افشاگری تکان‌دهنده لفته سه‌برادران: معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است؛ سعداوی را به پرسپولیس تحویل دادم!

پیشکسوت فوتبال خوزستان، لفته سه‌برادران، پرده از واقعیتی تلخ در فوتبال کشور برداشت و افشا کرد که معیار انتخاب بازیکنان در برخی تیم‌ها دلال‌بازی است؛ او همچنین تأیید کرد سعداوی را به پرسپولیس تحویل داده است.

افشاگری تکان‌دهنده لفته سه‌برادران: معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است؛ سعداوی را به پرسپولیس تحویل دادم!
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

خوزستان را می‌توان قلب تپنده‌ی فوتبال ایران دانست؛ سرزمینی که در گرمای بی‌پایانش، استعدادهایی ناب و مردانی پرشور رشد کرده‌اند و با غیرت و تلاش خود، تاریخ فوتبال کشور را رقم زده‌اند. در میان چهره‌های درخشان این دیار، نام لفته سه برادران با احترام و افتخار برده می‌شود؛ پیشکسوتی که سال‌ها در زمین‌های خاکی و ورزشگاه‌های جنوب، با بازی و منش خود الهام‌بخش نسل‌های تازه بوده است.

زندگی لفته سه‌برادران یادآور این حقیقت است که فوتبال فقط در چمن و ورزشگاه خلاصه نمی‌شود، بلکه بازتابی از روح مردم جنوب است؛ از صداقت گرفته تا تلاش و امید. او نه‌تنها یکی از نمادهای فوتبال خوزستان، بلکه چهره‌ای ماندگار در حافظه ورزش خوزستان است؛ مردی که هنوز، با لبخند آرام و نگاهی پر از مهر، الهام‌بخش تمام عاشقان فوتبال است.

سه‌برادران پس از سال‌های درخشان در زمین بازی، هنوز فوتبال را ترک نکرده است؛ او سال‌هاست با آموزش و هدایت نسل‌های جدید در حال انتقال تجربه خود به نسل جدید است. پیشکسوتی که هر جا نامش برده می‌شود، یاد غیرت خوزستانی و فروتنی ورزشکار ایرانی زنده می‌شود.

در ادامه مصاحبه نمابان و به نقل از ایسنا را با لفته سه‌برداران پیشکسوت فوتبال خوزستان که به نوعی شناسنامه فوتبال استان نیز است، می‌خوانید.

فوتبال با توپ پشمی در زمین‌های خاکی ماهشهر

سه‌براداران با بیان مقدمه‌ای از زندگی خود به ایسنا، گفت:  متولد سال ۱۳۲۱ و حدود ۸۴ سال سن  دارم. متولد اهواز و بزرگ‌شده بندر ماهشهر هستم. تحصیلات ابتدایی را در دبستان عنصری و متوسطه را در دبیرستانی در ماهشهر گذراندم. سپس به دلیل اینکه پدرم در شرکت نفت فعالیت داشت به اهواز منتقل شد و ما هم به اهواز آمدیم و سیکل دوم را هم در دبیرستان شاپور اهواز گذراندم.

وی با اشاره به علاقه‌مندی‌اش به فوتبال، ادامه داد: بندر ماهشهر بزرگ‌ترین بندر تجاری و نفتی ایران است و به دلیل اینکه خارجی‌ها مخصوصاً انگلیسی‌ها زیاد در آن‌جا رفت‌وآمد می‌کردند و گاهی هم با تیم‌های ماهشهری بازی می‌کردند، ما خودبه‌خود به تماشای بازی آن‌ها می‌رفتیم. تقریباً هفت‌ساله بودم که من هم مثل بقیه بچه‌های ماهشهر جذب فوتبال شدم و با توپ پشمی تنیس در زمین‌های خاکی بازی می‌کردم. در ادامه نیز تیم محلاتی به نام “یاران خون جوش” که از بچه‌های همان محله ما که محله شرکت نفت بود (سی‌برنج‌ها) تشکیل دادیم. در تیمی که تشکیل دادیم اکثر بچه‌های ماهشهر در آن عضو بودند. به یادم دارم علاقه ما به فوتبال آنقدر زیاد بود که آن موقع که بچه بودیم، می‌رفتیم پشت دروازه و توپ‌هایی که بازیکنان به آن شوت می‌زدند را جمع می‌کردیم و برایشان به زمین می‌آوردیم. آن موقع هم بندر ماهشهر در فوتبال خیلی مستعد بود و به نظرم اگر کمی به استعدادهای آن‌ از سمت استان و کشور توجه می‌شد بیشتر بازیکنانش به تیم ملی راه پیدا می‌کردند.

آغاز فعالیت حرفه‌ای بر اساس شاخص نظم و انضباط

این پیشکسوت فوتبال به دوران حضورش در اهواز اشاره کرد و گفت: زمانی که به اهواز آمدیم، محل باشگاه دارایی اهواز در بیست‌وچهار متری بود. بچه‌های محل آمدند و به من گفتند که یک بازیکن تیم ملی والیبال به نام حیدری آمده است. روز بعد که من به تماشا رفتم دیدم که یکی از بچه‌های ماهشهر بود. بچه‌های ماهشهر در رشته‌های مختلف استعداد عجیبی داشتند، ولی متأسفانه کمتر بازیکنی از ماهشهر خارج می‌شد. فقط بازیکنان فوتبال مانند حمدالله گل‌ناریان، کاظم حسینی و سلطان حیاتی که با کمک من خارج شدند و پیشرفت کردند. این در حالی بود که بازیکنان خوب و خیلی مستعدی بودند که متأسفانه کمتر دیده می‌شدند.

وی ادامه داد: وقتی که سال‌های ۴۰ یا ۴۲ به اهواز منتقل شدیم در اهواز تیم‌هایی مانند کلوپ شنا، تاج، دارایی، گمرک، سازمان جوانان و تیم‌های مطرحی بودند. من از بچگی تابع یک سری شاخص‌هایی بودم که باید آن‌ها را در زمین اجرا می‌کردم و موظف بودم که آن‌ها را جزو وظایف ذاتی بدانم که یکی از این شاخص‌ها نظم و انضباط است. وقتی باشگاه‌ها را بررسی کردم، دیدم  که شاخص‌های مدنظر من در کلوپ شناست.

سه‌براداران با اشاره به محیط کلوپ شنا، افزود: کلوپ شنا آن موقع دو مربی داشت؛ امیر نعمت‌پور که ۱۰ سال دروازه‌بان تیم واترپلو خوزستان و تیم ملی و یکی از مربی‌های سازنده فوتبال در استان بود. دیگری هم آقای امیرحسین افتخار بود که البته هر دو مرحوم شده‌اند. این‌ مربیان خیلی به کارشان علاقه‌مند بودند و آن موقع هم هر باشگاه تقریباً ۵۰-۶۰ نفر عضو داشت. این دو نفر به نوبت، گروه‌گروه، پنج‌نفر پنج‌نفر با بچه‌ها تمرین اختصاصی انجام می‌دادند.  در کلوپ شنا هم بازیکنانی مطرح شدند و بعدها به تیم ملی راه یافتند که هم‌بازی‌شان من بودم. افتخار این را داشتم که کنار محراب شاهرخی، اکبر افتخاری، ناظم گنج‌پور و مجتبی دائمی باشم. این‌ها بازیکنانی بودند که از کلوپ‌شنا به تیم ملی رفتند. در همین تیم کلوپ شنا قهرمان اهواز شدیم و بعد به مسابقات آموزشگاه خوزستان راه پیدا کردیم که در آن سال نیز مسابقات در ارومیه برگزار شد و ما سوم شدیم.

ورود به عرصه مربیگری و تشکیل تیم جنوب اهواز

وی به انگیزه خود از انتخاب شغل مربیگری اشاره کرد و گفت: بعد از مدتی، به دلیل اینکه این توانمندی را در خود می‌دیدم و علاقه‌مند بودم که به بچه‌های مردم خدمت کنم، حرفه مربیگری را انتخاب کردم که تا الان با این سن هنوز در این حرفه کار می‌کنم. عشق و علاقه‌ام، زندگی من خدمت به مردم و بچه‌های مردم است که واقعاً هرچه خدمت کنیم به این‌ها کم است.

سه برادران در خصوص تشکیل باشگاه جنوب اهواز نیز عنوان کرد: این توانمندی را در خودم می‌دیدم که بتوانم کار مربیگری را هم انجام بدهم به کمک بچه‌های محل و برادرانم، تیم محلی جاوید را تشکیل دادیم که در مسابقات محلی مقام سوم اهواز را کسب کرد. از این‌جا نطفه تیم جنوب اهواز کاشته شد. به همراه بچه‌های محل و افرادی مانند شیخ خیابون دهقان، تیم جنوب اهواز را به طور رسمی تشکیل دادیم. خوشبختانه از همان اوایل شروع کار، با توجه به تیم‌های قوی، یک قطب قوی‌ در فوتبال اهواز بودیم. ما در سال‌های اول به نسبت آن توانمندی‌هایمان و داشته‌هایمان خوب ظاهر شدیم. بعد هم کم کم خودمان را تقویت کردیم و با توجه به آن جو و محیط صادق و سالمی که به وجود آوردیم، بازیکنان بزرگی جذب تیم ما شدند.

معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است/ سعداوی را برای پرسپولیس تحویل عابدینی دادم

از پرورش بازیکنان در جنوب تا تحویل سعداوی به عابدینی در پرسپولیس

وی ادامه داد: نعیم سعداوی، سیروس نعمتی‌نژاد و عادل حردانی بعدها به تیم ملی رفتند و یعقوب فرسیات، حمید باوی (تیم ملی جوانان)، رامین شاه‌محمدی، علی نصرزاده، عباس نصرزاده، حسن رضایی‌منش، کاظم حمیدی و محمد عارف‌نیا که بعدها به فولاد رفت، برادران بختیاری‌زاده، کوروش حبیبی، داراب داراپور (دروازه‌بان)، بختیار بختیاری، کوروش بختیاری و شاهرخ شهنازی از جمله بازیکنان مطرح تیم ما بودند.

سه برادران به ساختار مدیریتی و فنی باشگاه اشاره کرد و گفت: ما کادر فنی صادق و سالمی داشتیم. محمد شریفی، عزیز منتظری، دکتر مؤمن، دکتر آزادی، امیر حیاتی با ما همکاری داشتند. همچنین برادران شنبه هیئت مدیره ما بودند. ما محیطی سالم، صادق و پاک به وجود آوردیم و بیشتر بازیکنان بزرگ جذب تیم ما شدند. در آن برهه به دلیل سازندگی که داشتیم، بازیکنان بزرگی تحویل تیم ملی دادیم. 

وی افزود: من با دست خودم نعیم سعداوی، آقاسی (دروازه‌بان) و حاجی‌زاده را به تهران بردم. این کار برای پیشرفت و انتخاب شدنشان در تیم ملی لازم بود به پرسپولیس بروند. من خودم آن‌ها را به آقای عابدینی تحویل دادم. حتی یکی از خبرنگاران تلفن زد و به من اعتراض کرد که چرا جنوب را قربانی کرده‌ای؟ گفتم آقای خبرنگار، این‌ها الان چند سال است در جنوب هستند و شما یک عکس از آنان نزدید، اما الان یک هفته است که به پرسپولیس پیوسته‌اند و عکس آن‌ها را می‌زنید. هر حرکت کوچکی می‌کنند، عکس می‌گیرید. 

این پیشکسوت هم چنین عنوان کرد: دورانی زیر پوشش تیم پاس اهواز بودیم که آن زمان وابسته به شهربانی بود. فردی علاقه‌مند به نام جناب سروان قربانی از شیراز به اینجا آمد و به دلیل علاقه‌اش، ما را زیر پوشش پاس اهواز برد. در آن دو سال، ما در استان اول شدیم. هم‌تیمی‌های ما افرادی مانند آقای محمد دستجردی نظام‌آزادی از آبادان و عزیز سه‌برادران و نوری خدایاری بودند.

وی گفت: مرحوم نوری خدایاری بازیکنی منحصر به فرد بود و روی توپ شعبده‌بازی می‌کرد. من تا به حال حتی در آسیا هم بازیکنی مانند او ندیده‌ام. بازیکنی بود که تکرار نشد و هم در مدیریت و هم در بازی بی‌نظیر بود. زمانی مدیر اداره ورزش و اداره کار خوزستان بود و ورزش کارگری استان را احیا و ورزش کارگری ایران را در خوزستان مقتدر کرد. بازیکنی بود که در تیم جنوب بازی می‌کرد و بعدها به تیم ملی جوانان هم راه یافت. تماشاگران فقط برای دیدن بازی‌های زیبای آقای نوری می‌آمدند؛ چه در باخت و چه در برد، دیدن او خوشحال‌کننده بود.

سه برادران با اشاره به تداوم فعالیت باشگاه جنوب اهواز، اظهار کرد: در هر صورت، الان هم در عرصه فوتبال حضور داریم. در اینجا هم مانع پیشرفت بازیکنانمان نمی‌شویم. ما هرساله حتی مربی‌هایمان را از دست می‌دهیم؛ امسال سه یا چهار نفر از مربی‌های ما به تیم‌هایی مثل فولاد رفتند. بازیکنانمان هم به تیم‌های حفاری، نساجی و فولاد پیوستند. در هر صورت، ما مانع پیشرفت هیچ‌کدام از بازیکنان نمی‌شویم، بلکه هم استقبال و هم افتخارمی‌کنیم.

دغدغه‌ها و انتقادات

این پیشکسوت با بیان شرایط سنی و سلامتی خود، به بیان انتقادات صریحی پرداخت و گفت: در هر صورت من با توجه به سنم که الان نزدیک ۸۴ سال سن دارم در شرایط سخت سلامتی هستم. هیچ غیبتی در تمرینات مدرسه فوتبال جنوب ندارم و در روزهایی که تمرین داریم ساعت پنج عصر حضور پیدا می‌کنم و ساعت ۱۰ شب برمی‌گردم.

وی افزود: ولی مسئولان ورزش استان از جایی استقبال می‌کنند که زمین‌ و امکانات دارند در حالی که مگر چه ایرادی دارد که امکانات هم در اختیار افراد ورزشی و با تجربه که صادق و اصولی کار می‌کنند قرار داده شود؛ قانون را ما به وجود می‌آوریم و قانون حرف است و می‌شود آن را خم کرد. قانون آیه نیست که نازل شده باشد و اصلاً نشود خمش کرد.

سه‌براداران در ادامه انتقادات خود با اشاره به موضوع انتقال امکانات به افراد خاص نیز عنوان کرد: زمین‌هایی که الان در سطح استان وجود دارند، به نظر شخصی من، باید به آنانی که تجربه این کار را دارند سپرده شود. مثلاً یک عمر آقای بزمه در آبادان دارد کار می‌کند، چرا نباید به او سپرده شود؟ یا فرض کنید زمینی که در مزایده می‌گذارند باید به افراد با سابقه برسد و برایشان وقت هم مشخص کنیم که در این یک، دو یا سه سال، این کارها را باید انجام دهید و اگر نتیجه نگرفتند، زمین را از او بگیریم و به فرد دیگری بدهیم.

وی با اشاره به یک مورد مشخص، انتقاد کرد و ادامه داد: الان من زمینی سراغ دارم که در زمان یکی از استانداران سابق خوزستان گرفته و به شخصی داده شده است. آن تیم تا الان کاری نکرده و آن فرد هم حتی یک متر چمن در آنجا نکاشته و همینطور رهایش کرده است. این زمین را چرا به افرادی که با تمام وجود و با تمام عشق کار می‌کنند نمی‌دهند؟ هم می‌توانند خروجی داشته باشند و هم این زمین می‌تواند به ورزش استان کمک کند. متأسفانه این موانع و این دیوارها سر راه ما هست.

در مدارس فوتبال برندگان کسانی هستند که راه‌ کج انتخاب می‌کنند

این پیشکسوت فوتبال گفت: متأسفانه روی مدارس فوتبال خوزستان نظارتی نیست و فقط محل کسب درآمد هیات‌ها شده است. این در حالی است که حتی برای مسابقات آن‌ها ضعیف‌ترین داوران را می‌گذارند، در حالی‌که قوی‌ترین داوران باید برای این قشر گذاشته شود، بهترین زمین‌ها برای‌شان در نظر گرفته شود و بهترین وقت نیز برای برگزاری مسابقات این نسل اختصاص یابد.

وی در ادامه اظهار کرد: متاسفانه وضعیت این‌طور نیست که باید باشد. در مدارس فوتبال، برندگان کسانی هستند که راه‌ کج انتخاب می‌کنند. امروز عده‌ای از همین مدارس، ماشین‌های آخرین مدل و شاسی‌بلند دارند، در حالی که ما افتخار می‌کنیم و خوشحالیم که حتی یک دوچرخه هم در این کار  نداریم. این نشان می‌دهد عشق ما فوتبال است و تا آخرین نفس در زمین فوتبال هستیم. ما وظیفه داریم که دین خود را به فوتبال مملکت و استان ادا کنیم، زیرا اگر من امروز اندکی اعتبار و عزت اجتماعی دارم، به خاطر ورزش استان و مردمی است که مشوق ما بودند.

خارج از استان برای فوتبال خوزستان برنامه‌ریزی می‌کنند و ما اجراکننده‌ایم

سه برادران با اشاره به وضعیت کنونی فوتبال استان، افزود: متاسفانه فوتبال ما نسبت به گذشته خیلی افت کرده است. امروز ممکن است برخی تیم‌های ما قهرمان کشور یا لیگ برتر شوند، اما این موفقیت‌ها مقطعی است و خروجی پایداری ندارد. اغلب بازیکنان را از خارج استان و با سنین بالا (مثلاً ۳۶ ساله) می‌آوریم. در حالی که بازیکنان مستعد ۱۸ ساله‌ای داریم که به تیم ملی جوانان راه یافته‌اند، اما از آنان استفاده نمی‌شود. دلیلش حفظ پست و صندلی است. مربی و مدیر را از غیربومیان انتخاب می‌کنیم. اگر در استانمان مدیر توانمند نداشته باشیم، پس چگونه می‌خواهیم تیم را اداره کنیم؟ چرا نباید مدیر تربیت کنیم؟ ما مدیر داریم، اما متأسفانه از خارج و از مرکز به ما دستور می‌دهند. نماینده و معاون وزیر دستور می‌دهد و همه برنامه‌های ما خارج از استان طرح می‌شود و ما فقط اجراکننده هستیم.

وی افزود: یک موقع ما در دوومیدانی، شنا، بسکتبال، فوتبال و وزنه‌برداری در ایران آقایی می‌کردیم. یادم هست که کیهان ورزشی نوشته بود«در شنا، مسجدسلیمان کوچک تهران بزرگ را برد». در وزنه‌برداری قهرمان المپیکی داشتیم. ۱۰ سال تیم واترپلوی اهواز درکشور اول بود و اکثر بازیکنانش خوزستانی بودند؛ اما الان اکثر بچه‌های واترپلو یا از یزد، زنجان یا استان‌های دیگر هستند.

این پیشکسوت بیان کرد: در بسکتبال، بچه‌های خرمشهر مانند مرحوم شاه‌خوره ۱۰ سال رکورددار صد متر کشور بود ولی الان در دوومیدانی قهرمان صدمتر نداریم. زمانی در کشتی فرنگی رمضان‌زاده را از اهواز داشتیم و حالا نیز هفت نفر از کشتی‌گیران فرنگی ما از اندیمشک و ایذه قهرمان جهان و المپیک هستند، اما مرکز استان چرا نباید قهرمان داشته باشد؟ معتقدم ورزش خوزستان نسبت به گذشته افت کرده و دلیلش این است که مسئولان ما توجه نمی‌کنند، ضمن اینکه بیشتر بازیکنان ما غیربومی هستند و به مدیران بومی هم توجه نمی‌شود.

معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است/ سعداوی را برای پرسپولیس تحویل عابدینی دادم

سیستم ورزشی معیوب

وی ادامه داد: به عقیده من، در ورزش می‌توانیم موفق باشیم، البته سیستم ورزشی ما معیوب است و این عیب به تمام استان‌ها و شهرستان‌ها کشیده شده است. فوتبال و ورزش ما به روزی دچار شده که اکنون چندسالی است در آسیا حرف برای گفتن نداریم. به اعتقاد بنده در همه رشته‌ها، به جز یکی دو رشته، افت کردیم. برای خروج از وضعیت فعلی باید یک کار اصولی را شروع کنیم که ۱۲ سال دوام داشته باشد و هر سال تیم‌های ما بتوانند در لیگ برتر اول شوند. در هر صورت، این مسائل در ورزش ما هست و دعا می‌کنم تا ان‌شاالله آدم‌های قوی و کاربلد سر کار بیایند و آدم‌های مستعد به کار گرفته شوند؛ اینجا محیط آلوده است و باید پاک، صادق و سالم شود. این مهم نیز شدنی  هست ولی آدم‌هایش را می‌طلبد. شاید دیگر سن ما اقتضا نکند تا آن زمان‌ها و توانمندی‌ها را ببینیم، ولی ان‌شاءالله تا موقعی که هستیم، دعا می‌کنیم که این ورزش از این شکل خارج شود و به آن شکل مطلوبش برسد.

نسل طلایی غیرقابل تکرار فوتبال خوزستان

سه‌براداران با اشاره به نسل طلایی غیرقابل تکرار فوتبال استان و مرحوم نوری خدایاری، اظهار کرد: آن نسل متاسفانه تکرار نشدنی است. نسلی که با عشق و علاقه، دلی و حرفه‌ای تمرین می‌کردند. نسلی مانند نوری خدایاری، شعبده‌باز معروف که زیباترین بازی‌ها را انجام می‌داد. تماشاگر فقط به خاطر بازی‌های آقای نوری خدایاری می‌آمد. او بازیکنی بود که از عراق به تهران آمده بود و در شرف بستن قرارداد با پرسپولیس هم بود.

وی ادامه داد: زمانی که ما با نام «پاس جنوب» فعالیت می‌کردیم، جناب سروان قربانی و آقای حمید (کاپیتان ما) وقتی متوجه این موضوع شدند، به تهران عزیمت کردند و با آقای نوری خدایاری صحبت کردند و وضعیت استان را شرح دادند. او هم به دلیل شباهت اهواز به محلی که در عراق زندگی می‌کرد، قانع شد و قبول کرد به اهواز بیاید. خوشبختانه آمد و دو سالی هم در خانه ما بود.

این پیشکسوت افزود: فقط نوری خدایاری نبود؛ نعیم سعداوی، عادل حسینی، عادل حردانی، محمد دستجردی، علی فرتوت اهوازی، یعقوب فرسیات، حمید حلافی، حمید سه‌برادران، عزیز سه‌برادران، مجید سه‌برادران، سلمان سه‌برادران را هم داشتیم. مثلاً مرحوم برمکی، برادران پاکدل، حبیب شریفی، سلطان حیاتی، کاظم حسینی و حمدالله آریان هم بودند که همه این‌ها بازیکنان نسل طلایی بودند که تکرار نشده‌اند. علتش این است که آن‌موقع هم مربیان خوبی در کنارشان بودند و هم آن‌ها با عشق و علاقه بر سر تمرین می‌آمدند. وارد مسائل حاشیه‌ای مثل الان نبودند و واقعاً حرفه‌ای کار می‌کردند، این در حالی بود که حتی ریالی پول نمی‌گرفتند و حتی شهریه باشگاه می‌دادند.

فوتبالیست‌های فعلی در حد محلات هستند ولی حرفه‌ای پول می‌گیرند

سه برادران گفت: متأسفانه بازیکنان امروز ما به دلیل سیستم غلط فوتبال، فقط برای مادیات و پول کار می‌کنند. بازیکنان ما محلاتی بازی می‌کنند ولی به اندازه حرفه‌ای‌ها پول می‌گیرند. در خارج، بازیکنان با تمام وجود بازی می‌کنند تا دیده شوند و باشگاه‌های دیگر آن‌ها را بخواهند، اما برعکس بازیکنان ما در بازی کم‌کاری می‌کنند تا سالم بمانند و سال بعد به جای دیگر بروند. این وضعیت فوتبال امروزی ماست.

وی افزود: همان موقع در تمرینات باشگاه‌ها، مثلاً تمرین تیم جنوب با تاج، در زمین شماره دو استادیوم تختی حدود پنج هزار نفر تماشاگر داشتیم. برای مسابقات اصلی، استادیوم ۳۰ هزار نفری شماره یک، آنقدر پر بود که جای سوزن انداختن نبود. مردم می‌آمدند و بازی خوب و اخلاقی بود. تیم‌ها قشنگ بازی خود را می‌کردند، داوران خوب قضاوت می‌کردند، هر کسی وظیفه خود را به نحو احسن انجام می‌داد و همه عوامل دست به دست هم داده بودند تا محیطی پاک، سالم و جوی سالم به وجود آورند و فوتبال زیبا و قشنگ گذشته را شکل دهند. الان به دلیل اینکه شاخص‌ها و معیارها مشخص نیستند، آن شرایط از بین رفته است.

این مربی فوتبال عنوان کرد: ما متر و اندازه‌ای برای گزینش افراد و بازیکنان نداریم و همین باعث وضعیت فعلی فوتبال است. در گذشته همه از جمله تماشاگر، مدیران و بازیکنان از فوتبال راضی بودند. مدیران و بازیکنان به این سرعت جابه‌جا نمی‌شدند و تماشاگران مانند امروز پرخاشگر نبودند. متأسفانه امروز حتی تماشاگر لیدر دارد، مدیرعامل عوض می‌کند، بازیکن را اخراج کرده و بازیکن می‌آورد. یادم هست در همین زمین شماره یک ورزشگاه تختی اهواز،  یادم هست بازیکنی به نام محمد بابایی داشتیم که ریزنقش اما بسیار تکنیکی بود. به دلیل جثه کوچکش، او را در دقایق آخر که حریف خسته بود وارد بازی می‌کردیم تا برایمان پنالتی بگیرد و ما برنده شویم که یکی دو نفر از لیدرهای امروز فولاد با حدود ۱۲ نفر وارد زمین تمرین ما شدند و به من اعتراض کردند که چرا او را از ابتدا نمی‌آوری. من گفتم وظیفه شما تشویق است، نه دخالت در کار فنی. آنها به من احترام گذاشتند و سرشان را پایین انداختند و رفتند. آیا امروز مدیرعامل یک باشگاه می‌تواند چنین برخوردی با لیدرها داشته باشد؟

الان لیدر بازیکن و مدیرعامل را عوض می‌کند

وی با انتقاد از فرهنگ حاکم بر باشگاه‌های امروز، گفت: الان لیدر بازیکن و مدیرعامل را عوض می‌کند و کارهای غیرقانونی دیگری انجام می‌شود که متأسفانه در باشگاه‌های به ظاهر حرفه‌ای ما رواج دارد. با اینکه در گذشته روی زمین‌های خاکی تمرین می‌کردیم و امکانات کم بود، اما چنین مشکلاتی نبود. با همان شرایط، تیم‌های بزرگی مانند شاهین آبادان، شاهین اهواز، پرسپولیس و تاج مسجدسلیمان، کارگر آبادان و… داشتیم که هر کدام می‌توانستند با تیم‌های بزرگ تهران رقابت کنند. حتی تیم منتخب خوزستان به مربیگری مرحوم حسین کمایی که بیشتر بازیکنانش ملی‌پوش بودند، در تهران پیروز شد یا تیم ژاپنی که به ایران آمده بود و همه تیم‌ها را شکست داده بود، توسط تیم ما شکست خورد.

معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است/ سعداوی را برای پرسپولیس تحویل عابدینی دادم

شاخص و معیار انتخاب بازیکن و مدیر، دلال‌بازی و کارهای پشت‌پرده است

سه برادران ادامه داد: چرا آن نتایج درخشان، آن بازیکنان و مدیران بزرگ گذشته امروز نیستند؟ چون امروز برای انتخاب افراد در همه رده‌ها شاخص و معیار نداریم. شاخص و معیار روابط، دلال‌بازی و کارهای پشت‌پرده شده است. قبل از انقلاب دو مدیر توانمند داشتیم؛ مرحوم گنجی مدیرکل تربیت بدنی و آقای مردان که در قید حیات است. آنها زمین ۱۶ هکتاری را گرفتند و استادیوم ساختند. آنقدر توانمند بودند و با عشق کار می‌کردند که اکثر رشته‌های خوزستان در ایران اول می‌شدند و اکثر بازیکنان تیم ملی در رده‌های مختلف خوزستانی بودند. اما امروز دیگر آن شرایط را نداریم.

غیربومی‌ها برای فوتبال خوزستان امر و نهی می‌کنند و جرات مقابله با آنها را نداریم

وی همچنین از بی‌توجهی به پیشکسوتان گلایه کرد و گفت: سال‌هاست اینها را می‌گوییم، اما گوش شنوایی نیست. ما پیشکسوتان حدود ۱۵ نفر هستیم. آیا تا به حال با ما برای مشورت جلسه گذاشته‌اندد؟ صدا و سیما یا اداره کل ورزش جلسه‌ای گذاشته تا بپرسد علت سقوط صنعت نفت آبادان به دسته یک چیست؟ یا چرا تیم مسجدسلیمان از لیگ برتر به دسته دو سقوط کرد؟ بازیکن ۳۶ ساله از جای دیگر می‌آوریم و سال بعد با افزایش قرارداد او موافقت می‌کنیم. چرا از جوانان خودمان که قهرمان کشور هم شده‌اند استفاده نمی‌کنیم؟ چون غیربومی‌ها می‌آیند، پول می‌گیرند، دلشان نمی‌سوزد و امر و نهی می‌کنند و مدیرعاملان ما جرات مقابله با آنها را ندارند.

این پیشکسوت بیان کرد: کدام یک از تیم‌های لیگ برتری ما کمیته فنی واقعی دارند؟ کدام مدیرعامل، مشاور باتجربه و رزومه‌دار کنار خود دارد؟ آنها نمی‌خواهند افراد قوی کنارشان باشند. من همیشه، از گذشته تا امروز، به مربیان می‌گویم مربیانی کنار خود بگذارید که از شما قوی‌تر یا هم‌ تراز شما باشند. متأسفانه امروز اینطور نیست. کادر فنی بر اساس ضعف یا برای تأثیرگذاری بر داوران یا کنترل تماشاگران انتخاب می‌شوند و فنی نیستند.

وی گفت: این مسائل تا زمانی که وضع به همین شکل است، ادامه خواهد داشت. فوتبال ما مانند یک صف بانک شده است که همه می‌روند داخل و همان‌ها هم بیرون می‌آیند. امیدوارم با تغییر و تحولات اخیر در باشگاه‌هایی مانند فولاد و صنعت نفت، این وضعیت به گذشته درخشان بازگردد. با وجود امکانات کم، اگر شاخص و معیار حاکم شود، ورزش خوزستان می‌تواند دوباره به اوج برسد، بیشترین بازیکن را در تیم ملی داشته باشد و در همه رشته‌ها در ایران آقایی کند. اما این کار، مدیران با شهامت، دلسوز و بی‌تعلق به پست و مقام را می‌طلبد.

سه برادران در ادامه نیز با یادآوری شهیدان ورزشکار استان، اظهار کرد: ما در ورزش خوزستان با پوست و گوشت و استخوان، شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردیم؛ شهدایی که ورزشکار و علاقه‌مند به فوتبال و رشته‌های دیگر بودند. اما وقتی جنگ شد، همه برای دفاع از مملکت، حیثیت، ناموس و پرچم کشورشان، با تمام وجود به جبهه رفتند. شهید علی هاشمی که فرمانده بود و در هویزه شهید شد، پدر ایشان همکار ما بود. شهید مجیدی اهل بهبهان بود که سال ۵۷ که مربی دانشگاه بودم، او هم بازیکن بود. شهید فرجوانی که الان پادگانی در حمیدیه به نام اوست، شهید خلیلی چهاررنگ و عبدالمحمد سالمی (که مفقودالاثر است) هم از بازیکنان جنوب بودند؛ این‌ها بازیکنانی بودند که با عشق به فوتبال و ورزش، به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند. باید بگویم در واقع آن‌ها با شروع جنگ تحمیلی، از عشقشان به فوتبال دست کشیدند تا برای دفاع از مملکت، حیثیت، ناموس و استان و سرزمینشان بجنگند. ما به آنان افتخار می‌کنیم و هرچه داریم از شهدا داریم. ما خوشحالیم که مدتی در خدمت آنان بودیم و آنان نیز در اختیار باشگاه جنوب بودند و از حضورشان استفاده کردیم. آنان از هر نظر شاخص بودند زیرا هر کسی نمی‌توانست به جبهه برود. شهدا  واقعاً زنده‌اند و انشاءالله مسئولان قدرشان را بدانند، زیرا بسیاری از خانواده‌های این شهدا در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کنند. حداقل به اندازه لیاقت و شایستگی‌شان به آنان توجه شود. 

وی با اشاره به نقش کلیدی خانواده در مسیر موفقیت خود نیز، گفت: هر چه تا امروز در این مدرسه فوتبال دارم و کار می‌کنم، به اتکا و با حمایت خانواده‌ام بوده است. جا دارد از همسر، پدر و مادرم که در قید حیات نیستند و تمام فرزندانم تشکر کنم. هر چه در فوتبال دارم، از خانواده و فرزندانم است. زمانی که مادرم زنده بود، مرحوم آقای نوری خدایاری دو سال در خانه ما زندگی می‌کرد و اکثر شب‌ها خانه ما مملو از تماشاگر بود و ما احساس می‌کردیم او به صورت امانت در خانه ماست.

معیار انتخاب بازیکن دلال‌بازی است/ سعداوی را برای پرسپولیس تحویل عابدینی دادم

پدری به حرفم توجه نکرد و پسرش به بیراهه رفت

وی همچنین در ادامه با ابراز نگرانی از وضعیت فعلی فوتبال پایه، گفت: متأسفانه امروز شاهد مقداری پسرفت در فوتبال پایه هستیم زیرا برخی خانواده‌ها که فرزندان‌شان به تازگی فوتبال را شروع کرده‌اند، فکر می‌کنند همه فرزندانشان باید فوتبالیست شوند، اما دستگاه بدن این‌طور نیست. این امر به استعداد بستگی دارد و شاید از ۲۰۰ نفر، فقط دو یا سه نفر فوتبالیست شود، پنجاه نفر مهندس خوب، پنجاه نفر پزشک خوب و پنجاه نفر تکنسین خوب شوند. متأسفانه خانواده‌ها همکاری نمی‌کنند و عجله دارند. آنان می‌خواهند بچه از پله اول به پله دهم بپرد. یک خانواده به من تلفن زد و فکر کردم می‌خواهند ثبت‌نام کنند. آمدند و پسر نوجوانشان (۱۶ ساله) را با خودشان آوردند. مادرش پرستار بود و گفتند می‌خواهیم از شما به عنوان مشاور استفاده کنیم. پرسیدم پسرتان کجاست؟ گفتند در فلان تیم فیکس بازی می‌کند. گفتم وقتی فیکس بازی می‌کند، چه نیازی به مشاور دارد؟ فقط مراقب اخلاق، درس و دوستانش باشید. نمونه دیگر، پدری بود که به او گفتم به بچه‌ات کار نداشته باش. اگر استعداد دارد، همین‌جا در جنوب خودش را نشان می‌دهد. متأسفانه حرفم را گوش نکرد و سال بعد آمد و گفتم که حرفت را گوش نکردم و آنقدر دنبال پسرم رفتم و به او فشار آوردم که الآن هم درس را رها کرده و هم به بیراهه رفته و باید در قهوه‌خانه‌ها پیدایش کنم.

وی افزود: امسال یکی از بچه‌هایی که از شش‌سالگی با ما بود، در کنکور پزشکی قبول شد. او را پیش تمام رده‌های سنی مدرسه فوتبال آوردم، تشویق و تمجیدش کردم و گفتم این بهترین راهی است که انتخاب کرده است. گفتم برای همه شما اول درس و اخلاق مهم باشد، بعد فوتبال. اصول باشگاه فرهنگی ورزشی جنوب اهواز (آکادمی مدرسه فوتبال) اول اخلاق و درس و بعد مسئله فوتبال. 

صحبتی با مربیان جوان

این پیشکسوت مربیان جوان را خطاب قرار داد و گفت: این بچه‌هایی که دست شما هستند، امانت و مانند فرزندان خودتان هستند و با این نگاه به آنان بنگرید. خود را به علم روز مسلح کنید و به داشته‌های فعلی اکتفا نکنید. برنامه داشته باشید و به بهترین شکل ممکن معلم و مربی خوبی برای آنان باشید، زیرا آنان از شما الگوبرداری می‌کنند؛ از کفش و لباس شما گرفته تا ادبیات و رفتارتان. خواهش می‌کنم با مطالعه، برنامه‌ریزی، آراستگی، اخلاق و کردار نیک، راهنمای خوبی برای آنان باشید.

وی افزود: در استعدادیابی و پرورش بچه‌ها، با خانواده‌ها همکاری نزدیک داشته باشید. فضای مجازی و موبایل برای بچه‌ها بسیار خطرناک است. سعی کنید با تمرینات مناسب، هم از نظر معنوی و اسلامی و هم از نظر فنی، راهنمای خوبی برای آنان باشید تا در این فضا غرق نشوند. به فرزندان عزیزم که تازه می‌خواهند فوتبال را شروع کنند به آن به عنوان یک هدف نگاه کنید، اما درست باشد. اول استعداد و توانمندی را در نظر بگیرید. همه مستعد فوتبال نیستند؛ برخی مستعد درس، مهندسی، پزشکی یا تکنسین شدن هستند و قرار نیست همه فوتبالیست شوند. اصرار نکنید که حتماً فوتبالیست شوند، زیرا ممکن است به ناراحتی روحی، ترک درس و حتی بیزاری از زندگی دچار شوند. با انتخاب راه درست، به اهداف خود خواهید رسید.

سه برادران بیان کرد: من با تمام وجود و عاشقانه به ورزش استان خدمت کرده‌ام. ان شاءالله این صحبت‌ها خروجی مثبتی داشته باشد و هم مسئولان و هم مربیان به این صحبت‌ها توجه کنند و مسیری فراهم شود تا مسئولان بیشتر به ورزش استان رسیدگی کنند و استان را به دوران طلایی گذشته بازگردانند.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 197012
۲۴ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۱۱:۲۰ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
خنده‌های عجیب و عصبی الیکا عبدالرزاقی هنگام روایت تلخ فوت پدرش در زلزله رودبار