رازهای شگفت‌انگیز آیین‌های کهن یلدا در دل تاریخ کُردها؛ شب‌چره، هوره و چوچه چه معنایی دارند؟

شب یلدا فقط یک جشن طولانی‌ترین شب سال نیست؛ این آیین‌های قدیمی در فرهنگ کُردها روایتگر نبردی تاریخی میان تاریکی و روشنایی اند که هنوز هم گرمای امید را به دل‌ها می‌آورد.

رازهای شگفت‌انگیز آیین‌های کهن یلدا در دل تاریخ کُردها؛ شب‌چره، هوره و چوچه چه معنایی دارند؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از کرمانشاه، شب یلدا، شبی که قرن‌هاست در حافظه تاریخی مردمان این سرزمین زنده مانده، تنها یک رویداد تقویمی نیست؛ بلکه لحظه‌ای نمادین از نبرد ازلی میان تاریکی و روشنایی است. شبی که انسان، پیش از آن‌که ابزارهای علمی امروز را در اختیار داشته باشد، با مشاهده طبیعت دریافت که پس از اوج تاریکی، روشنایی دوباره متولد می‌شود و امید، آرام‌آرام به زندگی بازمی‌گردد. یلدا در ذات خود، جشن ایستادگی در برابر هراس، سرما و شب‌های طولانی زمستان است.

اما یلدا در همه جغرافیای ایران یکسان روایت نشده است. هر فرهنگ، بر اساس تجربه زیسته، اسطوره‌ها و باورهای بومی خود، معنایی خاص به این شب بخشیده است. در غرب ایران و در میان کُردها، این شب نه با نام یلدا، بلکه با عنوان «شو چله» شناخته می‌شود؛ شبی که آغاز دوره‌ای سخت، اما سرنوشت‌ساز از زمستان است و جایگاهی عمیق در حافظه جمعی مردم دارد.

در فرهنگ کُردی، شب چله بیش از آن‌که شب خوردن و مادیات باشد، شب معنا، هم‌نشینی و آیین است؛ شبی برای کنار هم بودن نسل‌ها، شنیدن آوازها، قصه‌ها، چیستان‌ها و روایت‌هایی که قرن‌ها سینه‌به‌سینه منتقل شده‌اند. آتش، فانوس، هوره، متل و افسانه، همگی ابزارهایی بودند برای عبور از تاریکی و دلگرم ماندن به طلوع دوباره خورشید.

روایت شب چله در فرهنگ کُردی، روایتی از امید آگاهانه است؛ امیدی که از دل تجربه‌های سخت زمستان‌های طولانی زاده شده و به انسان می‌آموزد پس از هر شب بلند، روزی روشن در راه است. در همین چارچوب، رضا موزونی، نویسنده و پژوهشگر کرمانشاهی، با نگاهی دقیق و مردم‌نگارانه، به بازخوانی این آیین کهن پرداخته و تفاوت آن را با برداشت‌های رایج از یلدا روشن کرده است.

اخبار استان کرمانشاه , اخبار کرمانشاه , شب یلدا ,

شب چله در فرهنگ کُردی؛ روایتی کهن از پیروزی روشنایی بر تاریکی

رضا موزونی، نویسنده و پژوهشگر کرمانشاهی، با نگاهی ریشه‌شناسانه و مردم‌نگارانه به آیین یلدا، معتقد است آنچه امروز با نام «یلدا» شناخته می‌شود، در اصل واژه‌ای ایرانی نیست و نباید آن را با ریشه‌ها و باورهای بومی فرهنگ کُردی یکی دانست.

به گفته موزونی، واژه «یلدا» واژه‌ای وارداتی و برگرفته از زبان سریانی است که به معنای «تولد» وارد ادبیات فارسی شده، اما پرسش اصلی این است که تولد چه کسی؟ او با اشاره به کتاب آثارالباقیه ابوریحان بیرونی توضیح می‌دهد که در این اثر، روز پس از بلندترین شب سال «خور روز»(خور به معنای خورشید) نام گرفته و این شب با عنوان «میلاد اکبر» یا تولد بزرگ شناخته شده است؛ تولدی که به معنای زایش دوباره خورشید است، چرا که پس از این شب، روزها به‌تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند.

موزونی تأکید می‌کند که از نظر نجومی، شب یلدا تنها چند دقیقه از شب قبل بلندتر است، اما اهمیت آن در نگاه انسان‌های باستانی، نمادین بوده است؛ شبی که در آن تاریکی به اوج قدرت خود می‌رسد و سپس شکست می‌خورد. مردمان کهن، تاریکی را خوشایند نمی‌دانستند و روشنایی را نماد زندگی و امید می‌دیدند. پس از تجربه‌های طولانی، دریافتند که پس از این شب، قدرت شب رو به افول می‌رود و خورشید دوباره جان می‌گیرد.

او می‌گوید در فرهنگ‌های کهن، مردم برای یاری‌رساندن به خورشید، آتش می‌افروختند، تا صبح بیدار می‌ماندند و خوراکی‌هایی با رنگ سرخ و نماد خورشید همچون انار، سیب قرمز و گاه هندوانه مصرف می‌کردند. روشن نگه داشتن آتش چنان اهمیت داشت که به کسانی که مراقب خاموش نشدن آن بودند «آتورپات» یا «اگرپات» می‌گفتند؛ یعنی نگهبانان آتش.

یلدا در فرهنگ کُردی؛ «شو چله» نه یلدا

این پژوهشگر کرمانشاهی تصریح می‌کند که در فرهنگ کُردی نه واژه «یلدا» وجود دارد و نه روایت و اسطوره‌ای با این نام. در فرهنگ کُردی، این شب «شو چله» نام دارد. «چله» هم به معنای سرماست و هم به معنای درازا و دوره‌ای مهم از زندگی؛ همان‌گونه که عدد 40 در اسطوره‌ها و باورهای کُردی جایگاه ویژه‌ای دارد، مانند چله نوزاد یا چله‌نشینی.

به گفته موزونی، چله بزرگ از شب اول دی‌ماه آغاز می‌شود و به مدت 40 روز تا دهم بهمن ادامه دارد؛ دوره‌ای که زمستان در سخت‌ترین و سنگین‌ترین حالت خود قرار داشته است. پس از آن، «چله کوچک» از دهم تا پایان بهمن، به مدت 20 روز ادامه می‌یابد. در باورهای عامه، اوج زمستان در فاصله میان پایان چله بزرگ و آغاز چله کوچک رخ می‌دهد. حتی داستان‌هایی وجود دارد که در آن، چله کوچک به چله بزرگ طعنه می‌زند و می‌گوید: «تو کاری نکردی، ببین من چگونه مادیار را شکست می‌دهم».

شب‌چره، دورهمی و معنویت

موزونی می‌گوید مردم در شب چله گرد هم می‌آمدند و تنقلاتی به نام «شب‌چره» فراهم می‌کردند؛ خوراکی‌هایی که قابلیت خشک شدن و نگهداری داشتند: انگور خشک‌شده (مویز)، گندم بو داده، برگ زردآلو خشک، تخم کدو، تخمه آفتابگردان و توت خشک که با هم مخلوط می‌شد. در آن دوران، هندوانه به‌ندرت در خانه‌ها یافت می‌شد، چرا که فصل آن نبود و امکانات نگهداری وجود نداشت؛ هرچند برخی خانواده‌ها آخرین هندوانه سال را برای این شب نگه می‌داشتند.

غذا در این شب اهمیت چندانی نداشت، اما گاه خوراک‌هایی ساده و خوش‌طعم مانند «پرتله» (غذایی با گندم پخته) یا شیربرنج تهیه می‌شد. همه، از زن و مرد و کودک گرفته تا جوان و سالمند، در خانه پدربزرگ، مادربزرگ یا کدخدا جمع می‌شدند. هر کس با فانوس روشن به سمت خانه میزبان می‌رفت و نور فانوس‌ها فضای روستا را روشن می‌کرد. هر خانواده تنقلاتی با خود می‌آورد و همه با هم سهیم می‌شدند.

هوره، چیستان و بازی‌های کهن

اوج شب چله در فرهنگ کُردی، جنبه‌های معنوی آن بود؛ جایی که مادیات کم‌رنگ می‌شد. موزونی توضیح می‌دهد که در این شب، افرادی که به «هوره‌چر» معروف بودند، مانند سیدقلی یا مرحوم علی‌نظر، گرد هم می‌آمدند و پس از شام، هوره می‌خواندند؛ آوازهایی آیینی که همه با احترام گوش می‌دادند و گاه حتی ضبط می‌کردند.

پس از آن، یکی از زنان مسن یا مادربزرگ‌ها چیستان‌ها و معماهایی به نام «چوچه» مطرح می‌کرد. این معماها گاه چنان دشوار بودند که پیش می‌آمد پاسخ آن‌ها تا سال بعد پیدا نمی‌شد. نکته مهم این بود که کودکان نیز در این بخش مشارکت داشتند. سپس نوبت به بازی‌هایی چون «زره‌مشتکی» یا «گل یا پوچ» می‌رسید. زره‌مشتکی بازی‌ای قدیمی و منسوب به پادشاهان بود که در آن، شیئی قیمتی در مشت پنهان می‌شد و حدس درست، پاداش داشت. این بازی نقش مهمی در تقویت هوش کودکان ایفا می‌کرد.

در بسیاری از روستاها، ملا یا میرزا شب‌نشینی را با روایت داستان‌هایی از شاهنامه، شیرین و فرهاد یا شاهنامه کُردی ادامه می‌داد تا کودکان آرام‌آرام به خواب می‌رفتند.

اخبار استان کرمانشاه , اخبار کرمانشاه , شب یلدا ,

فال، متل و افسانه‌های زمستان

فال شب چله در برخی مناطق مانند ماهیدشت و نواحی لک‌نشین از طریق آیینی به نام «چل‌سرو» یا چهل سرود انجام می‌شد. ابتدا صلوات می‌فرستادند، سپس هر نفر یک بیت شعر می‌خواند تا نوبت به نفر چهلم برسد؛ شعر نفر چهلم فال جمع محسوب می‌شد.

آداب چل سرو بدین گونه است که گروهی از بزرگان خانواده در شب یلدا دور هم می‌نشینند و پس از نیت و صلوات و استعانت از باری تعالی، یک نفر، مامور به دست گرفتن تسبیحی چهل دانه می‌شود و دور از دیگران می‌نشیند و چند دانه اول را با نام مبارک الله، محمد و علی جدا می‌کند و سپس جمعی که بیشتر از افراد با تجربه هستند به نوبت شروع به خواندن بخشی از ابیات و اشعاری می‌کنند که به همین نام (چل سرو) معروفند، و بیشتر به زبان شیوا و شیرین لکی هستند.

با خواندن هر قطعه فردی که تسبیح را در دست دارد یک دانه جدا می‌کند و به همین منوال افراد به نوبت قسمتی از سرو(سرود و تک بیت) را می‌خوانند و دانه‌های تسبیح جدا می‌شوند.

در این میان افرادی که «سرو» می‌خوانند از تعداد و چگونگی دانه‌های تسبیح بی‌اطلاعند، تا اینکه با جدا شدن آخرین دانه یعنی چهلمین دانه تسبیح، فرد مامور اعلام می‌کند که این دانه چهلم است و سرود و بیتی که چهلمین بیت بوده است با صدای بلند برای همه تکرار می‌شود و فرد آن بیت را تا به آخر می‌خواند و دیگران به تفسیر و توضیح این بیت می‌پردازند.

موزونی اضافه کرد: همچنین در این شب متل‌ها یا همان مثل‌ها روایت می‌شدند؛ گنجینه‌ای که در فرهنگ کُردی حدود 500 متل داشته و بخشی از آن‌ها متأسفانه از بین رفته است.

پس از خوابیدن کودکان، مردان تا صبح بیدار می‌ماندند تا آتش خاموش نشود و بدین‌گونه به استقبال زمستانی بزرگ و اسطوره‌ای می‌رفتند. موزونی به یکی از کهن‌ترین افسانه‌های زمستانی منطقه کرمانشاه و ایلام اشاره می‌کند: افسانه «پسر صیاد». در این روایت، پسر صیاد در زمستانی سخت با گذاشتن سنگی بزرگ بر شانه و راه رفتن، از یخ‌زدگی خون در رگ‌هایش جلوگیری می‌کند و در نهایت با کوبیدن سنگ بر زمین، جان زمستان را می‌گیرد و بهار را از خواب بیدار می‌کند؛ نمادی دیگر از نبرد همیشگی سرما و گرما، تاریکی و روشنایی.

به گفته این پژوهشگر، شب چله در فرهنگ کُردی نه فقط یک شب، بلکه آیینی ریشه‌دار و سرشار از اسطوره، همبستگی اجتماعی و امید به پیروزی روشنایی است؛ میراثی که هنوز می‌تواند برای امروز ما الهام‌بخش باشد.

انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 248348
۲۹ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۱۲:۰۹ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
قاب تاریخ| عکس های نوزادی و کودکی پریناز ایزدیار؛ خانم بازیگر در کودکی چقدر خوشگل بوده!