آمار شوکه‌کننده بی‌سوادان و کودکان بازمانده از تحصیل در کردستان؛ واکنش بحث‌برانگیز رئیس‌جمهور چه بود؟

در نشست «نهضت توسعه عدالت آموزشی» در کردستان، آماری تکان‌دهنده از 265 هزار بی‌سواد و نزدیک به 19 هزار کودک بازمانده از تحصیل اعلام شد که واکنش غیرمنتظره رئیس‌جمهور را به همراه داشت.

آمار شوکه‌کننده بی‌سوادان و کودکان بازمانده از تحصیل در کردستان؛ واکنش بحث‌برانگیز رئیس‌جمهور چه بود؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از سنندج، 15 آبان‌ماه امسال، در نشست «نهضت توسعه عدالت آموزشی با مشارکت مردم» و در حضور رئیس‌جمهور، آماری از زبان معاون اجرایی دولت مطرح شد که می‌توانست به‌تنهایی یک زلزله آموزشی در کردستان تلقی شود؛ 265 هزار فرد بی‌سواد و 18 هزار و 811  کودک و نوجوان جامانده از تحصیل. آماری که نه‌تنها سنگین بود، بلکه واکنشی غیرمنتظره هم به‌دنبال داشت؛ لبخند رئیس‌جمهور و جمله‌ای که خیلی زود به تیتر و محل سؤال افکار عمومی تبدیل شد: «علی‌برکت‌الله!»

اما مسئله این نیست که چرا چنین جمله‌ای گفته شد؛ مسئله اصلی اینجاست که چرا چنین آماری اصلاً وجود دارد و چرا روایت‌ها از آن، این‌قدر متناقض است.

معاون اجرایی رئیس‌جمهور در همان نشست، با استناد به داده‌های وزارت آموزش‌وپرورش و منابع رسمی دیگر اعلام کرد: 265 هزار نفر از جمعیت 6 سال به بالا در کردستان فاقد سواد هستند، 2 هزار و 376 نفر در مقطع ابتدایی، بیش از 16 هزار نفر در مقطع متوسطه و در مجموع 18 هزار و 811 نفر جامانده از تحصیل! این آمارها اگر درست باشد، یعنی کردستان با یکی از عمیق‌ترین شکاف‌های آموزشی کشور مواجه است؛ شکافی که مستقیماً با فقر، مهاجرت، بیکاری و بازتولید نابرابری اجتماعی گره خورده است.

روایت استان؛ انکار بحران یا بازی با درصدها؟

 چند هفته – 46 روزبعد، امروز اول دی‌ماه، مدیرکل آموزش‌وپرورش کردستان در جمع خبرنگاران اعلام می‌کند: «97.36 درصد جمعیت هدف سوادآموزی (10 تا 49 سال) باسواد هستند و حدود 28 هزار نفر در این رده سنی بی‌سوادند.

اینجا سؤال جدی شکل می‌گیرد: اگر 97 درصد باسوادند، پس 265 هزار بی‌سواد از کجا آمده‌اند؟ چرا دامنه سنی تغییر می‌کند؟ چرا «جاماندگان از تحصیل» عملاً از روایت رسمی حذف می‌شوند؟ این تغییر زاویه نگاه، بیش از آنکه شفاف‌سازی باشد، شبیه کوچک‌سازی مسئله است؛ پاک‌کردن صورت‌مسئله با بازی آماری.

واکنش رئیس‌جمهور؛ پرسش درست، پاسخ ناکافی

در همان نشست، پزشکیان از مدیرکل آموزش‌وپرورش خواست علت این وضعیت توضیح داده شود. پاسخ چه بود؟ «مهاجرت» و «اشکال در مکانیسم محاسبه و هدایت تحصیلی».

اما مهاجرت، تمام ماجرا نیست. اگر مهاجرت عامل اصلی است، چرا سازوکار پایش و بازگشت دانش‌آموزان اصلاح نشده؟ اگر محاسبه غلط است، چرا سال‌هاست همین آمارها مبنای سیاست‌گذاری‌اند؟ این پاسخ‌ها، بیشتر شبیه توجیه‌اند تا توضیح.

واقعیت میدانی؛ آن‌چه آمارها نمی‌گویند

واقعیت آموزش در بسیاری از روستاها و حاشیه شهرهای کردستان، فراتر از جدول‌ها و درصدهاست. کودکانی که به‌دلیل فقر، کار می‌کنند؛ دانش‌آموزانی که به‌خاطر فقر فرهنگی یا نبود معلم، راه، اینترنت یا حتی لباس و لوازم‌التحریر، مدرسه را رها می‌کنند؛ خانواده‌هایی که آموزش را در اولویت نمی‌بینند چون نان شب مسئله فوری‌تری است. این‌ها در هیچ آمار درصدی دیده نمی‌شوند، اما در میدان، تعیین‌کننده‌اند.

تناقض خطرناک؛ وقتی سیاست‌گذاری بر پایه ابهام است

تناقض میان آمار دولت و روایت استان، فقط یک اختلاف عددی نیست؛ نشانه یک شکاف مدیریتی است. وقتی دولت از بحران می‌گوید و استان از وضعیت مطلوب، نتیجه چیزی جز بلاتکلیفی سیاست‌گذاری، تعلیق مسئولیت و ادامه چرخه محرومیت نخواهد بود.

مسئله سواد و تحصیل در کردستان، نه با لبخند حل می‌شود و نه با درصدسازی. اگر آمار معاون اجرایی درست است، فاجعه‌ای در جریان است؛ اگر آمار مدیرکل درست است، دولت چرا تصویر دیگری ارائه می‌دهد؟ و اگر هر دو ناقص‌اند، چرا هنوز یک روایت شفاف، واحد و پاسخگو وجود ندارد؟

عدالت آموزشی، بدون صداقت آماری، یک شعار توخالی است. کردستان بیش از آنکه به «علی‌برکت‌الله» نیاز داشته باشد، محتاج شفافیت، پاسخگویی و اقدام فوری است؛ پیش از آنکه یک نسل دیگر، قربانی بازی با اعداد شود.

امروز دیگر مسئله سواد و تحصیل در کردستان، موضوع اختلاف‌نظر آماری یا خطای محاسباتی نیست؛ یک مطالبه روشن و فوری است. وزیر آموزش‌وپرورش و مدیران استانی باید پاسخ دهند که کدام روایت درست است: آمار نگران‌کننده‌ای که در حضور رئیس‌جمهور اعلام شد یا آماری که چند هفته بعد به رسانه‌ها ارائه شد؟ این دوگانگی، نه‌تنها افکار عمومی را سردرگم می‌کند، بلکه عملاً مسیر سیاست‌گذاری آموزشی را مختل می‌سازد.

اگر 18 هزار دانش‌آموز واقعاً از تحصیل جا مانده‌اند، مسئولیت بازگرداندن آن‌ها به مدرسه بر عهده کیست؟ و اگر این عدد نادرست است، چرا دستگاه متولی آموزش کشور نتوانسته پیش از اعلام رسمی، آمار دقیق و قابل اتکا ارائه دهد؟ بازی با درصدها و تغییر دامنه‌های آماری، مسئله بی‌سوادی و ترک تحصیل را حل نمی‌کند؛ فقط آن را از دید پنهان می‌سازد.

وزیر آموزش‌وپرورش باید صراحتاً اعلام کند چه برنامه عملی، چه بودجه مشخص و چه جدول زمانی دقیقی برای کاهش بی‌سوادی و بازگرداندن جاماندگان از تحصیل در کردستان دارد. مسئولان استانی نیز موظف‌اند به‌جای توجیه و کوچک‌نمایی، واقعیت میدانی را بپذیرند و پاسخگوی عملکرد خود باشند.

عدالت آموزشی با شعار و لبخند محقق نمی‌شود؛ با صداقت آماری، مسئولیت‌پذیری مدیریتی و اقدام میدانی به‌دست می‌آید. کردستان دیگر تاب آزمون‌وخطا ندارد. هر روز تعلل، یعنی عقب‌ماندن کودکی دیگر از حق بدیهی آموزش؛ و این، مسئولیتی است که تاریخ از آن نخواهد گذشت.

انتهای پیام/481

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 275363
۰۲ دی ۱۴۰۴ | ساعت: ۰:۵۰ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
دیزاین ویلای دوبلکس لاکچری و مدرن حمید لولایی با فضایی دنج و چیدمان محشر🤩 +ویدیو