کامران فانی، چهره برجسته فرهنگ ایران، پس از مبارزه با آلزایمر درگذشت

کامران فانی، مترجم و کتاب‌شناس نام‌آشنای ایران، پس از سال‌ها تحمل بیماری آلزایمر، در سن ۸۱ سالگی در بیمارستان سینا دارفانی را وداع گفت.

کامران فانی، چهره برجسته فرهنگ ایران، پس از مبارزه با آلزایمر درگذشت
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

کامران فانی مترجم، کتاب شناس و فهرست نویس شهیر ایرانی که سال های آخر را در سرای سالمندان اقامت داشت در ۸۱ سالگی درگذشت. وی دچار عارضه آلزایمر شده بود.

به گزارش ایسنا؛ عارف خرمشاهی (پسر بهاءالدین خرمشاهی) با اعلام این خبر گفت: این چهره پیشکسوت فرهنگی ساعتی پیش (در روز شنبه، ۲۲ آذر) در بیمارستان سینا از دنیا رفت.

کامران فانی، ادیب، مترجم، کتاب‌شناس و فهرست‌نویس برجسته، در سرای سالمندانی در کرج نگهداری می‌شد که با رسانه‌ای شدن آن، برای بررسی وضعیت سلامتی به بیمارستان انتقال یافت و در ادامه با همراهی چند نهاد فرهنگی به خانه سالمندانی در تهران رفت. 

این اواخر هم در بیمارستان بستری بود و مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی را مامور رسیدگی و پیگیری فوری درمان و بهبود او کرد.

کامران فانی متولد ۲۵ فروردین سال ۱۳۲۳ در قزوین‌ بود که مدرک دانشگاهی کارشناسی ارشد کتابداری‌ داشت. او در سال ۸۲ به عضویت پیوسته شورای فرهنگستان زبان و ادب فارسی درآمد. فانی عضو هیئت علمی کتابخانه ملی و مدتی هم سرپرست بخش ایران‌شناسی این سازمان بود.

برخی از آثار کامران فانی عبارتند از: سرعنوان‌های موضوعی فارسی، رده‌بندی تاریخ ایران، رده‌بندی فلسفه اسلامی، فرهنگ موضوعی قرآن مجید، جنگ جهانی اول و دوم، دایره‌المعارف تشیع (نویسنده و ویراستار)، دانشنامه کودکان و نوجوانان، علم در تاریخ، جان برنال (ترجمه)، زردشت، سیاستمدار یا جادوگر؟، هنینگ (ترجمه)، سلوک روحی بتهوون، سالیوان (ترجمه)، خطابه پوشکین، داستایوفسکی (ترجمه)، مرغ دریایی، آنتوان چخوف (ترجمه)، آدم‌های ماشینی‌: روبات‌ها، کارل چاپک (ترجمه)، موش و گربه، گونتر گراس (ترجمه).

از پزشکی به ادبیات

کامران فانی 1393

دیدار و گفت‌وگو با کامران فانی چهارمین نشست از مجموعه دیدار با استادان بود که ۲۵ دی‌ماه 1393 در کتاب‌فروشی آینده برگزار شد.

 وقتی از کامران فانی پرسیدند چرا شما که دانشجوی رشته پزشکی بودید تغییر رشته دادید و ادبیات فارسی خواندید و بعد هم کتابداری، در پاسخ گفت:

 من از شهرستانی مثل قزوین آمده بودم تهران و آنوقت‌ها هم فقط رشته‌های پزشکی و مهندسی ارج و قربی داشتند و من هم باید حتما دکتر می‌شدم که اتفاقا در همین رشته در دانشگاه تهران قبول شدم و دو سالی هم این رشته را خواندم، دانشکده پزشکی در ضلع شمالی دانشگاه بود و من که معمول از در جنوبی رفت‌وآمد می‌کردم و وقت خروج از کنار دانشکده ادبیات می‌گذشتم و گاهی سری هم به آن‌جا می‌زدم و اسامی افرادی مانند دکتر خانلری و فروزانفر و همایی را می‌دیدم، به خودم می‎گفتم جای من این‌جاست.

به این ترتیب وقتی سال دوم رشته پزشکی بودم، دوباره در کنکور شرکت کردم و رتبه ۱۶ را کسب کردم.

برای ثبت نام رفتم دانشکده ادبیات، متصدی به من گفت که تا رتبه ۲۵۰ می‎توانند پزشکی بخوانند و من تو را در دانشکده ادبیات ثبت نام نمی‎ کنم. بحث ما ادامه داشت تا این‌که من کارت دانشجویی دانشکده پزشکی را نشانش دادم و قصه را برایش تعریف کردم.

 متصدی هم سری تکان داد و من شدم دانشجوی زبان و ادبیات فارسی.

 

منبع: عصر ایران

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 181573
۲۲ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۲۳:۵۳ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
عکس ها / نگاهی به چیدمان شاهانه خانه شبیه کاخ علی دایی با دکوراسیون شاه نشین و مجلل/ از مبلمان فوق سلطنتی تا خانه درندشت در بالاترین طبقه برج و سلیقه خانمش …