فناوری‌های نوین چگونه هویت شهرها را متحول می‌کنند؟

پژوهشگر اجتماعی سجاد بهرامی از دگرگونی‌های عمیق هویتی در شهرهای معاصر می‌گوید که تحت تاثیر فناوری‌های نوین و رسانه‌های اجتماعی شکل گرفته‌اند.

فناوری‌های نوین چگونه هویت شهرها را متحول می‌کنند؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر، یادداشت مهمان، سجاد بهرامی، پژوهشگر اجتماعی: در عصر حاضر، فناوری‌های نوین و رسانه‌های اجتماعی به بخشی جدایی‌ناپذیر از بافت زندگی روزمره شهرنشینان تبدیل شده‌اند. این تحولات صرفاً تغییراتی تکنولوژیک نیستند، بلکه دگرگونی‌های عمیق پارادایمی در شیوه‌های زیست شهری، تولید هویت و کنشگری اجتماعی ایجاد کرده‌اند. این جامعه‌شناس برجسته با تبیین مفهوم «انسان رسانه» به عنوان سوژه اصلی شهرهای معاصر، به واکاوی پیچیده‌ترین ابعاد این تحولات می‌پردازد. انسان رسانه به عنوان فردی که در شبکه‌های پیچیده دیجیتال و رسانه‌ای فعالیت می‌کند، نه تنها بر ساختارهای هویتی خود، بلکه بر کلیت جامعه اطرافش تأثیراتی ژرف و چندلایه می‌گذارد. این نوشتار در پی آن است تا با رویکردی جامعه‌شناختی و رسانه‌شناسانه، به بررسی نظام‌مند چگونگی شکل‌گیری، بازسازی و دگرگونی هویت‌های شهری و الگوهای کنشگری اجتماعی در بستر فناوری‌های نوین ارتباطی بپردازد.

انسان رسانه به مفهوم فردی است که در جهان به‌شدت متصل و دیجیتال‌شده امروزی زیست می‌کند و به‌طور مستمر و تعاملی با جریان‌های اطلاعاتی و محتوایی چندسویه درگیر است. این تحول، تنها یک تغییر ابزاری نیست، بلکه دگرگونی کیفی در ماهیت ارتباطات انسانی است. در پارادایم سنتی، شهروندان عمدتاً مصرف‌کنندگان محتوای رسانه‌ای بودند که توسط نهادهای متمرکز تولید می‌شد. اما در پارادایم کنونی، هر فرد هم‌زمان تولیدکننده، توزیع‌کننده، ویراستار و مصرف‌کننده محتواست. این چندوجهی بودن، بنیان‌های هویت فردی و جمعی را دچار تحول اساسی کرده است.

رسانه‌های اجتماعی، به ویژه در بافت‌های شهری که کانون تراکم جمعیتی و فرهنگی هستند، نقشی تعیین‌کننده در شکل‌گیری هویت‌های اجتماعی ایفا می‌کنند. این پلتفرم‌ها نه تنها امکان اشتراک‌گذاری تجربیات و دیدگاه‌ها را فراهم می‌کنند، بلکه خود به عنوان «فضاهای سوم» عمل می‌کنند؛ فضاهایی که نه کاملاً خصوصی هستند و نه کاملاً عمومی، بلکه عرصه‌هایی هیبریدی برای ظهور اشکال جدید اجتماعی‌شدن، هم‌افتادن و هویت‌یابی به شمار می‌روند.» به عبارت دیگر، انسان رسانه به مثابه یک کنشگر اجتماعی، با به‌کارگیری این فناوری‌ها، در فرآیندهای شکل‌دهی به گفتمان‌های اجتماعی، بازتعریف فرهنگ عمومی و ساخت هویت جمعی در جامعه شهری نقشی فعال و تعیین‌کننده ایفا می‌کند.

هویت‌های شهری تحت تأثیر رسانه‌های اجتماعی و فناوری‌های نوین، از حالت ثابت و مبتنی بر مکان فیزیکی صرف، به سوی اشکالی سیال، چندلایه و شبکه‌ای در حرکت هستند. شهروند امروزی ممکن است هم‌زمان در چندین جامعه مجازی با ارزش‌ها و هنجارهای متفاوت مشارکت داشته باشد و هویت خویش را در تقاطع این فضاها بسازد. این تغییرات می‌توانند منجر به ظهور هویت‌های نوین شهری شوند که لزوماً با هویت‌های سنتی و محلیِ مبتنی بر همسایگی، محله یا قومیت هم‌خوانی ندارند.

افراد به‌راحتی می‌توانند با فرهنگ‌های دوردست آشنا شوند و در عین حال، محتوای محلی خود را به جهانیان عرضه کنند. این فرآیند دو سویه، منجر به ایجاد هویت‌های «گلکال» (ترکیب جهانی و محلی) می‌شود که از تجربیات، نمادها و روایت‌های متنوع و گاه متناقض شکل می‌گیرند. برای نمونه، یک جوان تهرانی ممکن است هم‌زمان تحت تأثیر موسیقی پاپ کره‌ای، سینمای اروپایی، ارزش‌های محلی خانواده و گفتمان‌های سیاسی شبکه‌های اجتماعی باشد و هویت خود را در آمیزش این عناصر بنا کند.

