در حالی که تندروهای جریان راست با پروژهای هدفمند دستاوردهای دولتهای اصلاحطلب را تحریف میکنند، محمدرضا پزشکیان با حجب و حیا از افشای واقعیات تلخ عملکرد دولت قبل خودداری میکند.
پروژه تحریف دستاوردهای دولتهای اصلاحطلب و میانهرو توسط تندروها با چه هدفی صورت میگیرد؟ این روزها به هر پیج و صفحه و سایتی که سر بزنید، نشانهای از تحریف و قلب واقعیت را میتوانید مشاهده کنید. برخی اعضای پایداری حاملان اصلی این پروژه هستند. چهرههایی که به سبک زعیمشان در دولتهای نهم و دهم، قادرند راست راست در چشم مخاطب نگاه کرده، آسمان را به ریسمان ببافند و بدون هیچ سند و مدرک و فکتی، تمام دستاوردهای غیر قابل انکار دولت اصلاحات را انکار کنند.
برای جریانی که هدف وسیله را توجیه میکند فرقی ندارد که ادعا کند، ریشه مشکلات امروز بانکهای خصوصی به تاسیس 2بانک کارآمد و موثر کشور در دوران اصلاحات باز میگردد بدون اینکه یادآور شوند در دوران احمدینژاد به عنوان دولت مطلوب جریان پایداری بود که دامنه وسیعی از بانکهای خصوصی از جمله انصار، حکمت، مهر ایران، کوثر، قوامین، بانک سرمایه و…همانند قارچ سبز شدند و کرور کرور نقدینگی پمپاژ کردند. این جریان رادیکال هرگز اشاره نمیکند که این دولت هزاره سوم بود که بدون دلیل کشور را زیر 6قطعنامه شدیداللحن، فصل 7شورای امنیت و تحریمهای ویرانگر برد، اما ریاکارانه از برجامی انتقاد میکند که این تحریمها را حداقل برای یک دهه به تعویق افکند. این روند حتی در خصوص دستاوردهای دولت پزشکیان نیز به همین شکل اجرایی میشود. دولت پزشکیان که وارث دامنه وسیعی از سوءمدیریتها، ناکارآمدیها و کژکارکردیهای دولت سیزدهم است، نجیبانه از بیان این نارساییهای قبلی پرهیز میکند تا بهزعم خود بر آتش تنشهای درونی نیفزاید. اما تندروها نه تنها پاسخ درخوری به این مرام دولت نمیدهند، بلکه با فرافکنی دستاوردهای دولت فعلی و دولتهای قبلی اصلاحطلب و میانهرو را نیز منکر میشوند. اما این پروژه با چه هدف و در راستای القای چه انگارهای صورت میگیرد؟
چهرههایی چون محمدعلی ابطحی، رییس دفتر سید محمد خاتمی و محمدصادق جوادیحصار در پاسخ به این پرسش، فقدان دستاورد در دولتهای همسو با جریان پایداری را دلیل این فرافکنی میدانند. به اعتقاد ابطحی «وقتی ریشه مشکلات امروز کشور نیز در نظام تصمیمسازیهای تندروها یا دولت همسوی آنهاست، دست به تحریف عملکرد موفق دولتهای موفق از خاتمی و روحانی گرفته تا دولت آقای پزشکیان که روی کار است، میزنند.» جوادیحصار هم معتقد است، انکار دستاوردهای دولت اصلاحات با توجه به آمارهای مستند و آمارهای غیر قابل انکار نشانهای روشن از جریانهای رادیکال در کشور است. اما به نظر میرسد رادیکالهای راست در حال تولید محتوا برای ایام انتخابات و گزینشهای عمومی آینده هستند تا این ویدیوها و سخنرانیهای غیرمستند و ریاکارانه را بازنشر کرده و خلقی را به گمراهی بکشانند. تندروها که تصور میکنند ایرانیان حافظه تاریخی ندارند این محتوای کذب را پردازش میکنند تا در بزنگاهها بر خر مراد سوار شوند. اما مردم ایران نشان دادهاند که به خوبی میان گروههای مختلف در کشور تمایز قائلند و این درک را در بزنگاهها فریاد میزنند.
سید محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی و رییس دفتر سید محمد خاتمی در دولتهای هفتم و هشتم در خصوص پروژه فرافکنی و تحریف واقعیتهایی که تندروها علیه عملکرد دولتهای میانهرو و اصلاحطلب دنبال میکنند، میگوید: «تحریفهایی که علیه آقای خاتمی و دولت اصلاحات مطرح میشود در قالب یک پروژه فراگیر و برنامهریزی شده اجرایی میشود و هر روز ادعا، تحریف و قلب واقعیتی تازه مطرح میشود. مثلا ادعا میکنند، ویدیو را آقای خاتمی ممنوع کرد! یا ادعاهایی درباره بانکهای خصوصی مطرح میشود که هیچ نسبتی با واقعیت ندارد. البته ریشههای این تحریفها و کذبها، تنها دولت اصلاحات را در بر نمیگیرد، این جریان دولتهای آقای هاشمیرفسنجانی، سید محمد خاتمی و روحانی را در امتداد هم میگیرند و ادعا میکنند کشور 37سال دست اصلاحطلبان بوده است. باید دید اینکه بانکهای خصوصی دچار مشکل شدهاند، آیا ریشه در تصمیمات اقتصادی دولت خاتمی دارد یا به تصمیمات اشتباه دولتهای نهم و دهم باز میگردد؟ شاخصهای اقتصادی دوران اصلاحات کاملا گویا هستند.» ابطحی ادامه میدهد: «دولت اصلاحات، زمانی ساختار اجرایی را به رییسجمهور بعدی یعنی آقای احمدینژاد تحویل داد که شاخصهای مختلف امنیتی، اقتصادی، سیاسی، سیاست خارجی و…در بهترین وضعیت قرار داشتند. کشور به خصوص در بخش اقتصاد آرام، با ثبات و توام با موفقیت بود. این دستاوردها در دولت بعد، یکییکی از دست رفتند. حتی مقایسه وضعیت کشور قبل از تحویل گرفتن دولت توسط آقای خاتمی با دوران پس از آن اختلاف معناداری دارد. آقای خاتمی در شرایطی دولت هفتم را به دست گرفت که در حوزه سیاست خارجی، حتی یک سفیر کشورهای اروپایی هم در تهران حضور نداشتند. دولت اصلاحات سطحی از اعتمادسازی متقابل را برنامهریزی و اجرا کرد که منجر به تنشزدایی و بهبود روابط شد. البته همه دولتهای ایران قصد داشتند تنشزدایی کنند، اما طرفهای مقابل نمیپذیرفتند.» او با اشاره به اینکه برای جهان پیرامونی موضوع مهم این بود که باید با دولتی در ایران کار کنند که یک جامعه فراگیر پشت سر آن باشد، میگوید: «دولت آقای خاتمی چنین ویژگی و مشارکتهای مردمی را در بالاترین سطح همراه داشت. به همین دلیل بود که سفرای کشورهای اروپایی در دولت اصلاحات بازگشتند و عربستان سعودی پیشنهاد بستن پیمان امنیتی سطح بالا به ایران داد. آقای خاتمی در آن زمان حسن روحانی را مامور کرد تا به عربستان برود و زمینههای انعقاد این پیماننامه امنیتی را فراهم کند. همه این دستاوردها گویای این واقعیت است که راحتترین و سالمترین و مطمئنترین شرایط تحویل دولت بعدی شد و متاسفانه این دستاوردها در دولت احمدینژاد از بین رفت.»
تحریفهایی که علیه آقای خاتمی و دولت اصلاحات مطرح میشود در قالب یک پروژه فراگیر و برنامهریزی شده اجرایی میشود و هر روز ادعا، تحریف و قلب واقعیتی تازه مطرح میشود
ابطحی در پاسخ به این پرسش که با چنین عملکرد روشنی در دولتهای اصلاحطلب و میانهرو چرا تندروها این دستاوردها را انکار کرده و واقعیت را قلب میکنند؟ میگوید: «من دلیل این امر را فقدان دستاورد در دولتهای اصولگرا و دولتهایی که این جریان رادیکال همسوی آن بود، میدانم. وقتی این افراد و گروهها، دستاوردی ثبت نکرده و ثباتی ایجاد نکردهاند که بخواهند روی آن مانور دهند و از سوی دیگر ریشه مشکلات امروز کشور نیز در نظام تصمیمسازیهای خود آنها یا دولت همسوی آنهاست، دست به تحریف عملکرد موفق دولتهای موفق از دولت خاتمی و روحانی گرفته تا دولت آقای پزشکیان که روی کار است، میزنند. آنها چون نمیتوانند خود را در سطح دولتهای اصلاحطلب بالا بکشند، تلاش میکنند بگویند این دولتهای اصلاحطلب در سطح دولتهای مورد علاقه تندروها هستند. این تحریفها در حوزههای مختلف از حوزههای سیاسی و امنیتی گرفته تا اقتصادی و سیاست خارجی و حتی ورزشی جریان دارد.»
محمدصادق جوادیحصار در واکنش به شکلگیری جریانی از تحریف و قلب واقعیت از سوی راست رادیکال در کشور و حواله دادن مجموعه مشکلات به دولتهای اصلاحطلب و میانهرو میگوید: «اگر بپذیریم که در فضای سیاسی ایران سخنان دور از واقعیت، بدون مبنای علمی و حقوقی و بدون سند قابل اثبات رایج بوده و همچنان نیز هست، بنابراین احتمال بیان هر سخنی بیمبنا و به دور از واقعیت و سند نیز وجود دارد.
کسانی که میخواهند از موضع تهمت و افترا و تحریف دوری کنند و بهانه به دست دروغزنان و قلبکنندگان واقعیت ندهند، خوب است بر اساس اسناد تاریخی، فکتهای مستند یا سخنان مورد وثوق حرف بزنند. در جمهوری اسلامی، اظهارنظرها زمانی میتوانند مورد وثوق باشند که یا به سندی ثبت شده غیر قابل تحریف تبدیل شده باشند یا به عنوان یک واقعیت مورد پذیرش کل جامعه، محل خدشه نباشند یا اینکه از جانب فرد یا افرادی مطرح شده باشد که سخنشان محل استناد و وثوق است.» او ادامه میدهد: «رخدادهایی چون قرارداد ترکمنچای، گلستان که میان ایران و دول خارجی منعقد شده، حوادث تاریخی مثل انقلاب سال57، آمدن امام به ایران در 12 بهمن 57، ترور اسماعیل هنیه در ایران و…کاملا مستند هستند و نمیتوان آنها را انکار کرد.
از سوی دیگر آمارها و ارقام مستند و مصوب بانک مرکزی، مرکز آمار، مرکز پژوهشهای مجلس و مصوبات دولتهای مختلف یکی از راههای طرح ادعاست. همچنین صحبتهای افراد مورد وثوق داخلی و خارجی نیز غیر قابل انکار هستند. صحبتهای امام (ره)، آیتالله خامنهای و…هم واقعیت عریان و غیرقابل انکار هستند. بررسی عملکرد دولتهای مختلف باید بر اساس آمارها، اسناد اظهارات مسوولان مورد وثوق تایید شده یا محل نقد قرار گیرند.»
جوادیحصار درباره برخی ادعاهای غیر واقعی اعضای جبهه پایداری درباره ریشه بروز مشکلات کشور یادآور میشود: «تندروها امروز ادعا میکنند دولت اصلاحات بد عمل کرده و ریشه بروز مشکلات بوده؟ خوب است با سند و مدرک مورد وثوق ثابت کنند. دولت رسمی اصلاحطلبان که با آرم و نشان اصلاحطلبی 8سال روی کار بوده و رییس آن دولت سید محمد خاتمی رییس جریان اصلاحات است. با هر متر و معیار و سنجهای، خوب است عملکرد دولت اصلاحات سنجیده شود.
اگر اصلاحطلبان در زمینههای اقتصادی بهترین عملکرد را نداشتهاند، اگر در زمینه تنشزدایی منطقهای و بینالمللی کارنامهای قابل قبول ارایه نکردهاند، اگر عملکرد این دولت اصلاحطلب مورد وثوق و تایید دول خارجی و رهبری ایران قرار نداشته و اگر زمینه افزایش مشارکتهای مردمی و مدنی را فراهم نکرده، ادعاهای تندروها قابل قبول است. شاخصهای اقتصادی اما گویای دوران خاتمی را از درخشانترین دورههای تاریخ معاصر کشور معرفی میکند.»
این فعال سیاسی با اشاره به اینکه در خصوص دولت آقای روحانی هم آمارها گویا هستند، میگوید: « قبل از دولت روحانی در دوره احمدینژاد وضعیت کشور مشخص است، بعد از دولت ایشان هم آمارها مشخص هستند.کافی است آمارهای بانک مرکزی در حوزه تورم، رشد نقدینگی، سرمایهگذاری خارجی، تنشزدایی، توسعه مناسبات ارتباطی و…با دولت محمود احمدینژاد و دولت آقای رییسی مقایسه تا مشخص شود دولت همسوی جریان پایداری چگونه کشور را به لبه پرتگاه نزول و سقوط نزدیک کرده بود. باید به تندروها قول خداوند کریم را یادآور شد که فرمود: «قل هاتو برهانکم…»حرف ما این است که عملکرد دولت سه ساله حضرت آقای رییسی که خداوند ایشان را با اولیا محشور کند در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و…روشن است. اینکه دولت آقای پزشکیان حجب و حیا دارند و از واقعیت عملکرد دولت قبل از خود افشاگری نمیکند که واقعیت را تغییر نمیدهد.»
جوادیحصار در پایان یادآور میشود: «دوستانی که ریشه مشکلات امروز کشور را به دولت پزشکیان حواله میدهند باید به این پرسش پاسخ دهند، آیا مشکلات امروز کشور از زمان حضور آقای پزشکیان ظهور و بروز یافته یا بذری است که در دولتهای قبلی به خصوص دولتهای احمدینژاد و رییسی کاشته شده و امروز در حال دادن محصول عملکردهای دولتهای همسوی همین جریانات رادیکال است؟ پاسخ این پرسش را کارشناسان بدون حب و بغض و بدون عناد و جانبداری میتوانند بدهند.
چرا اجازه داده نمیشود این مباحث در رسانه ملی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد؟ اگر حرف تندروها مستند باشد ما با جان و دل میپذیریم و اگر مشخص شد که ریشه مشکلات به تفکرات رادیکال و تند و تنشزا باز میگردد، دوستان باید بپذیرند و عذرخواهی کنند.»
سخنگوی اعتمادملی تاکید میکند: «وقتی میتوان با منطق و استدلال و گفتوگوهای صمیمانه مشکلات را حل و فصل کرد نیاز به تهمتپراکنی و زخم زدن به دولتی که روی کار است و باید ناترازی را کاهش دهد و سفره مردم را بهبود بخشد، نیست. حافظ رحمتالله علیه گفت: «حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او/ ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم…»
منبع: خبر فوری
بدون دیدگاه