که اگر دیده نشوند، اگر حمایت نشوند، سرمای بیتفاوتی از هر سامانهای کشندهتر خواهد بود.
گزارش: شراره کهنسال
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه