چهاردهمین دوره مناظرات دانشجویی در قم با حضور ۱۴ تیم از دانشگاههای معتبر استان برگزار شد تا آیندهسازان جامعه در فضایی اخلاقمحور به چالش کشیده شوند.
دور مقدماتی مرحله استانی چهاردهمین دوره مسابقات ملی مناظره دانشجویان ایران با حضور ۱۴ تیم دانشجویی از دانشگاههای؛ دانشگاه قم، دانشکدگان فارابی، دانشگاه حضرت معصومه(س)، دانشگاه فرهنگیان، پیام نور، صدا و سیما، باقرالعلوم، مرکز جامع علمی کاربردی و دانشگاه علوم پزشکی به همت سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی استان قم در دانشگاه قم برگزار شد.
علی حسینی، معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی قم در ابتدای این مناظرات اظهار کرد: برگزاری مناظرات دانشجویی با تکیه بر اخلاق و احترام، نقشی حیاتی در تربیت نسل آینده جامعه ایفا میکند. این عرصه، فرصتی بیبدیل است تا دانشجویان در کنار تقویت مهارتهای استدلال و تفکر نقاد بیاموزند که چگونه دیدگاههای متضاد را نه با تخریب و توهین، بلکه با استدلالی محکم و با حفظ حرمت طرف مقابل به چالش بکشند.
وی گفت: چنین فضایی، تفاوتهای فکری را به عاملی برای رشد فکری جمعی تبدیل کرده و دمیدن روح احترام و مدارا در کالبد گفتوگوی اجتماعی را تمرین میکند، مهارتی که پیادهسازی آن در سطح کلان جامعه، سنگ بنای توسعه پایدار و انسجام اجتماعی است.
معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی قم گفت: محورهای این دوره شامل موضوعات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علم و فناوری و استکبارستیزی است که در راستای تقویت آگاهی و مهارتهای دانشجویان طراحی شدهاند.
حسینی گفت: تیمهای شرکتکننده در مناظرات ملی دانشجویان براساس چارچوب و ضوابط مقرر شدهای که در کارگاههای توجیهی به آنها ارائه شده باید وارد مناظره شده و در نهایت تیمی در این مناظرات برنده است که بدون پرخاشگری و حاشیه موفق شود بر اساس ضوابط از پیش تعیین شده همچون تسلط علمی بر مطلب و نحوه بیان امتیاز داوران را کسب کنند.
عنوان گزارهها و نظرات تیمهای موافق و مخالف
در گزاره «مهمترین ابزار ایران برای جلوگیری از وقوع درگیری، گفتوگوی جامع امنیتی با کشورهای عربی و ترکیه است» گروه آزاداندیش بهعنوان تیم موافق در جایگاه حاضر شد که چکیده مطالب این گروه در ادامه میآید:
ایران با راهاندازی گفتوگوی جامعه امنیتی میتواند ساختاری جدید از روابط مبتنی بر اعتماد منافع مشترک را جایگزین رقابتهای فرساینده کند. بر خلاف تصور سنتی بازدارندگی نظامی در منطقه با مرزهای متداخل و منافع در هم تنیده نمیتواند جلوی درگیریها را بگیرد. تنها شفافسازی راهبردی از طریق گفتوگو و تفاهم امنیتی میتواند از وقوع سوءبرداشتها و بحرانهای تصاعدی جلوگیری کند. نمونه و شاهد عینی تلاش ترکیه برای میانجیگری بین قطر و عربستان در سال ۲۰۱۷ بود.
نتیجه اینکه این گفتوگوی امنیتی جامعه میان ایران، کشورهای عربی و ترکیه میتواند به سه محور کلیدی بنا باشد؛ شفاف سازی نگیرانیهای امنیتی متقابل، ایجاد کمیتههای مشترک بحران و تعامل نخبگانی، توافق بر اصول عدم مداخله نظامی و احترام به مرزهای ژئوپلتیکی این سازوکار ضمن کاهش هزینههای دفاعی به رشد اقتصادی جذب سرمایه و حفظ امنیت انرژی منطقه میانجامد.
گروه صدای استدلال به عنوان تیم مخالف در گزاره «مهمترین ابزار ایران برای جلوگیری از وقوع درگیری، گفتوگوی جامع امنیتی با کشورهای عربی و ترکیه است» مطرح کرد:
گفتوگوی جامعه امنیتی ابزار مهمی است، اما نمیتواند مهمترین ابزار ایران باشد. از منظر منطقی امنیت پایدار نیازمند ترکیب چند ستون قدرت سخت معتبر، همکاری اقتصادی مشروط و ترتیبات فنی اعتمادساز است. لذا تکیه صرف بر گفتوگو خوشبینانه و ناکافی است.
گروه عدالت پژوهان به عنوان تیم موافق در گزاره «مقابله با تغییر اقلیم در ایران مهمتر از رشد اقتصادی است»، به بیان مطالب خویش پرداخت که به شرح زیر است:
استدلال اصلی این است که در شرایط کنونی، ایران مقابله با تغییر اقلیم اولویتی بالاتر از رشد اقتصادی کوتاه مدت دارد؛ زیرا بدون ثبات اقلیمی، رشد اقتصادی پایدار اساساً تحقق پذیر نیست. پیامدهای تغییر اقلیم از جمله خشکسالیهای مکرر، سیلابهای مخرب، موجهای گرما و گسترش ریزگردها موجب افزایش هزینههای تولید، کاهش بهرهوری نیروی کار، فشار تورمی و بیثباتی اجتماعی میشوند. بنابراین رشدی که مبتنی بر تخریب منابع طبیعی باشد، رشدی کاذب و معادل مصرف سرمایه بین نسلی تلقی میشود.
گروه علامه به عنوان تیم مخالف در گزاره «مقابله با تغییر اقلیم در ایران مهمتر از رشد اقتصادی است»، به بیان مطالب خویش پرداخت و گفت: در ادامه، در بحث تغییر اقلیم، از آنجا که مبارزه با تغییرات اقلیمی یک وظیفه جهانی برای همه کشورهای جهان است، کشورها نیاز دارند تا با توجه به وسعت کشور و صنعت خود با تغییرات اقلیم مبارزه کنند. یکی از این تغییرات، گرمایش زمین است.
مبارزه با گرمایش زمین(گرمایش جهانی) در ایران، نیازمند این است که کشور رشد اقتصادی و درآمد بالایی داشته باشد تا بتواند علاوه بر تأمین هزینههای رایج کشور، بخشی از درآمد کشور را، در زمینه بهینهسازی کارخانهها، خودروها، توسعه جنگلها هزینه کند. پس تا زمانی که اقتصاد کشور در ریل بهینه قرار نگیرد، امکان مبارزه با تغییرات اقلیمی وجود ندارد. مسئله اساسی و فوری اولویت با رشد اقتصادی است.
گروه صعود به عنوان تیم موافق در گزاره «حمایت از فلسطین بخشی از راهبرد کلان امنیت ملی است که نباید قربانی فشارهای اقتصادی شود» مطرح کرد:
از آنجایی که آمریکا و متحد اولش در منطقه یعنی رژیم غاصب اسرائیل حتی پیش از شکلگیری جمهوری اسلامی در پیش گرفتهاند (مانند کودتای ۲۸ مرداد) ما نیز مجبوریم در این مسیر برای حفظ امنیت خود از جدیدترین راهبردهای دفاعی استفاده کنیم. رژیم صهیونی امروز در حال برنامهریزی برای تشکیل کریدور آی مک (IMEC) است.
این کریدور هند را از راه سرزمینهای اشغالی به اروپا مرتبط میکند و در واقع برای دور زدن ایران و چین تعبیه شده، در صورت تکمیل این کریدور صادرات و واردات ایران متوقف میشود. پس حمایت از مقاومت فلسطین طبق قانوان میتواند جلوی این اتفاق را بگیرد.
عبرت از کشور ابر قدرتی مثل شوروی که با تأکید بر سیاست خارجی و قدرت نظامی بدون توجه به اقتصاد داخلی از هم فروپاشید، دولتی که در تامین امنیت معیشتی ۲۵ میلیون نفر از شهروندان خودش ناتوان است با کدام اعتبار میخواهد امنیت پایدار را در خارج از مرزها مدیریت کند، اگر اقتصاد کشور دچار مشکل باشد هیچ سیاستی حتی سیاستها دفاعی و خارجی نمیتواند پایدار بماند؛ از محورهای ارائه شده توسط گروه بینش به عنوان تیم مخالف در گزاره «حمایت از فلسطین بخشی از راهبرد کلان امنیت ملی است که نباید قربانی فشارهای اقتصادی شود» بود.
گروه جدال احسن به عنوان تیم موافق در گزاره «اطلاعرسانی پیشدستانه و شفاف درباره هدف و حدود پاسخ، سرمایه اجتماعی دفاعی را تقویت میکند»، به بیان مطالب خویش پرداخت که به شرح زیر است:
سرمایه اجتماعی دفاعی یعنی اعتماد و همراهی مردم و آمادگی آنها برای تحمل هزینههای بیشتر. عنصر کلیدی مردم در هیچ حکومتی قابل انکار نیست، درباره هدف و حدود پاسخ آیا الزاما باید بهطور دقیق پیرامون روش حمله و ابزار و مهماتی که استفاده شده روایت کنیم یا ناظر به اینکه تا کی قرار است پیش برود، یا چرا شروع شده است و پیام این پاسخ چه بود صحبت کنیم.
اگر روایت نکنیم، موجب خلأ اطلاعاتی میشود که این خلأ اطلاعاتی زمینه شایعات و روایت دشمن را فراهم میکند که یکی از این پیامدهای آن، فرسایش سرمایه اجتماعی است. این مباحث ازجمله استدلالهای گروه جدال احسن به عنوان تیم موافق بود که در این مناظرات ارائه کردند.
گروه بصیرا به عنوان تیم مخالف در گزاره «اطلاعرسانی پیشدستانه و شفاف درباره هدف و حدود پاسخ، سرمایه اجتماعی دفاعی را تقویت میکند»، به بیان مطالب خویش پرداخت و گفت: اصل امنیت ملی اقتضا میکند بخشی از اطلاعات دفاعی محرمانه بماند تا دشمن از توان و راهبرد ما آگاه نشود، اعتماد عمومی از عملکرد مقتدر و پایدار دولت حاصل میشود، نه از افشای جزئیات پاسخ نظامی. اطلاعرسانی پیش دستانه ممکن است با هدف آرام کردن مردم انجام شود اما در عمل، دشمن را از حدود واکنش ما آگاه میکند و بازدارندگی ملی را تضعیف میسازد.
در کشورهای دارای تهدید فعال، الگوی «شفافیت کامل» کاربرد ندارد، کشورهایی چون چین یا رژیم صهیونیستی با ابهام راهبردی، انسجام و بازدارندگی خود را بالا نگه داشتهاند، حق دانستن مطلق نیست و در شرایطی امنیتی، اولویت با حق حیات، امنیت و بقای ملی است.
گروه میثاق به عنوان تیم موافق در گزاره «در صورت حمله مجدد رژیم صهیونیستی به مراکز اتمی ایران، بایستی مراکز اتمی رژیم مورد حمله متقابل قرار گیرد» استدلالهای خود را در چند محور دینی و اخلاقی، عقلی راهبردی، حقوقی، تاریخی تجربی و پیامد عدم اقدام مطرح کرد:
قرآن کریم در آیات متعدد حق دفاع مشروع و پاسخ متناسب به تعدی را تصریح کرده است. قاعده «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» بر پاسخ همسطح و غیر انتقامی تأکید دارد.
در نظام بین الملل امنیت نه از طریق قوانین نوشته بلکه از طریق هزینهای که برای نقض قوانین تعیین میشود تأمین میگردد. عدم پاسخ متقابل به حمله به زیر ساخت حیاتی پیام بی هزینه بودن چنین حملاتی را منتقل کرده و بازدارندگی ملی را تضعیف میکند.
همچنین طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، دفاع مشروع حق ذاتی دولتهاست. حمله به تأسیسات هستهای غیر نظامی تحت نظارت، نقض حقوق بین الملل بشر دوستانه است و پاسخ متقابل متناسب در چارچوب این حق قابل توجیه است.
از طرفی، تجربه جنگ تحمیلی و برخورد امام خمینی (ره) با موضوع عملیات علیه سد عراق نشان میدهد ایران آغازگر جنگ نیست و حتی در سخت ترین شرایط اصل را بر حفظ جان غیر نظامیان میگذارد.
با توجه به ماهیت غاصبانه و توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی پاسخ متقابل نه تنها یک اقدام دفاعی بلکه مقاومت در برابر تثبیت بی عدالتی و اشغال است. لذا سکوت در برابر حمله به معنای تثبیت قاعدهای خطرناک است که حمله به منافع حیاتی ایران را کم هزینه و قابل تکرار میسازد و در بلندمدت امنیت ملی را با مخاطره مواجه میکند.
گروه رعد به عنوان تیم مخالف در گزاره «در صورت حمله مجدد رژیم صهیونیستی به مراکز اتمی ایران، بایستی مراکز اتمی رژیم مورد حمله متقابل قرار گیرد» گفت: ما مخالف پاسخ نیستیم؛ ما مخالف پاسخ فاجعهبار هستیم. از منظر قرآن، احادیث معتبر و علم روز، حمله به مراکز اتمی دشمن اقدامی غیرعقلانی، غیراخلاقی و غیرسودمند برای امنیت ملی ایران است. قدرت واقعی در بازدارندگی هوشمند و اخلاقمحور نهفته است، نه در عبور از خطوطی که انسانیت و آینده را تهدید میکند.
گروه والاد به عنوان تیم موافق در گزاره «بروزرسانی کند برنامههای درسی نسبت به مهارتهای قرن ۲۱، گسست میان مدرسه و بازار کار را تشدید کرده است»، به بیان مطالب خویش پرداخت که به شرح زیر است:
برای بررسی و تحلیل نظری و عینی این گزاره نیم نگاهی به سیستم آموزشی و اقتصادی کشورهای توسعه یافته میاندازیم. فلاند و ژاپن بهترین سیستم آموزشی دنیا را دارند. نتیجه اول بهترین بودن سیستم آموزشی، فلاند را شادترین و ژاپن را منظمترین کشورهای دنیا میکند. نتیجه دوم بهترین بودن سیستم آموزشی، مردمی شاد و مردمی منظبت که خروجی کار و اقتصادشان بر مبنای سازمان تجارت جهانی کاملا مشخص است.
تعاملی تنگاتنگ بین سردمداری در علم و پیشبرد اقتصاد (بازار) کشورهایی که هر دو از بازار مالی مطلوبی برخوردارند اما در ایران سیستم مشخص و روش دقیقی برای آموزش وجود ندارد. بالطبع این روند نادرست در تعامل آموزش و بازار مالی نیز تسری یافته است. ضعفهای آموزشی و تعاملی با بازار موجود در ایران از طریق مقایسه با کشورهای توسعه یافته و همچنین در حال توسعه به راحتی اثبات میشود.
گروه جهش به عنوان تیم موافق در گزاره «استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، توان حل مسئله و خلاقیت دانشجویان را کاهش داده است»، به بیان مطالب خویش پرداخت و گفت: راهحل ما حذف تکنولوژی نیست بلکه هدایت آن آموزش AI است. دانشجو باید بیاموزد که AI یک دستیار تحقیق است نه یک فرد جایگزین، باید نقد خروجی، تشخیص سوگیری و تلفیق آن را با اندیشه خود تمرین کند. آینده متعلق به جوامعی است که بتوانند حکمرانی هوشمند بر تکنولوژی داشته باشند.
افرادی هستند که تفکر انتقادی، خلاقیت ذهنی خود را نه تنها حفظ کردهاند بلکه در دل همین طوفان دیجیتال تقویت کردهاند. لذا باید هوش مصنوعی را در خدمت بگیریم نه اینکه خدمتگذار آن شویم و برای آزاد کردن زمان و ذهنمان استفاده کنیم تا به جای حل مسائل پیش پا افتاده به مسائل پیچیدهتر بیندیشیم. بنابراین ابزار هوش مصنوعی باید به عنوان یک ابزار کمکی برای تکمیل تواناییهای ذهنی مورد استفاده قرار گیرند.
گروه رهوا به عنوان تیم مخالف در گزاره «استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، توان حل مسئله و خلاقیت دانشجویان را کاهش داده است»، بیان کرد: هوش مصنوعی باعث خلاقیت بیشتر، قدرت حل مسئله قویتر و انگیزش و اعتماد به نفس میشود. هوش مصنوعی هم مانند همه فناوریها مزایا و معایبی دارد اما نکته مهم این است که چگونه از این ابزار استفاده شود تا کارایی مفیدی داشته باشد، همانطور که استفاده از ماشین حساب باعث نمیشود که ذهن انجام عملیات ریاضی را فراموش و نادیده بگیرد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه