شکار شوهر سابق با باج ۵۰۰ میلیون تومانی؛ حادثه‌ای که همه را شوکه کرد!

مردی که برای پرداخت باج ۵۰۰ میلیون تومانی مجبور به تصمیمی سخت شد، ماجرای ربودن شوهر سابقش را بازگو می‌کند؛ حادثه‌ای پرتنش و پرابهام که دل هر بیننده‌ای را می‌لرزاند.

شکار شوهر سابق با باج ۵۰۰ میلیون تومانی؛ حادثه‌ای که همه را شوکه کرد!
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

اواخر هفته گذشته مرد جوانی به نام امیر از خانه خارج شد تا به محل کارش برود. هنگام خروج از خانه همسرش از او خواست فراموش نکند که زودتر برگردد تا شب به میهمانی بروند، اما وقتی شب شد و شوهرش به خانه برنگشت و تلفنش نیز خاموش بود، مستاصل و نگران به فکر چاره‌ای بود که حدود ساعت 10 شب زنگ تلفن همراهش به صدا درآمد.

با دیدن شماره تلفن همسرش بلافاصله جواب داد اما به جای شوهرش صدای مردی غریبه در گوشی پیچید: «همسرتان پیش ماست، اگر می‌خواهید زنده بماند چهار هزار دلار آماده کنید و به محلی که برایتان پیامک می‌کنم، بیاورید. بهتر است در این مورد حرفی به پلیس نزنی در غیر این صورت همسرت را زنده نخواهی دید.»

وقتی تماس قطع شد، زن جوان تا دقایقی گیج و مبهوت مانده بود. هزار تا فکر از سرش گذشت اما در نهایت به سمت تلفن رفت و شماره 110 را گرفت.

کیسه حاوی دلار

گزارش ربودن مرد جوان بلافاصله به بازپرس عظیم سهرابی اعلام شد و کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به دستور بازپرس جنایی وارد عمل شدند. آموزش‌های لازم به زن جوان داده شد تا با آدم ربایان قرار بگذارد.

محل قرار بوستان کوچکی کنار یکی از بزرگراه‌های تهران بود که هیچ دوربینی به آنجا مشرف نبود. زن جوان در حالی که کیسه حاوی دلارها را در اختیار داشت، به بوستان مورد نظر رفت و کیسه را داخل سطل زباله انداخت و آنجا را ترک کرد.

لحظاتی بعد مردی که لباس‌های مشکی به تن داشت و پلاک موتورسیکلتش را پوشانده بود، از موتور پیاده شد و به سمت سطل زباله رفت. اما به محض اینکه کیسه حاوی دلارها را برداشت، دو مرد جوان به سمتش رفتند و او را دستگیر کردند.

مرد جوان با اعتراف به آدم ربایی گفت: «بیکار و در جست وجوی کار بودم. یکی از دوستانم به نام فریبرز به من گفت می‌تواند برایم کار پیدا کند. اما یک شرط داشت؛ به من گفت باید در یک آدم ربایی به او کمک کنم. من که واقعاً شرایط مالی‌ام بد بود، قبول کردم.

روز حادثه وقتی مرد جوان در حال عبور از خیابان بود با خودرویی که سوار آن بودیم راهش را سد کرده و او را ربودیم و به خانه‌ای قدیمی و مخروبه در جنوب تهران منتقل کردیم تا به محض پرداخت پولی که فریبرز می‌خواست، او را آزاد کنیم.»

آزادی مرد جوان

با اطلاعاتی که متهم در اختیار کارآگاهان پلیس قرار داد، آنها بلافاصله راهی خانه قدیمی شده و گروگان را 24 ساعت بعد از ربودن، آزاد و فریبرز را دستگیر کردند.

متهم در تحقیقات به آدم ربایی اعتراف کرد و گفت: «امیر از دوستانم بود. او مدتی قبل پیشنهاد سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال داد. من هم قبول کردم و 500 میلیون تومان پولم را به او دادم اما بعد از چند ماه پول‌هایم را بالا کشید و هیچ سودی هم نصیبم نشد.

از آنجایی که مدرک محکمه پسندی نداشتم و نمی‌توانستم شکایت کنم، تصمیم گرفتم او را بربایم تا با زور پولم را از او بگیرم. من قصد اخاذی و زیاده خواهی نداشتم. مبلغ دلارهایی که خواستم حدود پولی است که به او داده بودم و تازه سود این مدت را حساب نکردم.»

به دنبال اظهارات متهم، امیر گفت: «من و فریبرز قبلاً باهم کار می‌کردیم اما خودش همکاری‌اش را قطع کرد و من هم اصرار نکردم. با گذشت زمان و بالا رفتن قیمت ارز، فریبرز که متوجه شده بود در این مدت وضع مالی‌ام خوب شده است، تصمیم گرفت به این شیوه و شگرد از من اخاذی کند.»

به دستور بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران، دو متهم دستگیر شده در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی قرار گرفتند و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

منبع: خبر فوری

اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
بیوگرافی علی شادمان + ماجرای تولد جنجالی