وحدت حوزه و دانشگاه؛ رویایی که هنوز به واقعیت نرسیده است!

حجت‌الاسلام جعفر شاه‌نظری در سالروز شهادت شهید آیت‌الله مفتح، پرسید آیا وحدت حوزه و دانشگاه پس از سال‌ها تنها یک شعار باقی مانده یا توانسته به یک واقعیت اجتماعی و تمدنی تبدیل شود؟

وحدت حوزه و دانشگاه؛ رویایی که هنوز به واقعیت نرسیده است!
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

حجت‌الاسلام والمسلمین جعفر شاه‌نظری با اشاره به فرارسیدن ۲۷ آذر، سالروز شهادت شهید آیت‌الله مفتح و نام‌گذاری این روز به‌عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه»، اظهار کرد: پرسش اساسی این است که آیا پس از گذشت سال‌ها از این نام‌گذاری، وحدت حوزه و دانشگاه به‌عنوان یک واقعیت اجتماعی و تمدنی تحقق یافته یا همچنان در حد یک شعار باقی مانده است؟

وی با بیان یک مقدمه نظری افزود: اگر این اصل بدیهی را بپذیریم ـ که قاعدتاً همه می‌پذیرند ـ که تمدن، توسعه، آسایش، آرامش و مجموع مؤلفه‌هایی که یک جامعه متمدن را شکل می‌دهد، مبتنی‌بر علم و دانش است، آنگاه روشن می‌شود که «دانش» و «ارزش» دو مؤلفه بنیادین تمدن‌ساز هستند. علم است که ثروت تولید می‌کند، توسعه می‌آفریند، سلامت و بهداشت را ارتقا می‌دهد و آگاهی اجتماعی را گسترش می‌دهد و این «ارزش» است که این مؤلفه‌ها را به یکدیگر پیوند می‌زند و جهت و معنا می‌بخشد.

دکترای فلسفه و کلام اسلامی از دانشگاه قم و معاون فرهنگی سابق دانشگاه اصفهان ادامه داد: وقتی دانش و ارزش در کنار هم و در پیوندی معنادار قرار گیرند، جامعه متمدن پدید می‌آید. نهاد تولیدکننده این دو مؤلفه بنیادین نیز، به‌طور مشخص، حوزه و دانشگاه هستند. به تعبیر دیگر، این دو نهاد می‌توانند دانش و ارزش را تولید کرده و مؤلفه‌های تمدن‌ساز اجتماعی را فراهم آورند. از همین‌رو، وحدت حوزه و دانشگاه یکی از اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین آرمان‌ها و شعائر انقلاب اسلامی بود که بنیان‌گذار جمهوری اسلامی، حضرت امام خمینی(ره)، بر آن تأکید داشتند.

 شاه‌نظری با بیان اینکه این وحدت می‌توانست جامعه ایران را در مسیر تمدن‌سازی سوق دهد، تصریح کرد: متأسفانه به دلایل و عوامل گوناگون، این وحدت نتوانست به‌عنوان یک واقعیت پایدار و مؤثر، جایگاه شایسته خود را پیدا کند و در نتیجه، رسالت تاریخی و تمدنی خود را به‌طور کامل ایفا نکرد. امروز باید اذعان کرد که وحدت حوزه و دانشگاه، بیش از آنکه یک واقعیت نهادینه‌شده باشد، به شعاری تقلیل یافته که عمدتاً در یک روز خاص و با برگزاری چند مراسم و سخنرانی نمادین، از آن یاد می‌شود.

وی مهم‌ترین مانع تحقق وحدت حوزه و دانشگاه را «رویکرد سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران» دانست و گفت: چه در نهاد دانشگاه، از وزارت علوم گرفته تا مدیران دانشگاهی، و چه در نهاد حوزه، از مدیریت حوزه‌ها تا بزرگان و مراجع، آن نگاه راهبردی و تمدنی به مسئله وحدت به‌درستی شکل نگرفت. این ضعف رویکرد موجب شد که در سیاست‌گذاری‌ها، قوانین، آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اجرایی، جایگاه و نقش واقعی این وحدت تبیین نشود.

این استاد فلسفه افزود: به‌ویژه جایگاه علوم انسانی و نقش تعیین‌کننده آن در پیوند میان دانش و ارزش، آن‌گونه که باید، مورد توجه قرار نگرفت. علوم انسانی می‌توانست محور این پیوند باشد و جهت تعالی جامعه را ترسیم کند، اما این ظرفیت به‌درستی فعال نشد. البته تلاش‌های پراکنده‌ای صورت گرفت؛ برخی نهادها یا شخصیت‌ها به‌صورت فردی اقدام به پژوهش یا تألیف کردند، اما این اقدامات بریده از یک سیاست‌گذاری کلان و منسجم بود.

شاه‌نظری با تأکید بر اینکه سخنش از سر یأس نیست، خاطرنشان کرد: آنچه باید در سطح نظام و در قالب یک سیاست‌گذاری بزرگ و بنیادین تحقق می‌یافت، یعنی حرکت مشترک حوزه و دانشگاه با نگاهی میان‌رشته‌ای و با هدف ساخت تمدن اسلامی، عملاً محقق نشد و ریشه اصلی این ناکامی را باید در همان فقدان رویکرد صحیح جست‌وجو کرد.

وی در پاسخ به این پرسش که چرا بسیاری از پژوهش‌های حوزه و دانشگاه اثر ملموسی در حل مسائل فرهنگی و اجتماعی ندارند، گفت: یکی از مشکلات اساسی این است که ما علم را برای «دانستنِ صرف» می‌آموزیم؛ فلسفه می‌خوانیم تا صرفاً فیلسوف شویم. در نتیجه، دانش به ایده، عمل و رفتار اجتماعی تبدیل نمی‌شود. بخش عمده‌ای از پژوهش‌ها، چه در قالب پایان‌نامه‌های تحصیلات تکمیلی دانشگاه‌ها و چه در قالب آثار حوزوی، عمدتاً نظری باقی می‌مانند.

معاون فرهنگی سابق دانشگاه اصفهان افزود: عامل مهم دیگر، ضعف ارتباط واقعی و ساختاری میان حوزه و دانشگاه با جامعه، صنعت، آموزش‌وپرورش و مدیران سیاسی و اجتماعی است. ما از ارتباط دانشگاه و جامعه یا حوزه و جامعه بسیار سخن می‌گوییم، اما این ارتباط اغلب در حد شعار، قراردادهای محدود یا فعالیت‌های تبلیغاتی باقی مانده است. در عمل، مدیران سیاسی و اجرایی کشور به‌صورت مستقل تصمیم‌گیری می‌کنند و نهادهای علمی نیز همچون جزایری جدا از یکدیگر عمل می‌کنند.

شاه‌نظری تصریح کرد: آنچه نیاز داریم، تعریف زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری است تا مدیران، وزرا و سیاست‌گذاران دست نیاز به سوی دانشگاه و حوزه دراز کنند و از آن‌ها ایده و نظریه بخواهند و نهادهای علمی نیز بر اساس نیازهای واقعی جامعه پاسخ‌گو باشند. این پیوند هنوز به‌صورت شایسته و بایسته در جامعه ما شکل نگرفته است.

وی با اشاره به بحث رشته‌های میان‌رشته‌ای گفت: اگرچه این مفهوم بارها مطرح شده، اما هنوز نتوانسته‌ایم آن را به‌لحاظ ساختاری، کاربردی و عملیاتی عینیت ببخشیم. این نیز یکی از دلایل اصلی فاصله میان پژوهش‌های علمی و نتایج ملموس اجتماعی است.

این استاد فلسفه در پایان خاطرنشان کرد: اگر امروز شخصیت‌های تأثیرگذار ابتدای انقلاب که با آرمان‌ها و اشتیاق فراوان قانون اساسی را تدوین و ساختار جدیدی برای جامعه طراحی کردند، در میان ما بودند، شاید احساس می‌کردند آنچه در ذهن داشتند، به‌طور کامل محقق نشده است. شهید مفتح و دیگر شخصیت‌هایی که در پی پیوند نظام دانش و ارزش و اتصال علوم تجربی و علوم انسانی بودند، احتمالاً امروز نیز با این پرسش روبه‌رو می‌شدند که چرا آن آرمان بزرگ هنوز به مقصد نرسیده است؛ پرسشی که پاسخ به آن، نیازمند بازخوانی دقیق عوامل درونی و بیرونی، از سیاست‌های جهانی تا سیاست‌گذاری‌های داخلی، است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 233250
۲۷ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۲۱:۱۴ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
قاب امروز| بازیگوشی سحر ولدبیگی، تمرینات بدنسازی جواهر، بازگشت صحرا اسدالهی و بازی تنیس ‌مریم ماهور