بازگشت به معرکه؛ سفری که رازهای ناگفته مقاومت را فاش می‌کند

مستندساز مشهور پس از سال‌ها به روستای معرکه بازمی‌گردد؛ جایی که حالا تنها یک خانواده در آن زندگی می‌کند و داستان‌های فراموش‌نشده مقاومت را روایت می‌کند.

بازگشت به معرکه؛ سفری که رازهای ناگفته مقاومت را فاش می‌کند
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش خبرنگار فرهنگی نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم، «در معرکه» سوژه جالبی برای مستندسازی دارد؛ سفر یک مستندساز که سال‌ها قبل به روستای معرکه در جنوب لبنان و نزدیک دشمن صهیونی رفته و حال بار دیگر و با گذشت روزگار طولانی به معرکه بازمی‌گردد. معرکه‌ای که حالا در آن تقریباً تنها یک خانواده زندگی می‌کنند و خالی از سکنه است. 

فیلمساز در ابتدای فیلم بیان می‌کند که صرفاً در حال سفر به این روستا است تا ببیند با ضبط تصاویر چه می‌تواند بدست آورد و البته نتیجه از همان ابتدا روشن است؛ تصاویری از یک زندگی خاص در بدترین شرایط ممکن (البته با در نظر نگرفتن زندگی مردم غزه که فجیع‌ترین شکل زندگی شاید در طول تاریخ بشر باشد) حتماً دیدنی است. زندگی که به خاطر بمباران پهبادهای اسرائیلی که مدام در حال پرواز هستند، کاملاً خطرناک است و بسیاری از خانه‌ها ویران شده‌اند و کسی جرأت زندگی را ندارد. اما خانواده فیلم با علم به اینکه هر لحظه ممکن است یکی از موشک‌های دشمن روی سر آنان فرود آید به زندگی خود ادامه می‌دهند.

فیلمساز از آنان می‌پرسد که چرا شما هم مانند دیگر خانواده‌ها از اینجا نمی‌روید اما می‌گویند که ما همینجا تشکیل زندگی دادیم و همینجا هم می‌مانیم. اگر شهادت نصیب ما شد که خدا را شکر وگرنه به زندگی ادامه خواهیم داد. سؤالی که در اینجا برای هر انسانی ساخته می‌شود او را متحیر می‌کند؛ عشق به وطن و زادگاه تا چه حد می‌تواند مقدس و ضروری باشد که انسان‌ها را راضی به ماندن حتی در زیر بمباران دشمن می‌کند؟! گویا با اینکه می‌دانند زندگی شیرین است و دوست داشتنی اما مقاومت برای آنان معنا و تصویر دیگری از زندگی می‌دهد که از حالت عادی آن زیباتر است.

«در معرکه» در فرم خود هم موفق است؛ به شوخی گرفتن زندگی زیر بمباران با بازی با پسر خانواده با کنسول‌های بازی و موبایل. نادیده گرفتن این شرایط خطرناک با صبحانه خوردن در بالکن خانه هنگام طلوع آفتاب با منظره خانه‌های ویران شده روستا درحالی که خروس در حال سحرخوانی است. به میان مردم روستاهای اطراف رفتن و با آنان گپ زدن و حال و احوال کردن. و بعد به شهر رفتن و خرید از فروشگاه و آوردن برای نیروهای یونیسف و برپا کردن فروشگاه سیار برای امرار معاش و باز هم برگشت به خانه. همه این تصاویر و روایتی که فیلمساز دارد مؤید این مفهوم است که ما زیر بمباران دشمن در حال زندگی هستیم و از مسیر خود مطمئنیم و رو به آینده حرکت می‌کنیم.

«در معرکه» و مانند آن در یک کلام رسوایی و انگشت‌نمایی برای اسرائیل است. دشمن تا بن دندان مسلحی که بالای سر مردم مقاوم در حال پرواز و شکار است اما این پایین مردم در حال زندگی و امیدوار به آینده هستند: دورهم جمع می‌شوند و مهمانی برگزار می‌کنند و به ریش اسرائیل می‌خندند.

مستند به سادگی شروع می‌شود، ادامه پیدا می‌کند و تمام می‌شود و به سادگی هرچه تمام‌تر مقاومت و فائق آمدن مردم بر حملات پیچیده و غافلگیرانه دشمن نشان می‌دهد. گویا مقاومت سرشت طبیعی ما مسلمانان است.

«فرشته‌ها نمی‌میرند» اما یک فیلم متفاوت و ویژه دیگر است. زندگی در غزه سطح و لایه دیگری از حیات است که بشر تا به حال به خود ندیده است. نمی‌توان آن را با تصویر نمایان کرد و با کلمات بیان. با این وجود راش‌های نایابی که فیلمبرداران غزه به ایران فرستاده‌اند بسان گنج‌های بسیار گرانی است که باعث شده تا یکی از مستندهای کاملاً صریح و بی‌پرده از زندگی مردم غزه در جنگ اخیر و بعد از هفت اکتبر را نشان دهد.

تمام فیلم زیر بمباران لحظه به لحظه‌ای است که مردم را از سویی به سوی دیگر کوچ می‌دهد؛ آوارهایی است که روی هم خراب می‌شود و زندگی را نابود می‌کند. هیچ چیز جز امید مایه حیات نیست. حتی آب هم به سختی پیدا می‌شود چه برسد به غذا و دارو.

درباره فجایع غزه دو سال است که هر روز می‌شنویم و می‌بینیم اما همه در قالب خبر است؛ ولی «فرشته‌ها نمی‌میرند» فیلم مستندی است که تمرکزش روی کودکانی است که در این جنگ که بسیاری از آنان شهید شدند، باز مانند جوانه‌هایی از زیر آوار سر می‌زنند و یا در شب تاریک غزه ستاره‌گون چشمک می‌زنند. روایت‌هایی که نشان می‌دهد مردم در شوک و بهت از موشک‌باران مدامی که از فردای هفت اکتبر آغاز شده است، سر شده‌اند و چاره‌ای برای زندگی جز کوچ و یا ماندن زیر آتش دشمن ندارند.

اما عجب از این مردم که با این وجود ازدواج می‌کنند، بچه‌ دار می‌شوند و در بدترین شرایط به حیات خود ادامه می‌دهند.

فیلم یکسره تصوایر از مردم جنگ‌زده و مقاومی است که دستشان به هیچ‌جا بند نیست جز آنکه دست در دست یکدیگر دارند. راش‌ها به ایران آمده و حالا با نریشنی دلنشین از مریلا زارعی و تأثیرگذار اشک را روی گونه‌ها سر می‌دهد و در لحظاتی هم خنده روی لب می‌نشاند.

طبیعتاً دست تدوین‌گر و کارگردان ایرانی از این حیث محدودیت دارد زیرا راش‌ها به مرور ضبط شده و به ایران آمده است اما با این وجود فیلم از ریتم نمی‌افتد، خسته نمی‌کند و یکی از جدی‌ترین و مهم‌ترین فیلم‌های انسانی را درباره مردم مقاومت مردم غزه نشان می‌دهد.

نکته مهم دیگر فیلم حجم تصاویر است که از جای‌جای غزه از میان شهر و کوچه تا لب ساحل و اردوگاه آوارگان فیلم گرفته است. تقریباً از هر لحظه و در هر شرایط، از بیمارستان معمدانی تا سلمانی خیابانی؛ از زایمانی که به جای مواد ضدعفونی کننده برای نوزاد نمک استفاده می‌شود تا مراسم رقص عروسی که در میان چادرها برپا می‌شود.

این فیلم برای تاریخ سینمای مستند جنگ و فلسطین اهمیت تاریخی دارد زیرا یکی از معدود فیلم‌هایی است که با همکاری ایران جزو اولین فیلم‌های غزه بعد از هفت اکتبر است. 

مرتضی شعبانی تهیه‌کننده این فیلم است که آثار مستند فراوانی را در سینمای ایران ساخته و یکی از شریف‌ترین و پرکارترین فیلمسازان سینمای ایران است.

نویسنده: محمدباقر صنیعی منش

انتهای پیام/

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 191541
۲۳ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۲۰:۴۳ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
کنایه امیرحسین قیاسی به پسر بی لیاقت بردپیت!🤣 کاش بابای من بردپیت بود، شایدم هست خیلی شبیهیم! (فیلم)