کارزار مردمی برای تعطیلی رسمی روز بعد از شب یلدا؛ چرا مردم به این روز نیاز دارند؟

در میانه انبوه مشکلات اقتصادی و اجتماعی، کاربران فضای مجازی خواستار تعطیلی رسمی یکم دی‌ماه به عنوان روز پاسداشت شب یلدا و خانواده شدند؛ حرکتی که نشان از نیاز عمیق مردم به فرصتی برای آرامش دارد.

کارزار مردمی برای تعطیلی رسمی روز بعد از شب یلدا؛ چرا مردم به این روز نیاز دارند؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش نمابان و به نقل از ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: در میان موج بی‌امان اخبار بد، از تورم و ناترازی انرژی گرفته تا آلودگی هوا و نگرانی‌های تازه درباره‌ پیامدهای چندنرخی شدن بنزین روی قیمت کالاها و خدمات، کارزاری مردمی  در فضای مجازی برای تعطیلی رسمی یکم دی‌ماه به مناسبت پاسداشت شب یلدا و خانواده‌ ایرانی به راه افتاده است.

در نگاه اول، این مطالبه می‌تواند شبیه یک خواسته ساده یا حتی تفننی به نظر برسد؛ درخواست یک روز تعطیلی بیشتر، در شرایطی که فهرست نگرانی‌ها هر روز مفصل‌تر می‌شود. اما دقت در عمق موضوع، نشان‌دهنده چیز دیگری است؛ یعنی خستگی مزمن جامعه و نیاز فوری به یک مکث جمعی. پس این کارزار فقط درباره‌ یک روز استراحت ساده نیست که هرکسی می‌تواند برای خودش یک روز مرخصی یا دوری از کار جور کند. بلکه درباره ضرورت جلب توجه جمعی به‌خصوص بین مسئولان به حق کنار هم بودن بدون اضطراب کارهای فرداست. درباره‌ شبی که قرار است طولانی‌ترین شب سال کنار عزیزان باشد، اما به‌خاطر نگرانی‌های درسی و کاری، کوتاه می‌شود و آن مکث لازم بین ما و اخبار بد ایجاد نمی‌شود. یلدا می‌آید، دورهمی‌های هول هولکی که پر است از تولید محتوا برای شبکه‌های اجتماعی بدون کارکرد واقعی انجام می‌شود و فردایش دوباره باید پرت شویم در دنیای واقعی خبرهای نگران‌کننده. این پرونده در ستایش ضرورت با هم بودن به‌عنوان سنگری دربرابر نگرانی‌هاست.

دردسرهای زیستن در اقلیم اخبار بد

زندگی روزمره ما بیش از هر زمان دیگری شبیه زیستن در اقلیمی است که هوایش مدام سنگین است؛ اقلیمی که در آن خبرهای خوب به‌سختی نفس می‌کشند و خبرهای بد، بی‌وقفه در گردش‌اند. تورم دیگر فقط یک عدد یا نمودار اقتصادی نیست، به تجربه‌ ملموس خرید روزانه، نگرانی از فردا و کوچک‌شدن تدریجی رویاها گره خورده است. رسانه‌ها هم به‌خصوص در فضای مجازی برای جذب مخاطب، مسابقه جدی برای انعکاس اخبار و تحلیل‌ها حول نگرانی‌های مخاطب دارند. همزمان، آلودگی هوا در کلان‌شهرها، نفس کشیدن را هم دشوار کرده و ناترازی گاز، آب و چند وقت قبل برق چرخه‌ای از اضطراب را متناسب با فصل‌ها به سبدچالش‌های ذهنی ما اضافه کرده است. در این میان، بحث‌های مربوط به چندنرخی‌شدن بنزین و اثر آن بر قیمت کالاها و خدمات، بار دیگر نااطمینانی را به آینده‌ نزدیک گره زده است.

در چنین فضایی، جامعه با پدیده‌ای مواجه است که می‌توان از آن با عنوان «خستگی خبری» یاد کرد؛ حالتی که در آن مواجهه مداوم با اخبار منفی، به فرسودگی هیجانی و نوعی بی‌حسی تدریجی منجر می‌شود. وقتی افراد هر روز با خبر بد بیدار می‌شوند و شب با تحلیل همان خبرها به خواب می‌روند، چیزی فراتر از امید آسیب می‌بیند یعنی سرمایه عاطفی جامعه. این فرسایش آرام، رابطه‌ها را کم‌جان می‌کند و میل به گفت‌وگو و باهم‌بودن را کاهش می‌دهد. در چنین شرایطی است که خبر خوب دیگر یک اتفاق ساده نیست؛ به منبعی نایاب برای بقای روانی تبدیل می‌شود. یک مناسبت، یک مکث جمعی یا حتی یک شب متفاوت، می‌تواند به جامعه یادآوری کند که هنوز می‌توان حال خوب را تجربه کرد؛ هنوز می‌توان بی‌توجه به اتفاقات بد در لحظه و کنار عزیزان لذت برد.  

معاشرت، زیرساخت حال خوب جامعه

در توجه به موضوعاتی از قبیل اهمیت شب یلدا باید حواس‌مان به این نکته باشد که «حال خوب» یک موضوع لوکس یا تفننی تلقی نمی‌شود؛ بلکه بخش مهم و البته در دسترسی از زیرساخت‌ تاب‌آوری فرد و جامعه است. به‌خصوص این‌که بسیاری از متغیرها برای تزریق حال خوب دور از دسترس است و برای همین باید روی ابزاری که بیشترین بازدهی را دارد، متمرکز شویم. پژوهش‌های متعدد نشان می‌دهند جوامعی که فرصت‌های منظم برای معاشرت، گفت‌وگو و تجربه جمعی حال خوب را دارند، در مواجهه با انواع بحران‌ها فرسایش روانی کمتری را تجربه می‌کنند. به بیان ساده‌تر ما فقط با درآمد مناسب و امنیت فیزیکی دوام نمی‌آوریم، بلکه با رابطه زنده هستیم؛ چون ذات ما انسان‌ها جمع‌گراست.

ما فرزندان انسان‌هایی هستیم که اگر از گروه عقب می‌ماندند در خطر حذف توسط طبیعت خشن و جانوران بودند؛ برای همین انزوا و تنهایی نگران‌شان می‌کرد و حالا آن ژن‌ها به ما منتقل شده است. از این رو در جمع بودن به‌واسطه دورهمی‌های خانوادگی و دوستانه، نقشی فراتر از سرگرمی دارد. آن‌ها فضاهایی هستند برای «تنظیم هیجانی»، جایی که حس حمایت از جمع سراغ ما می‌آید، ترس‌ها کوچک می‌شوند و احساس تنها نبودن، دوباره فعال می‌شود. وقتی فرد می‌داند که می‌تواند چند ساعت بدون قضاوت، بدون عجله و بدون نگرانی از فردا، کنار کسانی باشد که می‌شناسد، بدن و ذهنش از حالت هشدار دایمی خارج می‌شود.

«شب یلدا»، به‌عنوان یک آیین ریشه‌دار ایرانی، بالقوه یکی از همین فرصت هاست؛ فرصتی که بر گفت‌وگو، شنیدن، قصه‌گویی و باهم‌بودن استوار است. اما وقتی فردای این شب، روز کاری عادی باشد، بخش مهمی از کارکرد روانی آن خنثی می‌شود. معاشرت به تجربه‌ای شتاب‌زده و نیمه‌کاره تقلیل می‌یابد که صرفاً برگزار می‌شود چون به آن عادت داریم. از این منظر، مطالبه تعطیلی پس از یلدا صرفاً خواست یک روز فراغت نیست؛ تلاشی است برای به‌رسمیت‌شناختن نقش معاشرت در سلامت روان جامعه.

چرا تعطیلی فردای یلدا اهمیت نمادین و روانی دارد؟

تعطیلی فردای شب یلدا را نمی‌توان فقط به‌عنوان یک تصمیم اداری یا امتیازی تقویمی فهم کرد. این تعطیلی، پیش از آن‌که یک اقدام اجرایی باشد، یک پیام مهم و پر از همدلی است؛ پیامی که به جامعه می‌گوید: «خستگی‌تان دیده شده و حق دارید گاهی، بدون اضطرابِ فردا، کنار هم بمانید.» در شرایطی که بخش بزرگی از مردم احساس می‌کنند فشارها فقط انباشته می‌شوند و کمتر جایی برای مکث رسمی وجود دارد، همین پیام نمادین می‌تواند معنا پیدا کند. طبیعی است که هر تعطیلی، تبعات اقتصادی دارد. اما مسئله این‌جاست که در جامعه ما که پر از تلخ‌کامی است، نباید هزینه را فقط با معیارهای مالی سنجید و شاخص‌های روانی و اجتماعی هم معیار مهمی هستند.

تجربه‌ زیسته بحران‌های اخیر نشان داده است که فرسایش روانی، در بلندمدت هزینه‌هایی به‌مراتب سنگین‌تر به جامعه تحمیل می‌کند؛ از کاهش انگیزه و بهره‌وری گرفته تا تضعیف سرمایه‌ اجتماعی. درمقابل همدلی و با هم بودن به مراتب زمینه را برای تاب‌آوری شرایط فراهم می‌کند. ضمن این‌که اگر تقویم رسمی نتواند با نیازهای واقعی جامعه همراه شود و همین‌طور ایستا بماند، فاصله‌ نمادها با زندگی روزمره بیشتر می‌شود. دفاع از تعطیلی فردای یلدا، درنهایت دفاع از این ایده است که تقویم باید زنده و سیال باشد و بازتاب‌دهنده‌ شرایط و نیازهای امروز جامعه. تقویمی که نشان دهد سیاست‌گذاری فقط معطوف به مدیریت بحران‌ها نیست، بلکه برای حفظ حال خوب، استراحت روانی و شادی مشروع مردم هم برنامه دارد.

چگونه می‌توان به «حال خوب» رسید؟  

حتی اگر تعطیلی رسمی فردای یلدا محقق نشود، مسئله‌ «حال خوب» منتظر تصمیم‌های اداری نمی‌ماند. بخشی از این ماجرا به انتخاب‌های فردی و جمعی ما برمی‌گردد؛ به این‌که چقدر آگاهانه برای لحظه‌هایی کوتاه اما معنادار برنامه‌ریزی می‌کنیم. در شرایطی که اخبار بد، به‌سادگی هر دورهمی را به میدان تحلیل اقتصادی، نگرانی‌های فردا و تولید اضطراب تبدیل می‌کند، شاید اولین گام، امتناع از بازتولید ناامیدی باشد. یلدا می‌تواند شبی باشد برای مکث؛ نه لزوماً با هزینه‌های سنگین، بلکه با حذف شلوغی‌های زائد. خاموش‌کردن اخبار برای چند ساعت، کنار گذاشتن بحث‌های فرساینده، شنیدن قصه‌های شخصی، تماشای آلبوم‌های خانوادگی، مرور خاطرات شیرین یا حتی خواندن یک شعر کوتاه، می‌تواند کارکردی مثبت داشته باشد.

آنچه اهمیت دارد، کیفیت حضور است نه شکل ظاهری دورهمی. فرصت یلدا را به پروژه عکاسی و تولید محتوا تبدیل نکنیم و قدر لحظاتش را بدانیم تا این انتخاب‌های کوچک، به سیاست‌گذاران هم پیام مهمی بدهد مبنی بر این‌که جامعه‌ای که خودش به حال خوب حساس است، انتظار دارد این حساسیت در تصمیم‌های رسمی هم بازتاب پیدا کند. 

انتهای پیام

منبع: ایسنا

اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
قاب امروز | شهربانو دامغانی نژاد در نقش مسافری از هند، درخشش طناز طباطبایی روی صحنه تئاتر و ترلان پروانه با تم جذاب شب یلدا