با اختصاص تنها ۲.۵ درصد از بودجه به فرهنگ، این حوزه حیاتی در سایه رقابتهای اقتصادی کمقدرت باقی مانده و نیاز به بازنگری جدی در نگاه اقتصادی به فرهنگ بیش از پیش احساس میشود.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر، درحالیکه هر بخش برای سهم خود در بودجه سالانه رقابت میکند، فرهنگ همچنان کمصدا و کمقدرت در حاشیه ایستاده است؛ حوزهای که تنها ۲.۵ درصد از بودجه را در اختیار دارد، یعنی تقریباً یکسوم میانگین جهانی. فاطمه مقصودی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از ریشههای این وضعیت، پیامدهای نادیدهگرفتن فرهنگ و ضرورت بازنگری در نگاه اقتصادی میگوید؛ نگاهی که اینبار نه شعاری است و نه کلیگویی، بلکه مبتنی بر عدد و مقایسه و تحلیل اقتصادی است.
مقصودی گفت: که مشکل اصلی در نوع نگاه به فرهنگ است و اینکه فعالیت فرهنگی در محاسبات بودجهای هزینه تلقی میشود نه سرمایهگذاری. همین نگاه باعث شده سهم بودجه فرهنگ نصف استاندارد جهانی باشد. او میافزاید کشورهای پیشرفته مانند ایالات متحده تا ده یا یازده درصد از بودجه خود را صرف فرهنگ میکنند، زیرا فرهنگ را موتور نرم توسعه و هویت ملی میدانند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس با اشاره به بودجه عظیم شرکتهای دولتی توضیح میدهد که یک درصد بودجه این شرکتها معادل کل بودجه فرهنگ است. از نظر او این موضوع نشان میدهد مشکل کمبود منابع نیست بلکه نحوه تخصیص ناعادلانه است. او یادآور میشود که صندوقهای بازنشستگی هر سال صدها هزار میلیارد تومان زیان انباشته دارند و دولت مجبور به جبران آن است؛ در حالی که بودجه فرهنگ حتی یکصدم این رقم نیست.
مقصودی با اشاره به نقش فرهنگ در تحولات اجتماعی میگوید تجربه نشان داده اثر فعالیت فرهنگی عمیق و ماندگار است و بر ذهن، سبک زندگی و انسجام اجتماعی تأثیر میگذارد. او تأکید میکند بسیاری از هزینههای کلان اقتصادی خروجی مشخصی ندارند، اما فرهنگ با بودجهای بسیار کمتر، تأثیری پایدارتر ایجاد میکند. او در ادامه به ارزشهایی مانند ایثار و ایمان اشاره میکند که ستون مقاومت مردم در دورههای سخت بودهاند و هشدار میدهد کاهش بودجه فرهنگ یعنی تضعیف این ستون.
مقصودی بودجه وزارت ورزش را مثال میزند که تقریباً برابر با کل بودجه فرهنگ و هنر کشور است. از نظر او این مقایسه نشاندهنده ضرورت بازنگری در اولویتهای بودجهای است.
او با اشاره به سود شرکتهای بزرگ دولتی مانند صنایع مس توضیح میدهد که سود تنها یک شرکت چند برابر کل بودجه فرهنگی کشور است و اگر بخش کوچکی از این سود به پروژههای فرهنگی اختصاص یابد، تأثیری بهمراتب مؤثرتر خواهد داشت.
مقصودی معتقد است یکی از مشکلات مهم، ضعف نهادهای فرهنگی در مطالبهگری است. به گفته او حوزه فرهنگ برخلاف بسیاری دستگاهها قدرت لابیگری اقتصادی ندارد و در رقابت بین دهها دستگاه بزرگ و پرنفوذ، معمولاً آخر صف میماند.
او سه مسیر اصلی را برای اصلاح وضعیت ضروری میداند:
۱. تغییر نگاه دولت و مجلس به فرهنگ بهعنوان سرمایه
۲. اختصاص درصد ثابتی از بودجه شرکتهای دولتی به فعالیتهای فرهنگی
۳. افزایش شفافیت هزینهکرد بودجههای فرهنگی برای افزایش اعتماد عمومی
مقصودی در پایان تأکید میکند که اگر فرهنگ تقویت نشود، حتی افزایش هزینههای اقتصادی نیز مانع بروز بحرانهای اجتماعی نخواهد شد. او میگوید فرهنگ هزینه نیست، ستون امنیت نرم کشور است.
منبع: خبرگزاری مهر
بدون دیدگاه