فرآیند شکل‌گیری هویت‌های شهری در این بافت، ماهیتی فعال و باز اندیشانه پیدا کرده است. افراد به‌طور دائم در حال نمایش خود، بازخورد گرفتن و بازسازی تصویر خویش هستند. شهر به مثابه یک «متن» بزرگ درک می‌شود که شهروندان نه فقط خواننده، که نویسندگان فعال آن هستند. این فعالیت، نوعی دموکراتیزه شدن تولید معنا و دانش شهری را موجب شده است که البته فاقد تضمین دسترسی برابر یا نتایج عادلانه است.

با توجه به نقش بی‌بدیل رسانه‌های اجتماعی در فرآیندهای ارتباطی، این فناوری‌ها به مثابه ابزارهایی قدرتمند و البته دوگانه برای کنشگری اجتماعی عمل می‌کنند. شبکه‌های اجتماعی، عرصه عمومی جدیدی خلق کرده‌اند که اگرچه با ایده‌آل فضای عمومی بورژوایی متفاوت است، اما امکان گفت‌وگو، نقد و بسیج را در مقیاسی بی‌سابقه فراهم آورده است. این فضاها امکان بسیج و همبستگی سریع را مهیا می‌سازند، به‌ویژه در مواجهه با بحران‌های شهری (مانند سیل، زلزله یا همه‌گیری) یا چالش‌های اجتماعی (مانند اعتراضات به طرح‌های شهری یا دفاع از میراث فرهنگی).

اشکال کنشگری نیز دچار تحول شده‌اند. ما شاهد ظهور «کنشگری خرد»، «کنشگری روزمره» و «کنشگری نمادین» هستیم. پسندیدن (لایک کردن) یک پست زیست‌محیطی، استفاده از یک هشتگ خاص، یا به اشتراک گذاشتن یک ویدئوی اعتراضی، همگی اشکال جدیدی از کنش سیاسی و اجتماعی هستند که هزینه مشارکت را کاهش داده و دامنه آن را گسترش می‌دهند. به این ترتیب، رسانه‌های اجتماعی به عنوان محفلی برای اشکال نوین کنشگری اجتماعی عمل می‌کنند و افراد را به مشارکت سیال و کم‌هزینه در مسائل عمومی ترغیب می‌کند.

نکته حائز اهمیت، رابطه دیالکتیکی بین فضای مجازی و فضای فیزیکی شهری است. بسیج‌های آنلاین اغلب به تجمعات آفلاین و اعتراضات خیابانی منجر می‌شوند و برعکس، رویدادهای فیزیکی در شبکه‌ها بازنمایی و تقویت می‌شوند. این پیوند، جغرافیای سیاسی شهر را دگرگون ساخته است.

هرچند رسانه‌های اجتماعی می‌توانند به تقویت همبستگی و هویت‌های جمعی کمک کنند، اما در ذات خود حاوی تناقض‌ها و چالش‌های عمیقی هستند. الگوریتم‌های پلتفرم‌های تجاری عمدتاً برای افزایش تعامل و زمان صرف شده طراحی شده‌اند، نه برای تقویت گفت‌وگوی دموکراتیک. این مکانیزم‌ها کاربران را در حلقه‌های اطلاعاتی همگن محبوس می‌کنند و آنان را با محتوایی مواجه می‌سازند که با عقاید از پیش موجودشان هماهنگ است. این وضعیت می‌تواند به تشدید قطبی‌سازی اجتماعی، انزوای در حین اتصال و تقویت هویت‌های قبیله‌ای و بسته منجر شود.

از سوی دیگر، ما شاهد شکل‌گیری «شهروندی نمایشی» هستیم که در آن کنشگری به عمل قابل مشاهده و قابل اشتراک در شبکه تقلیل می‌یابد. خطر اینجاست که «کلیک‌کردن» به جای «تعامل عمیق» یا «تعهد مدنی پایدار» بنشیند و حس کاذبی از مشارکت ایجاد کند، در حالی که فعالیت مؤثر در نهادهای جامعه مدنی سنتی تضعیف شود. این امر می‌تواند به تقویت تبعیض‌ها و شکاف‌های اجتماعی بیانجامد و مانع از گفت‌وگوی سازنده بین گروه‌های مختلف فرهنگی و اجتماعی گردد.

یکی از جدی‌ترین چالش‌های عصر حاضر، گسترش اطلاعات نادرست، اخبار جعلی و نظریه‌های توطئه است. سرعت انتشار در فضای دیجیتال بسیار بالاست و راستی‌آزمایی اغلب به کندی صورت می‌گیرد. در چنین شرایطی، واقعیت‌های اجتماعی شهری از طرح‌های عمرانی تا بحران‌های زیست‌محیطی می‌توانند به میدان نبرد روایت‌های رقیب تبدیل شوند. این امر نه تنها می‌تواند به گمراهی عمومی بینجامد، بلکه اعتماد اجتماعی که سنگ بنای حیات شهری است-را تحلیل می‌برد.

مواجهه با این چالش، مستلزم سرمایه‌گذاری کلان در «سواد رسانه‌ای انتقادی» است. سواد رسانه‌ای فراتر از توانایی کار با فنّاوری است؛ این سواد شامل درک عمیق از اقتصاد سیاسی رسانه‌ها، تحلیل گفتمان، شناسایی سوگیری‌ها و توانایی مشارکت انتقادی و مسئولانه در تولید و تبادل محتواست. نهادهای آموزشی، شهرداری‌ها و سازمان‌های جامعه مدنی باید در تقویت این سواد در میان همه شهروندان-از کودک تا سالمند-همکاری کنند.

محیط‌های شهری باید به گونه‌ای طراحی و بازطراحی شوند که نه در تقابل، که در گفت‌وگو با واقعیت دیجیتال زندگی ساکنان باشند. مفهوم «فضای هوشمند» صرفاً به معنی نصب سنسور و وای‌فای نیست، بلکه به معنای خلق فضاهایی است که تعامل اجتماعی، مشارکت مدنی و تجربه جمعی را هم در بعد فیزیکی و هم دیجیتال تقویت می‌کنند.

برای مثال، ایجاد «پارک‌های هوشمند» که امکان تعامل بازی‌محور شهروندان با تاریخ محله را فراهم می‌کنند، یا طراحی «ایستگاه‌های اتوبوس تعاملی» که علاوه بر ارائه اطلاعات، بستری برای بحث درباره مسائل محلی هستند، می‌تواند این پیوند را عمق بخشد. فضاهای عمومی باید به پلتفرم‌هایی برای ظهور و تجلی کنشگری اجتماعی تبدیل شوند – مکانی که اعتراضات، جشن‌ها، یادبودها و گفت‌وگوها بتوانند هم در جسم شهر و هم در بازنمایی دیجیتال آن رخ دهند و یکدیگر را تقویت کنند.

دولت‌های محلی و نهادهای مدیریت شهری نمی‌توانند در برابر این تحولات منفعل بمانند. آن‌ها باید از مدل حکمرانی برای مردم به سوی «حکمرانی با مردم» در حرکت باشند. این امر مستلزم ایجاد بسترهای شفاف، پاسخگو و مشارکتی برای درگیر سازی شهروندان در فرآیندهای برنامه‌ریزی، تصمیم‌گیری و ارزیابی پروژه‌های شهری است.
همکاری بین نهادهای دولتی، بخش خصوصی (شامل پلتفرم‌های فناوری)، دانشگاه‌ها و جامعه مدنی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. برای نمونه، شهرداری‌ها می‌توانند با مشارکت رسانه‌های محلی و فعالان اجتماعی، پلتفرم‌های مشارکتی بومی طراحی کنند که دسترسی برابر را فراهم آورده و از تمرکز قدرت در انحصار چند پلتفرم جهانی بکاهند. چنین مشارکتی می‌تواند به تقویت دموکراسی شهری، افزایش سرمایه اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی برای همه ساکنان حتی آنانی که دسترسی دیجیتالی محدودی دارند بینجامد.

مفهوم «انسان رسانه» نقطه عزیمتی اساسی برای درک شهر معاصر است. انسان رسانه به عنوان کنشگری اجتماعی در عصر دیجیتال، با بهره‌گیری همزمان از فناوری‌های نوین و فضاهای فیزیکی، در حال بازآفرینی مستمر هویت‌های فردی و جمعی خویش است. این فرآیند، اگرچه با چالش‌های جدی مانند شکاف دیجیتال، قطبی‌سازی، اطلاعات نادرست و کالایی شدن ارتباطات همراه است، اما در عین حال فرصتی بی‌نظیر برای دموکراتیک‌تر شدن فضای شهری، افزایش آگاهی جمعی و بسیج برای تغییرات مثبت فراهم آورده است.

سرنوشت شهرهای آینده به توانایی ما در هدایت این تحولات به سوی عدالت، شمولیت و پایداری بستگی دارد. این مسیر مستلزم سواد رسانه‌ای انتقادی برای همه شهروندان، طراحی هوشمندانه فضاهای شهری یکپارچه، حکمرانی مشارکتی و مقررات‌گذاری مسئولانه برای فناوری است. تنها از طریق چنین رویکرد جامعی می‌توان به سوی خلق جوامع شهری پویا، چندصدایی و انعطاف‌پذیر حرکت کرد؛ جوامعی که در آن هویت‌های جمعی نه بر اساس انحصار و طرد، که بر پایه گفت‌وگو، احترام به تنوع و کنشگری مسئولانه استوار باشند و فناوری در خدمت تعمیق انسانیت شهری قرار گیرد.

منبع: خبرگزاری مهر

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 195186
۲۴ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۷:۳۳ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
استایل ورزشی اصلان‌خان سریال «بامداد خمار» در اکران مستند لاماسو