فولاد خوزستان؛ وقتی کارخانه بزرگ به میدان نزاع سیاسی و مدیریتی بدل می‌شود!

اختلاف‌نظرها درباره انتصابات در فولاد خوزستان از نقد حرفه‌ای فراتر رفته و به میدان نزاع و تخریب جمعی تبدیل شده است؛ جایی که کل موجودیت شرکت زیر سوال می‌رود.

فولاد خوزستان؛ وقتی کارخانه بزرگ به میدان نزاع سیاسی و مدیریتی بدل می‌شود!
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

اختلاف‌نظر درباره انتصابات و یا تلاش برای مداخلات بیرونی از طرف افراد مختلف، امری تازه یا عجیب نیست. درباره هر سازمان بزرگی، سلایق مدیریتی متفاوت است و نقد آن هم حق بدیهی نخبگان و کارشناسان. اما مشکل از جایی شروع می‌شود که مباحث مربوط به شرکت های بزرگ به میدانی برای فرافکنی و طرح مطالبات غیرمنطقی و در مواردی شخصی بشود و به نوعی نزاعِ بیرونی تبدیل می‌شود و مرز میان نقد حرفه‌ای و تخریب جمعی از میان برود. در این نقطه، دیگر یک مدیر یا یک تصمیم هدف نیست؛ ناخواسته، کل موجودیت شرکت زیر هدف قرار می گیرد، آن‌هم در بدترین شرایط و فشارها و محدودیت ها و تحریم ها.

باید پذیرفت شرکت های بزرگی چون فولاد خوزستان میدان تسویه‌حساب سلیقه‌ها نیست. این شرکت، از ستون های مهم اقتصاد یک استان است؛ موتور اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، پشتوانه ده‌ها صنعت پایین‌دستی و یکی از معدود سنگرهای تولید در روزگار تحریم و محدودیت انرژی. هر تلاطمی که به اعتبار آن وارد شود، پیش از آنکه مدیران را هدف بگیرد، کارگران، مهندسان جوان و نیروهای متخصص را دلسرد می‌کند؛ همان‌هایی که در گرمای پنجاه درجه، تولید را سرپا نگه داشته‌اند.

کمتر به این فکر می‌کنیم که فضای عمومی چه اثری بر درون کارخانه دارد. وقتی یک شرکت هر روز در معرض حمله و روایت‌های منفی قرار می‌گیرد، پیام پنهانش به نیروی انسانی اینست که «زحمت شما دیده نمی‌شود.» این پیام، خطرناک‌تر از هر محدودیت انرژی یا تحریم خارجی است. صنعتی که انگیزه نیروی انسانی‌اش آسیب ببیند، حتی با بهترین تجهیزات هم دوام نمی‌آورد.

حمایت از شرکت‌های مادر صنعتی به معنای تعطیل‌کردن نقد نیست؛ به معنای عاقلانه‌کردن، منصفانه کردن و غیرشخصی کردن نقد است. نقدی که بداند کجا متوقف شود، چه چیزی را هدف بگیرد و چه چیزی را باید حفظ کند. فولاد خوزستان می‌تواند موضوع بحث مدیریتی باشد، اما نباید قربانی آن شود. این تمایز ظریف، همان جایی است که عقلانیت صنعتی از هیجان رسانه‌ای جدا می‌شود.

در نهایت، اگر فولاد خوزستان را فقط یک شرکت ببینیم، شاید تخریبش آسان باشد. اما اگر آن را آن‌گونه که هست ببینیم—به‌مثابه یک زیست‌بوم صنعتی و اجتماعی—آن‌وقت می‌فهمیم چرا باید، حتی وسط اختلاف‌ها، از اصل ماجرا محافظت کرد.

چون بعضی کارخانه‌ها، اگر آسیب ببینند، فقط خط تولید نمی‌ایستد؛ زندگی یک شهر مکث می‌کند.

منبع: خبر فوری

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 192405
۲۳ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۲۲:۴۱ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
یادی کنیم از اقدام زیبا و حال خوب کن محسن چاوشی دم عیدی برای زندانیان که اشک مردم را سرازیر کرد/ حقا که سر پا باید تشویقش کرد