محمد فیضی تأکید کرد که کاهش بارندگی در ایران تنها به تغییرات اقلیمی مربوط نمیشود و تخریب جنگلها و حضور دامها به شکل مستقیم این بحران را تشدید کردهاند.
محمد فیضی در گفتوگو با نمابان و به نقل از ایسنا، با اشاره به اینکه کاهش بارندگی در ایران پدیدهای چندعاملی است، اظهار کرد: ایران در کمربند خشک جهان قرار دارد و تنها کمتر از یکچهارم میانگین بارش جهانی را دریافت میکند.
وی خاطرنشان کرد: این کاهش بارندگی تنها به تغییرات اقلیمی جهانی مانند افزایش دما و جابهجایی سامانههای پرفشار عربستان مربوط نمیشود بلکه فعالیتهای انسانی نیز در تشدید آن نقش کلیدی دارند.
فیضی با تأکید بر نقش تخریب حوضههای آبخیز و جنگلزدایی در کاهش بارندگی توضیح داد: حضور دام بهصورت رمهگردانی، جانمایی صنایع ناسازگار و دیگر فعالیتهای مخرب در این مناطق، چرخه هیدرولوژیکی را مختل کرده و موجب کاهش رطوبت جو میشود.
دانشآموخته دکترای محیط زیست و مدرس دانشگاه ادامه داد: این اختلالات بازخوردهای منفی اقلیمی ایجاد کرده و در نهایت به خشکسالیهای مداوم منجر میشوند.
وی با اشاره به نتایج مطالعات انجام شده در حوضههایی مانند زایندهرود، کارون و ارومیه گفت: این عوامل باعث افت سطح آب و خشک شدن تالابها در این مناطق شدهاند.
فیضی در تشریح مکانیسمهای اصلی تأثیر تخریب حوضههای آبخیز بر کاهش بارندگی در کشور بیان کرد: تخریب جنگلها از جمله جنگلهای هیرکانی شمال و زاگرس و همچنین فرسایش خاک و کاهش پوشش گیاهی، از طریق چند مسیر مشخص موجب کاهش بارندگی میشوند.
وی نخستین مکانیسم را کاهش تبخیر – تعرق دانست و گفت: جنگلها و پوشش گیاهی حوضههای آبخیز منبع اصلی رطوبت جو محلی هستند و با از بین رفتن آنها، بخار آب کمتری به جو آزاد میشود که این امر تشکیل ابر و بارش را مختل میکند.
وی یادآور شد: در ایران، جنگلزدایی باعث کاهش رطوبت اتمسفری و تغییر الگوهای محلی بارش شده است، بهطوری که پیشبینیها از کاهش تا ۱۶ میلیمتر در ماه بارندگی در مناطق مشابه حکایت دارد.
این فعال محیط زیست افزود: دومین مکانیسم را افزایش فرسایش خاک و رواناب سطحی عنوان کرد و گفت تخریب حوضههای آبخیز باعث کاهش نفوذ آب به خاک و افزایش رواناب میشود که در نتیجه ذخیره رطوبت خاک کاهش یافته و تبخیر تشدید میشود.
وی ادامه داد: در حوضههای شمالی کشور، تغییرات کاربری اراضی مانند تبدیل جنگل به زمین کشاورزی، مقاومت هیدرولوژیکی منظر را کاهش داده و فرسایش را بهطور قابل توجهی افزایش داده است.
فیضی به ایجاد بازخوردهای اقلیمی منفی اشاره کرد و گفت: جنگلزدایی با آزادسازی دیاکسید کربن، به گرمایش جهانی دامن زده و الگوهای بارش را تغییر میدهد.
دانشآموخته دکترای محیط زیست ادامه داد: در ایران، این روند با کاهش تنوع زیستی و بیابانزایی همراه بوده که موجب افزایش گردوغبار شده است، هرچند گردوغبار میتواند هستههای تراکم ابر را فراهم کند اما در مجموع اثرات منفی آن مانند کاهش رطوبت کلی، غالب است.
وی درباره تأثیر تخریب جنگلها بر اکوسیستمهای محلی گفت: از بین رفتن جنگلها غربی کشور مانند زاگرس، موجب خشکشدن تالابها و کاهش جریان رودخانهها شده است، این تغییرات، دسترسی به آب برای کشاورزی و شرب را محدود کرده و تنش آبی را افزایش داده است که خود به مهاجرت اقلیمی و تخریب بیشتر منجر میشود.
فیضی در پاسخ به این پرسش که چه باید کرد، تشریح کرد: برای مقابله با کاهش بارندگی، احیای جنگلها بهویژه با کاشت گونههای بومی در زاگرس و خزر و حفاظت از حوضههای آبخیز ضروری است.
وی تأکید کرد: جلوگیری از تخریب بیشتر بهواسطه سبک زندگی منسوخشده رمهگردانی، اقدامی حیاتی است که میتواند فرسایش را کاهش داده و تابآوری اقلیمی را افزایش دهد.
وی با تأکید بر لزوم تغییر نگرش عمومی اضافه کرد: این اقدامات ساده و کمهزینه با اصلاح الگوهای مصرف آب در بخشهای کشاورزی، صنعت و شرب و همچنین بازنگری در سیاستهای نادرست مدیریت آب مانند انتقال بینحوضهای و هزینههای سنگین غیرضروری، میتواند مؤثر واقع شود.
فیضی گفت: پس از اجرای این اقدامات، در صورت لزوم، بارورسازی ابرها نیز میتواند به افزایش بارندگی کمک کند.
این فعال محیط زیست با اشاره به ضرورت اقدامات اصلاحی در سطوح محلی، منطقهای و جهانی برای کنترل اثرات تغییرات اقلیم جهانی که پدیدهای بشرساخت است، تأکید کرد: متأسفانه تاکنون برنامهای مدون و هماهنگ برای مقابله با این بحران در دستور کار قرار نگرفته و مرجع مشخصی برای پاسخگویی به این مسئله وجود ندارد.
وی هشدار داد: بیتوجهی به دلایل مختلف کاهش بارندگی در سطوح بالای تصمیمگیری، تبعات و خسارتهای غیرقابل جبرانی برای آینده این سرزمین به همراه خواهد داشت و فردا دیر است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه