حکایت بهلول و خرش قرنهاست که راز شناخت نیت واقعی دوستان را به ما یادآوری میکند؛ داستانی که به ما هشدار میدهد به صدای ظاهر بسنده نکنیم.
به گزارش سرویس دانشگاه پایگاه خبری نمابان و به نقل از ساعدنیوز، بهلول، عارف شوخطبع و حکیممآب قرون گذشته، روزی با خر خود در کوچهای قدم میزد. دوستی نزد او آمد و با اصرار گفت: «خرَت را برای کاری کوتاه به من قرض بده.» بهلول که میدانست دوستی قصد دارد خر را برای مدتی طولانی نگه دارد، پاسخ داد: «خر نیست!» در همان لحظه، خر از داخل خانه صدا کرد. دوست با تعجب گفت: «این صدای خر است!» بهلول خندید و گفت: «دوست عزیز، اگر من بگویم خر نیست و تو به صدای خر گوش کنی، پس به حرف من اعتماد نداری. دوستی یعنی اعتماد، نه دنبال کردن منفعت.» این حکایت، درسی عمیق درباره صداقت، اعتماد و مرزهای دوستی است؛ اینکه گاهی باید میان محبت و سوءاستفاده تفاوت گذاشت.
برای مشاهده اخبار مرتبط با دانشگاه اینجا کلیک کنید
منبع: ساعدنیوز
بدون دیدگاه