شب یلدا، این آیین کهن ایرانی، همچنان با قصهها و گردهماییهایش قلبها را به هم پیوند میدهد و راز ماندگاریاش در پیوند عمیق مردم با گذشته و امید به فرداست.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از قزوین، ایران سرزمینی است که سنتها و آیینهایش، همچون گنجینهای زنده، نسلها را به یکدیگر پیوند میدهد و خاطرههای جمعی را شکل میدهد. این آیینها تنها مناسک کهن نیستند، بلکه روایتهایی از خرد، زندگی و امید مردمان این دیارند که هر شب و روزشان را با معنا پر میکردهاند.
در میان این سنتها، شب یلدا جایگاهی ویژه دارد؛ شبی که بلندترین تاریکی سال را به خانهها میآورد و مردم با دورهمی، قصه و میوههای رنگارنگ، انتظار برای روشنایی دوباره خورشید را جشن میگیرند. یلدا نماد پیوند خانواده، مهر و امید به فردا است، جشنی که از دل طبیعت و زندگی روزمره برخواسته و تا امروز ماندگار مانده است.
آیینهای شب یلدا، از مراسم «چلهبری» تا گردهمایی خانوادگی و سفرههای رنگین میوه و آجیل، نشاندهنده تداوم فرهنگ ایرانی است؛ فرهنگی که حتی در گذر زمان، روح و پیامش زندگی، امید و روشنایی را همچنان زنده نگه داشته است.
به همین مناسبت، با یک قزوینپژوه، نویسنده و فعال فرهنگی گفتوگو کردیم تا ریشهها و اهمیت آیینهای ایرانی و بهویژه شب یلدا را از زاویهای تاریخی و فرهنگی بررسی کند.
محمدعلی حضرتیها در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قزوین با بررسی ریشههای تقویم و آیینهای ایرانی اظهار کرد: یکی از مسائل بنیادین در تقویم ایرانی، پنج روزِ افزوده بر سال خورشیدی است که به «پنجه مسترقه» شهرت دارد؛ روزهایی که از چرخه رسمی ماهها بیرون میماند و در دورههایی موجب جابهجایی آغاز سال میشد، بهگونهای که گاه ابتدای سال در تابستان و گاه در زمستان قرار میگرفت. همین مسئله سبب شد ایرانیان به ساماندهی دقیقتری در راهشماری روی بیاورند.
وی افزود: نبوغ ایرانیان در توجه به رویدادهای مهم کیهانی جلوهگر شد؛ از جمله اعتدالهای بهاری و پاییزی و انقلابهای تابستانی و زمستانی. بر همین مبنا، فصلها و ماهها سامان یافت و در دورههای کهنتر، آغاز سال در اول دیماه قرار داشت؛ «دی» به معنای آفریدگار و آفریننده که ریشه آن در زبانهای کهن ایرانی و حتی برخی زبانهای اروپایی دیده میشود.
چهار جشن بزرگ؛ نوروز، مهرگان، سده و یلدا
حضرتیها با اشاره به ساختار تقویم باستانی افزود: ایرانیان برای هر یک از 30 روز ماه نامی ویژه داشتند و در تقارن نام روز و ماه، جشن برپا میکردند. با این حال، چهار جشن نوروز، مهرگان، سده و یلدا جایگاهی ممتاز داشتند و ستونهای اصلی آیینهای ایرانی را شکل میدادند.
وی توضیح داد: نوروز و مهرگان جشنهایی عمومی و باشکوه بودند. نوروز در نوروزگاههایی چون تختجمشید برگزار میشد و مهرگان بنا بر گزارش ابوریحان بیرونی، گاه تا یک ماه ادامه داشت. اهمیت مهرگان چنان بود که واژه «مهرجان» در زبان عربی، معرب مهرگان، به معنای جشنواره به کار میرود.
سده؛ آتش، زمستان و همبستگی اجتماعی
حضرتیها جشن سده را آیینی زمستانی دانست و گفت: سده در پایان چله بزرگ و آغاز چله کوچک برگزار میشد و عنصر اصلی آن آتش بود. گزارشهای تاریخی نشان میدهد این جشن تا قرنها با شکوه برگزار میشد و حتی در دوره اسلامی نیز در بخشهایی از ایران، بهویژه خراسان، تداوم داشت.
یلدا؛ جشنی خانگی و راز ماندگاری آن
این نویسنده قزوینی تفاوت یلدا با دیگر جشنها را معنادار دانست و تأکید کرد: نوروز، مهرگان و سده جشنهایی عمومی بودند، اما یلدا جشنی خانگی و خانوادگی است؛ آیینی پراکنده در همه خانهها که وابسته به حکومت یا مکان آیینی خاصی نیست و همین ویژگی راز ماندگاری آن شده است.
حضرتیها یلدا را جشن میلاد خورشید خواند و افزود: یلدا شبی است که پس از آن، روزها بلندتر میشوند و تاریکی رو به کاهش میرود. در جامعه کشاورزی ایران باستان، زایش خورشید نماد پایان سیاهی و آغاز روشنایی بود.
وی خاطرنشان کرد: این معنا در ادبیات فارسی بازتاب گستردهای دارد. شاعرانی چون سنایی، ناصرخسرو، سعدی، خاقانی و عبید زاکانی، یلدا را نماد شبهای طولانی رنج دانستهاند که سرانجام به روشنایی میرسد و امید به آینده را زنده نگه میدارد.
فشارهای تاریخی و راهبرد نوزایش فرهنگی
حضرتیها در ادامه به تحولات تاریخی ایران اشاره کرد و گفت: در دورههایی مانند عصر اموی، عباسی و سلجوقی، فشارهایی برای حذف مظاهر فرهنگ ایرانی وجود داشت. در چنین شرایطی، ایرانیان راهبرد خود را از حفظ مستقیم سنتها به «نوزایش فرهنگی» تغییر دادند و آیینها را در قالبهای تازه حفظ کردند.
وی ادامه داد: این نوزایش موجب برجسته شدن مقوله مرگ در فرهنگ ایرانی شد؛ نه بهعنوان پایان، بلکه بهعنوان تداوم. اسطورههایی چون مرگ سیاوش و کیخسرو و نوحههای مرتبط با آنها، پایههای بخشی از فرهنگ سوگواری امروز ایران را شکل دادهاند.
چلهبَری؛ آیین مودت در شب چله قزوین
حضرتیها با اشاره به یکی از سنتهای کهن قزوین گفت: «چلهبَری» آیینی بوده که در شب یلدا برای نوعروس یا دختر نشانشده برگزار میشد. خانواده داماد با توجه به توان مالی خود، مجمعهای از آجیل، میوههای خشک، انار، خرمالو و گاه هندوانهای که از تابستان نگه داشته شده بود، تهیه و به خانه عروس میبردند.
وی افزود: این رسم تنها به شهر قزوین محدود نبود و در مناطق مختلف استان با نامها و شیوههای گوناگون اجرا میشد. آنچه مشترک بود، پیوند این آیین با شگون شب چله، زایش خورشید و تقویت مهر، الفت و پیوند خانوادگی بود.
حضرتیها در پایان خاطرنشان کرد: آیینهای ایرانی ممکن است در ظاهر دگرگون شوند، اما روح آنها امید، روشنایی و تداوم زندگی همچنان باقی است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه