بازار در آستانه یلدا؛ شور و رنگی که همه را مسحور می‌کند!

بازارها در آخرین روزهای آذر رنگ و بوی یلدا گرفته‌اند و با شور و شوقی خاص، جشن کهن صله‌رحم را زودتر از همیشه آغاز کرده‌اند.

بازار در آستانه یلدا؛ شور و رنگی که همه را مسحور می‌کند!
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

شب یلدا فقط یک شب نیست؛ میراثی‌ است که از دل قرن‌ها عبور کرده تا به ما برسد. شبی که انسان‌ها یاد گرفتند زمستان طولانی را با باهم‌بودن بگذرانند.

یلدا، یادمان می‌آورد صله‌رحم، نه یک توصیه که نفس زندگی‌ است.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

بازار در آخرین روزهای آذر، حال‌وهوای دیگری دارد، زودتر از همه جشن را شروع کرده است، هر مغازه‌ای از پارچه فروش و لباس فروش گرفته تا مغازه‌های خشکبار همگی رنگ و بوی یلدا گرفته اند، انارها برق می‌زنند، هندوانه‌ها با وسواس وزن می‌شوند، پشمک‌ها رنگی‌تر از همیشه‌اند و بوی لبو و باقلا، مثل نخ نامرئی، آدم‌ها را از یک سر بازار به سر دیگر می‌کشد.

هوا سرد است، اما بازار سرد نیست. حتی هوای سرد هم نتوانسته این شور و شوق را خاموش کند. بخاری که از لیوان‌های چای فروشنده‌ها بلند می‌شود، با بخار نفس مردم درآمیخته شده و سرمای آذر را پس می‌زند.

بازار یلدا؛ جایی که هر خرید، یک قصه است

به عنوان خبرنگار نمابان و به نقل از ایسنا، ایستاده‌ام میان شلوغی و به این تکاپوی مردم چشم دوخته‌ام. بازار شلوغ است، اما شلوغی‌اش خسته‌کننده نیست چراکه در روزهای نزدیک به شب یلدا، پر می‌شود از خاطره.

صداها در هم آمیخته شده است، فروشنده‌ها با حوصله‌تر از همیشه حرف می‌زنند، مردم چانه می‌زنند، می‌خندند و عجله ندارند و فضای بازار پر از زندگی است.

بازار، چند روز پیش از شب یلدا، لباسش را عوض می‌کند. قرمزِ انار، نه یک قرمز ساده، که قرمزِ زندگی‌ست؛ سبزِ هندوانه، سبزیِ امیدی که از دل زمستان عبور می‌کند.

بازار پر شده از این دو رنگ، آن‌قدر که می‌توان گفت یلدا مغازه‌ها را تسخیر کرده است.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

در این روزها، حتی اگر چیزی لازم نداشته باشی، دلت می‌خواهد، بخری. شور خرید مسری است.نگاه می‌کنی، مکث می‌کنی، ناگهان می‌بینی خودت هم با مردم یکی شده‌ای و کیسه‌های خرید، یکی یکی به دست‌هایت اضافه می‌شود.

بازار فقط محل خرید نیست؛ محل روایت است. هر آدمی که از کنارمان رد می‌شود، داستانی دارد که می‌شود گوشه‌ای از آن را شنید؛ کافی‌ست کمی بایستی و گوش شنوا داشته باشی.

بچه‌ها، شیرینی بازار شب یلدا هستند 

اگر بخواهی بفهمی یلدا هنوز زنده است یا نه، به بچه‌ها نگاه کن. بچه‌ها قلب بازار هستند. در میان این هیاهو، بچه‌ها سهم خودشان را دارند؛ دست‌هایی پر از خرید و چشم‌هایی که برق می‌زند. 

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

شب یلدا برای بچه‌ها یعنی شبِ بی‌قانونِ شیرین

پسربچه‌ای می‌گوید: «شب یلدا قراره با پسرعموهام تا نصف شب بیدار بمونیم، بازی کنیم، قایم‌باشک، پانتومیم و بعدش هم فیلم ببینیم.

قراره تا دیر وقت بیدار بمونیم، بازی کنیم.» چشم‌هایش برق می‌زند، شب یلدا هنوز نیامده، انگار او از حالا آنجاست. برای او، یلدا یعنی شبِ بی‌قانونِ شیرین.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

کمی آن‌طرف‌تر، دختر بچه‌ای با دقت لاک‌های ناخن را نگاه می‌کند. رنگ قرمز و سبز را برمی‌دارد و با قد ریزه میزه و لحن کودکانه با جدیت می‌گوید: «می‌خوام ناخونام با انار و هندوانه، سِت باشه.»

دغدغه‌های یلدایی نسل جدید، شکل عوض کرده اما شوق همان شوق است. دهه نودی‌ها هم یلدای خودشان را دارند. یلدا برای آن‌ها هنوز جشن است، نه خاطره؛ شبی که منتظرش هستند.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

اولین یلدای دو نفره

در شلوغی بازار زوج‌هایی دیده می‌شوند که هر کدام قصه‌ی خودشان را دارند. در میان جمعیت، عروس و دامادی در دوران نامزدی را میبینم، از سلیقه هم ایراد می‌گیرند و دوباره سر همان بساط برمی‌گردند.

می‌گویند شب چله رسم است به خانه عروس و داماد هدیه ببرند و شادی کنند. از تدارک پذیرایی می‌گویند، از چیدن میوه‌ها، از مهمان‌هایی که قرار است بیایند.

یلدا؛ بهانه‌ای برای کنار هم بودن، نه رقابت

وارد یکی از مغازه‌های شلوغ می‌شوم. پشت ترازویی قدیمی، مردی ۸۰ ساله ایستاده از کاسبان قدیمی بازار است. از چشم‌وهم‌چشمی‌ها می‌گوید، از تشریفاتی که اضافه شده، از فشار نانوشته‌ای که آدم‌ها حس می‌کنند باید همه‌چیز کامل و بی‌نقص باشد.

می‌گوید: آن‌وقت‌ها ساده‌تر برگزار می‌کردیم، اما کنار هم خوشحال‌تر بودیم. حرفش شبیه گلایه نیست؛ بیشتر شبیه دلتنگی است. برای زمانی که شادی، خرج کمتری داشت.

او می‌گوید: «یلدا بهانه‌ای است برای دورهم بودن، نه برای رقابت.» حرفش شبیه هشدار است؛ اینکه مبادا رسم را نگه داریم و روحش را گم کنیم.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

سهم بعضی‌ها از یلدا، تنهایی است

در شلوغی بازار، چشمم به پیرمردی می‌افتد که تنها خرید می‌کند نه عجله دارد، نه همراهی. از او درباره شب یلدا و دورهم بودن می‌پرسم.  نگاهم نمی‌کند، فقط لبخند کمرنگی می‌زند و می‌گوید:«امسال شب یلدا، تنهایی مهمان من است.»  جمله‌اش ساده اما سنگین است. می‌فهمم یلدا برای همه جشن نیست.

برای بعضی‌ها، شب یلدا یادآور صداهایی است که دیگر در خانه نیست و شاید همین است معنای واقعی یلدا؛ این‌که در میان این همه شور و رنگ و هیاهو، یادمان نرود کنار هم بودن، نعمتی است که همیشه قرار نیست باشد.

یلدا، سهم کسانی است که دل‌های بزرگ‌تری نسبت به سفره‌هایشان دارند

در شلوغی بازار، زوجی توجهم را جلب می‌کند. آنها درحال خرید هستند اما نه یک خرید برای خودشان بلکه سفارشی برای چند خانواده؛ از آنها که علت این حجم سفارش زیاد را پرسیدم، می‌گویند این بسته‌ها قرار است به دست کودکان بهزیستی، کودکان کار و خانواده‌هایی برسد که توان خرید خوراکی‌های یلدا را ندارند.

می‌گویند: « شب یلدا وقتی معنا دارد که همه سهمی از آن داشته باشند.»

همین جمله، مرا میخکوب می‌کند، چه می‌شود که انسان‌ها با دل‌هایی بزرگ، سهم خود را کم می‌کنند تا سهم دیگری صفر نباشد؟ جوابی نمی‌یابم، جز خدایی که مهربانی را خوب می‌شناسد؛ و چنین انسان‌هایی را می‌آفریند. این جمله، یلدا را از یک جشن، به یک مسئولیت انسانی تبدیل می‌کند.

بازار روایتگر شور و شوق یلدا

طولانی‌ترین شب‌ها و سردترین روزها، وقتی کنار هم باشیم، دوامی ندارند 

شب یلدا فقط یک تاریخ در تقویم نیست؛ یادگار شب‌هایی‌ است که آدم‌ها دور هم جمع می‌شدند تا زمستان کوتاه‌تر شود. سنتی که از دل نیاز به باهم‌بودن متولد شده است.

در دل این رسم قدیمی، مفهوم صله‌رحم نفس می‌کشد؛ دیدن، شنیدن، وقت‌گذاشتن. چیزهایی که این روزها آسان از دست می‌روند، بی‌آن‌که حواسمان باشد.

به جای ثبت استوری در اینستا، یلدا را در لحظه بچشیم

شاید بد نباشد امسال، برای یک شب، گوشی‌ها را کنار بگذاریم. فضای مجازی می‌تواند صبر کند اما آدم‌ها نه.

شاید روزی برسد که دلمان برای همین لحظه‌های ساده تنگ شود؛ برای یک دقیقه دیدن عزیزانمان، برای خنده‌ای که ضبط نشد، برای گفت‌وگویی که استوری نشد.

و شاید همین باشد راز جاودانگی یلدا؛ اینکه در طولانی‌ترین شب سال به ما یاد میدهد هیچ زمستانی، وقتی کنار هم باشیم دوامی ندارد.

اما، در کنار این شلوغی بازار، گرانی و تورم بسیار آزاردهنده است، میوه و آجیل و تنقلات به شدت گران شده اند، هرچند مردم به قدر وسع خود از ملزومات یلدا می‌خرند اما ولی با پدرها صحبت می‌کنیم اغلب از گرانی‌های کمرشکن گلایه می‌کنند، پدری با ناراحتی می‌گوید؛ کاش دولت می‌توانست کاری بکند، جلوی این گرانی را بگیرد و ما می‌توانستیم برای دورهمی این شب عزیز، بیشتر بچه‌هایمان را خوشحال کنیم.

تشدید نظارت بر بازار شب یلدا؛ تشکیل ایستگاه‌های بازرسی صنفی در تبریز و شهرستان‌ها

 صابر پرنیان، مدیرکل صمت آذربایجان‌شرقی با تأکید بر ضرورت تشدید نظارت بر واحدهای صنفی توزیعی و خدماتی گفت: با توجه به افزایش تقاضا در روزهای منتهی به شب یلدا، نظارت بر بازار به‌ویژه در خصوص اقلام پرمصرف خانوار با حساسیت و جدیت بیشتری دنبال می‌شود.

وی با اشاره به لزوم تغییر در رویه‌های بازرسی افزود: در همکاری با اتاق اصناف، ایستگاه‌های بازرسی در سطح شهر تبریز و شهرستان‌ها ایجاد می‌شود تا فرآیند نظارت‌ها هدفمندتر و اثربخش‌تر شود.

تشریح کرد: میدان فعالیت برای تعداد محدودی از اصناف‌نماها تنگ خواهد شد و اجازه نخواهیم داد عده‌ای سودجو با تخلف، آبروی اصناف متعهد و منصف را خدشه‌دار کنند.

وی تشکیل اکیپ‌های مشترک بازرسی را اقدامی مؤثر در کنترل بازار دانست و گفت: این رویکرد با استفاده از ظرفیت دستگاه‌های مرتبط، نقش مهمی در پیشگیری و برخورد با تخلفات صنفی خواهد داشت.

پرنیان در ادامه بر ضرورت تعیین تکلیف واحدهای صنفی فاقد پروانه کسب تأکید کرد و افزود: بخش قابل توجهی از تخلفات صنفی از ناحیه واحدهای بدون مجوز بروز می‌کند و در این زمینه ظرفیت‌های قانونی مناسبی نیز وجود دارد که باید به‌صورت جدی مورد استفاده قرار گیرد.

وی خاطرنشان کرد: همزمان با اقدامات نظارتی، فراهم‌سازی بستر صدور آسان، سریع و روان پروانه کسب توسط دستگاه‌های متولی و دخیل در فرآیند صدور مجوز نیز ضروری است تا ضمن ساماندهی بازار، از فعالیت واحدهای قانونمند حمایت شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 253699
۲۹ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۲۳:۳۰ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
بیوگرافی، اسامی و عکس‌های مجریان شبکه ایران اینترنشنال