در حالی که رهبر انقلاب بر حمایت همهجانبه از دولت تأکید کردهاند، بخشی از فضای رسانهای کشور راه تخریب با دادههای نادرست را پیش گرفته است؛ ماجرایی که در دیدار رئیسجمهور ایران و روسیه به وضوح دیده شد.
به گزارش نمابان و به نقل از ایسنا، روزنامه خراسان نوشت: در روزهایی که رهبر انقلاب در توصیهای صریح، همه جریانها و رسانهها را به حمایت از دولت مستقر فراخواندهاند، بخشی از فضای رسانهای کشور مسیری معکوس را برگزیده است. مسیری که نه نقد کارشناسی، بلکه تخریب هدفمند با اتکا به دادههای نادرست را در دستورکار قرار داده است. آنچه در ماجرای اخیر دیدار رئیسجمهور ایران با رئیسجمهور روسیه رخ داد، نمونهای گویا از این رویکرد بود. رویکردی که بیش از آن که دغدغه منافع ملی داشته باشد، نشانهای از یک پروژه سیاسی زودهنگام برای تضعیف جایگاه ریاستجمهوری به شمار میرود.
ماجرا از جایی آغاز شد که مسعود پزشکیان، رئیسجمهور، در گفتوگو با ولادیمیر پوتین به روند پیشرفت پروژه راهبردی رشت–آستارا اشاره و اعلام کرد تاکنون حدود ۱۱۰ کیلومتر از اراضی مسیر تملک شده است. در همان لحظه، پوتین عدد ۹۳ کیلومتر را مطرح کرد. اختلافی که برخی رسانهها و کانالهای سیاسی آن را دستاویزی برای یک ادعای جنجالی قرار دادند و گزارشهایی با تیتر «اشراف پوتین بر ایران بیشتر از رئیسجمهور ایران است» را در رسانه های خود منتشر کردند.
این ادعا، در نگاه نخست شاید برای مخاطب غیرمتخصص جذاب و تحریککننده باشد، اما بررسی دقیق دادهها نشان میدهد با یک نمونه کلاسیک از دادهسازی سیاسی مواجهایم؛ جایی که اختلاف زمانیِ آمار، بهعمد یا از سر بیدقتی، به یک روایت تحقیرآمیز علیه رئیسجمهور تبدیل میشود. گزارشهای رسمی بهروشنی نشان میدهد عدد ۹۳ کیلومتر، مربوط به آمار اعلامی وزارت راه در حدود دو هفته پیش از این دیدار بوده است. در این فاصله، روند تملک اراضی ادامه یافته و طبق اعلام رسمی، میزان تملک به بیش از ۱۰۶ کیلومتر رسیده و عدد ۱۱۰ کیلومترِ اعلامشده از سوی رئیسجمهور، در چارچوب همین بهروزرسانی قابل فهم است.
با استناد به دادههای میدانی و فنی پروژه میتوان تصریح کرد که عدد اعلامی رئیسجمهور دقیق است و با توجه به طول ۱۶۲ کیلومتری کل مسیر رشت–آستارا، تملک ۱۱۰ کیلومتر از اراضی کاملاً با واقعیتهای پروژه همخوانی دارد. همچنین معاون وزیر راه نیز بهصراحت اعلام کرده که آمار ۹۳ کیلومتر، مربوط به دو هفته قبل بوده و پیشرفت پروژه بهصورت روزانه ادامه داشته است. به بیان ساده، رئیسجمهور روسیه آمار بهروز نشده را در ذهن داشته و رئیسجمهور ایران دچار خطای اطلاعاتی نشده است.
در چنین شرایطی، پرسش اصلی دیگر فنی یا آماری نیست؛ پرسش، سیاسی و رسانهای است. تفاوت میان نقد و تخریب دقیقاً در همین نقطه روشن میشود. نقد کارشناسی، حتی اگر تند و صریح باشد، مبتنی بر داده صحیح و با هدف اصلاح است. اما وقتی رسانهای با علم به وجود دادههای بهروز، روایت نادرست را برجسته میکند و از آن نتیجهای تحقیرآمیز علیه رئیسجمهور استخراج میکند، دیگر با نقد مواجه نیستیم، بلکه با یک عملیات رسانهای برای تضعیف سرمایه سیاسی دولت روبهرو هستیم.
این نوع تخریب، آن هم در شرایطی که کشور نیازمند انسجام در سطح حکمرانی و سیاست خارجی است، بیش از آن که دولت را هدف بگیرد، به اعتماد عمومی و منافع ملی آسیب میزند. تجربه نشان داده است که بازی با آمار و تحریف واقعیت، شاید در کوتاهمدت دستاورد رسانهای ایجاد کند، اما در بلندمدت، اعتبار همان جریانات و رسانهها را دچار چالش میکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه