در حالی که آموزشوپرورش به دنبال نیروهای کیفی است، سیستم فعلی گزینش با آزمونهای سنتی، بسیاری از استعدادهای خلاق و جوان را از دست میدهد.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از تبریز، در پیچ و خم آمارهای سالانه استخدام آموزش و پرورش، روایت اصلی اغلب ناگفته میماند. این بار نه از کمبود عددی، که از «کمبود کیفیت» سخن میگوییم؛ معضلی که ریشه در فرآیندهای سنتی گزینش دارد. شواهد نشان میدهد سیستم فعلی، به جای شکار استعدادهای تابناک آموزشی، غالباً آنان را در پشت دیوار بلند بررسی صلاحیت عمومی و آزمونهای غیرکاربردی متوقف میسازد.
نتیجه، حذف تدریجی چهرههای مستعد، خلاق و آشنا با زبان نسل جدید است. فارغالتحصیلانی که میتوانستند با روشهای نوین تدریس و انگیزهای بالا، کلاسهای درس را به کارگاههای کشف و یادگیری تبدیل کنند، در همان آستانه ورود کنار گذاشته میشوند. این روند، ناخواسته به تقویت یک چرخه معیوب انجامیده است. مدارس غیردولتی با جذب این نیروهای توانمند، کیفیت را انحصاری میکنند و شکاف آموزشی ژرفتر میشود، در حالی که مدارس دولتی برای پرکردن صندلی کلاسها، گاه به جذب نیروهای کمانگیزهتر یا بازگشت اجباری بازنشستگان روی میآورند.
راه برونرفت از این مسیر و عبور از حافظهمحوری به مهارتآزمایی چیست؟
راه نجات، بازنگری بنیادین در فلسفه گزینش است نخست، بازتعریف صلاحیت حرفهای است. آزمون باید از سنجش محفوظات کتابی، به سوی ارزیابی مهارتهای نرم مانند مدیریت ارتباط، خلاقیت در تدریس، فهم روانشناسی یادگیرنده و تسلط بر فناوریهای آموزشی نوین تغییر جهت دهد.
دوم، استقرار دوره کارآموزی عملی، پیش از استخدام قطعی است. مشاهده عملکرد داوطلب در محیط واقعی یا شبیهسازیشده کلاس درس، تنها معیار مطمئن برای سنجش شایستگیهای تربیتی اوست.
سوم، شفافیت و تخصصیسازی فرآیند گزینش است. معیارهای «صلاحیت عمومی» باید به طور عینی و شفاف تعریف شده و ارزیابی آن به تیمی متشکل از روانشناسان تربیتی و کارشناسان مجرب آموزش سپرده شود.
آینده تعلیم و تربیت کشور، در گروی جذب معلمانی است که عشق به آموزش در وجودشان نفس میکشد و مهارت آن را در دستانشان دارند. تحول در این امر، سرمایهگذاری بر باکیفیتترین رکن آموزش است؛ سرمایهای که بازدهی آن، نه در آمارهای امروز، که در نسل آیندهساز فردا نمود خواهد یافت.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه