با افزایش بیوقفه نرخ ارز و فشار بر سفره خانوادههای کارگری، شاید تنها راه نجات تولید داخلی، توجه جدی به معیشت این قشر حیاتی باشد.
به گزارش خبرنگاراقتصادی نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم,با تداوم نوسانات نرخ ارز و رکوردهای تازه در بازار دلار، زنجیره قیمتها در سراسر کشور دوباره به حرکت درآمده است. افزایش نرخ ارز تنها یک شاخص اقتصادی نیست؛ دامنه اثر آن تا سفره خانوادههای کارگری کشیده شده است؛ همان بخش از جامعه که ستون اصلی تولید داخلی محسوب میشوند.
بازار در التهاب، سفرهها در تنگنا
در بازارهای روز تهران و شهرهای صنعتی، گرانی دیگر واژهی تازهای نیست. فروشندگان از کاهش خریداران سخن میگویند و کارگران از عقبماندن دخل از خرج.
«قیمتها بیوقفه بالا میرود، حقوق ما ثابت مانده، هر هفته باید از روی یک قلم جنس بزنیم»؛ این جمله را یک کارگر کارخانه صنعتی در شهرری میگوید.
بر اساس دادههای مرکز آمار، تورم سالانه در کالاهای خوراکی طی دو سال گذشته بیش از 70درصد افزایش داشته است، اما دستمزد کارگران در همان بازه تنها حدود40 درصد رشد کرده است. نتیجه روشن است: قدرت خرید حقیقی کارگران در مسیر نزولی است.
چمنی: کارگران هر سال فقیرتر میشوند
«قدرت خرید کارگران در سالهای اخیر بهطور مستمر کاهش یافته است؛ هر سال نسبت به سال قبل فقیرتر شدهاند.»این را ناصر چمنی، فعال کارگری در گفتوگو با تسنیم میگوید.
وی با لحن نگران ادامه میدهد:کارگران توان خرید حداقلی هم ندارند. این قشر اصلیترین مصرفکنندهی کالاهای ایرانیاند، اما امروز حتی از تأمین معیشت ابتدایی بازماندهاند. اگر قدرت خرید کارگر افزایش یابد، یعنی تولید به حرکت درمیآید و اقتصاد از رکود بیرون میآید. باید کارگران را دریابیم؛ چون رونق تولید بدون رفاه نیروی کار ممکن نیست.
پیوند مستقیم بین مزد و تولید
اقتصاددانان معتقدند که افزایش واقعی دستمزدها نه فقط مطالبهای صنفی، بلکه مولفهای کلیدی در سیاست صنعتی کشور است. هرچه درآمد کارگران افزایش یابد، تقاضا برای کالاهای داخلی بیشتر میشود، چرخه فروش و تولید تحرک میگیرد و بنگاهها به جای تعطیلی یا تعدیل نیرو، به جذب سرمایه و توسعه فکر میکنند.
اما وقتی مزد حقیقی کاهش یابد، هم کارگر آسیب میبیند و هم تولیدکننده. به گفته کارشناسان، «در شرایطی که کارگر قدرت خرید ندارد، بازار داخلی کوچک میشود و تولیدکننده نیز انگیزهای برای افزایش ظرفیت ندارد.»
واقعیتی تلخ در اعداد
براساس دادههای رسمی، هزینه متوسط خانوار شهری در سال 1404بیش از 60 درصد افزایش یافته است، در حالی که حداقل دستمزد کارگران حدود 40 درصد بالا رفت. معنای این عددها ساده است: کارگر ایرانی مجبور شده بخشی از کالاهای ضروری را از سبد مصرفی خود حذف کند.
از اجارهخانه گرفته تا سبد خوراک، همهچیز دستبهدست هم داده تا مزدبگیران بیش از همیشه زیر خط فشار معیشتی قرار گیرند.
چمنی در بخش دیگری از گفتوگوی خود تأکید میکند:«کارگر امروز در شرایطی زندگی میکند که هیچ حاشیهی امنی برای هزینههای پیشبینینشده ندارد. از هزینه درمان گرفته تا تحصیل فرزندان. اگر زندگی کارگر به حداقل معیشت نرسد، نباید از او انتظار داشته باشیم تولید را با انگیزه ادامه دهد.»
وی با لحنی هشدارآمیز افزود:نجات تولید از مسیر تقویت قدرت خرید کارگران میگذرد. بدون افزایش سطح دستمزد واقعی و مهار تورم، هیچ برنامه صنعتی موفق نخواهد بود.
به گزارش تسنیم, افزایش نرخ ارز شاید برای برخی صرفاً نشانهای از تحولات بازار مالی باشد؛ اما برای میلیونها کارگر، معنایش کوچک شدن نان سفره است. اگر چرخ زندگی این قشر نچرخد، چرخ تولید نیز دیر یا زود از حرکت بازمیماند.
تجربه کشورهای توسعهیافته نشان داده است که قدرت خرید پایدار کارگران، ستون فقرات اقتصاد ملی است. شاید زمان آن رسیده باشد که به جای پایین نگهداشتن مزد، به هزینه واقعی فقر نگاه کنیم و همانطور که چمنی میگوید:کارگران را دریابیم ، چون زندگی آنها، زندگی اقتصاد ماست.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه