دیدار اخیر مدیرکل آژانس انرژی اتمی با نماینده عالی اتحادیه اروپا، تلاشی آشکار برای نمایش استقلال سیاسی این بلوک در موضوع حساس هستهای ایران است، اما واقعیتهای پشت پرده حکایت دیگری دارند.
گروه سیاسی نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم- دیدار اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، با کایا کالاس، نماینده عالی اتحادیه اروپا، در واقع پردهبرداری از یک نمایش سیاسی هماهنگ است؛ نمایشی که تلاش دارد استقلال سیاسی اتحادیه اروپا را در پرونده هستهای ایران برجسته سازد، در حالی که واقعیتهای میدانی و تاریخی گواهی بر عکس آن میدهند. این رایزنی، در حقیقت، بیش از هر چیز، تلاشی برای پوشاندن عمق شکستهای استراتژیک غرب در قبال تهران است.
اتحادیه اروپا خود را بهعنوان یک بازیگر مستقل و محوری در مدیریت بحران هستهای ایران معرفی میکند، اما سوابق اخیر نشان میدهد که این استقلال صرفاً در سطح گفتار باقی مانده است. اوج این وابستگی در جریان تصمیمگیریهای حساس مانند مکانیسم «اسنپبک» (بازگرداندن تحریمها) نمایان شد؛ جایی که کمیسیون اروپا عملاً بهعنوان متغیری تابع و همسو با سیاستهای واشنگتن عمل کرد، نه بهعنوان یک میانجی مستقل.
طی سالهای گذشته، نقش اروپاییها در قبال توافق هستهای سال 2015 (برجام) از جایگاه «شرکای اصلی توافق» به جایگاهی تنزل یافته که میتوان آن را «دلالهای مشمئزکننده» در این معادله پیچیده نامید. این مجموعه، بهجای حفظ تعهدات بنیادین خود و تضمین منافع اقتصادی ایران، به ابزاری در دست طرفی تبدیل شد که خود از توافق خارج گشت. در نهایت، این خود اروپاییها بودند که با تعلل و عدم ایفای نقش فعال در اجرای تعهداتشان، به نابودی تدریجی برجام دامن زدند. سرانجام اروپاییان خود با دست خود، توافقی که آن را نماد “دیپلماسی اروپایی”تلقی میکردند را بهصورت کامل نابود ساختند.
از این منظر، دیدار کالاس با گروسی چیزی فراتر از یک مانور دیپلماتیک نیست. گروسی، هرچند در مقام مدیرکلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد، اما در عمل نیز نتوانسته است جایگاه یک مدیر کاملاً مستقل را که تنها تابع منشور آژانس باشد، حفظ کند.
این دیدار مشترک، بیشتر تلاشی است برای مشروعیتبخشی مجدد به یک چارچوب همکاری که پایههای استقلال آن مورد تردید جدی قرار گرفته است.
در نهایت، این نمایشها تأثیری بر واقعیتهای میدانی نخواهد داشت. ایران قدرتمند، مواضع هستهای خود را تثبیت کرده است. در شرایطی که موضع تهران بر پافشاری قاطع بر حق توسعه در چارچوب خاک ایران و خطوط قرمز هستهای خود استوار است، اروپا چارهای جز پذیرش این امر نخواهد داشت. این پذیرش، هرچند ممکن است در قالبهای دیپلماتیک با تأخیر و همراه با موضعگیریهای ظاهری ابراز شود، اما در نهایت، اروپا ناگزیر از تبعیت در برابر خطوط قرمزی چون «عدم غنیسازی صفر درصدی» خواهد بود، زیرا مدلهای فشار و مهار، اثربخشی خود را از دست دادهاند و تکرار آنها تنها موجب تضعیف بیشتر موقعیت بینالمللی اروپاییان خواهد شد.هر چند که دیگر جایگاه و آبرویی برای اتحادیه اروپا (خصوصاً تروییکای اروپایی) در نظام بینالملل باقی نمانده است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه