ایسنا/اصفهان خداداد عزیزی در تازهترین اظهارنظرهایش با استفاده مکرر از الفاظ زننده بار دیگر نشان داد که فاصله میان «پیشکسوت بودن» با «الگوسازی» تا چه اندازه میتواند بزرگ باشد؛ رفتاری که نهتنها شأن فوتبال ایران را مخدوش میکند، بلکه خطر عادیسازی ادبیات سخیف را در میان هواداران و نسل جوان این رشته افزایش میدهد.
علی کریمی، خبرنگار ورزشی در یادداشتی با بیان این مطلب نوشته است: ویژهبرنامه قرعهکشی جامجهانی ۲۰۲۶ هفته گذشته با حضور خداداد عزیزی روی آنتن رفت و این چهره الفاظ رکیک و ناپسندی روی آنتن زنده و مقابل چشم میلیونها بیننده ایرانی بهکار برد؛ عزیزی در طول این برنامه دو مرتبه از الفاظ بسیار زشت و زننده استفاده کرد و یکبار نیز با تذکر همراه با خنده مجری برنامه مبنیبر اینکه میکروفن باز است و صدا پخش میشود، روبهرو شد.
پس از آن، خداداد عزیزی در میکسدزون ورزشگاه فولادشهر در برابر خبرنگاران ایستاد و در رابطه با صحبتهای عجیبی که در ویژهبرنامه تلویزیونی برای قرعهکشی جامجهانی در شبکه سهسیما انجام داد و الفاظ نامناسب وی جنجالساز شد، باز هم سعی کرد با توجیه و الفاظ زنندهتر، صحبتهای قبلی خود را اصلاح کند.
تریبون فوتبال، جای آموزههای اخلاقی نیست
رفتار و گفتار تازه خداداد عزیزی بار دیگر نشان داد که «پیشکسوتی» در فوتبال ایران لزوماً به معنای مسئولیتپذیری و الگوسازی نیست. مهاجم سالهای گذشته تیم ملی اینبار نه با گلزنی و تلاش در میدان، بلکه با بیپروایی زبانی و ترویج ادبیات زننده، در صدر اخبار قرار دارد؛ ادبیاتی که نهتنها هنجارهای عمومی را زیر سؤال برده، بلکه اعتبار نسلهای گذشته فوتبال ایران را نیز در معرض آسیب قرار داده است.
پیشزمینه یک سقوط تدریجی
خداداد عزیزی در دوران بازیگری، یکی از چهرههای محبوب و پرانرژی فوتبال ایران بود، اما از همان سالها نیز رفتارهای عصبی، درگیریهای مکرر با مربیان و کنترلناپذیریاش، وی را به چهرهای غیرقابل پیشبینی تبدیل کرده بود. تفاوت وی با بسیاری از بازیکنان نسل خود این بود که حاشیه را کنار نگذاشت؛ بلکه با خود به دوره مربیگری و مدیریت کشاند و هر بار آن را گستردهتر کرد.
امروز نتیجه همان خصلت قدیمی را نه در مستطیلسبز، بلکه در رسانهها میبینیم؛ جایی که خداداد گویی از «حاشیه ساختن» برای بقای رسانهای خود لذت میبرد.
بیپروایی زبانی بهجای مسئولیت اخلاقی
رفتار جدید عزیزی در هفتههای گذشته در استفاده مکرر از الفاظ زننده تا تلاش برای عادی جلوه دادن آنها نشان داد که وی نهتنها نسبت به اثر اجتماعی سخنانش بیتفاوت است، بلکه اصرار دارد این بیاخلاقی را «نرمال» معرفی کند.
عزیزی با تکرار کلمات نامناسب مقابل دوربین و در گفتوگو با خبرنگاران، بهجای ابراز پشیمانی یا عذرخواهی، اینگونه القا میکند که چنین ادبیاتی بخشی از فرهنگ عمومی فوتبال است؛ ادعایی که نه واقعی و نه قابل قبول است.
وقتی بدنامی جای افتخار را میگیرد
در شرایطی که بسیاری از چهرههای ورزشی در تلاشاند شأن اجتماعی خود را حفظ کنند، عزیزی گویی مسیر معکوس را انتخاب کرده است؛ گویی وی اعتقاد دارد دیدهشدن بههر شکل ممکن، مهمتر از اعتبار حرفهای است.
اصرار عزیزی بر استفاده از ادبیات سخیف، حتی پس از تذکر و واکنش گسترده، نشان میدهد عزیزی از «بدنامی» نهتنها نمیهراسد، بلکه آن را مسیری برای باقی ماندن در چرخه توجه میداند!
فاصله نسل دهداری و حجازی تا خداداد
برای فوتبالی که پرویز دهداری و ناصر حجازی را بهعنوان نماد اخلاق و تربیت میشناخت، حضور چهرهای مانند خداداد عزیزی در جایگاه «پیشکسوت» بیشتر به یک تناقض شبیه است. این تضاد دردناک زمانی بیشتر دیده میشود که نوجوانان امروز فوتبال، بهجای الگو گرفتن از منش بزرگان گذشته، شاهد ترویج کلماتی هستند که حتی در محافل خصوصی نیز لایق تکرار نیستند.
نادیده گرفتن مسئولیت اجتماعی یک چهره شناختهشده
خداداد عزیزی میتواند نظر شخصی خود را داشته باشد، اما وقتی یک فرد نامدار مقابل میلیونها مخاطب صحبت میکند، دیگر موضوع صرفاً «نظر شخصی» نیست. وی بهعنوان مدیر یک تیم، یک چهره شناختهشده و یک فرد عمومی، وظیفه دارد اثر حرفهای خود را بر جامعه بسنجد. بیتفاوتی نسبت به این مسئولیت، نهتنها نشانه بلوغ نیست، بلکه به معنای بیاعتنایی به فرهنگ عمومی است.
عادیسازیِ بیفرهنگی
رفتار عزیزی نه یک خطای ناگهانی، بلکه اقدامی تکرارشونده و با آگاهی کامل بوده است؛ رفتاری که عملاً به «عادیسازی» توهین و زشتی کمک میکند. هنگامی که یک چهره ورزشی نامدار، بارها در فضای عمومی از الفاظ نامناسب استفاده میکند و سپس ادعا میکند «همه استفاده میکنند»، جامعه را یک پله پایینتر میبرد.
عبور از مرز نقد تا ابتذال
خداداد عزیزی امروز دیگر آن مهاجم سختکوش تیم ملی نیست؛ او بیشتر به نمادی از بیاخلاقی در فوتبال تبدیل شده است؛ نمادی که از تفرعن، بیمسئولیتی و بیاعتنایی به مخاطب تغذیه میکند و تلاش دارد این بیاخلاقی را با «شوخی» و «صمیمیت» یا «واقعگویی» توجیه کند.
فوتبال ایران اگر روزی به خداداد عزیزی افتخار میکرد، امروز ناچار شده است با رفتارهایش دستوپنجه نرم کند و شاهد باشد چگونه سطح زبان عمومی در فضای فوتبال، قدمبهقدم به سطحیترین حد ممکن میرسد.
نسل جوان فوتبال، نه گلهای خداداد را به یاد خواهد آورد، نه قهرمانیهایش را؛ آنچه از وی باقی خواهد ماند، تصویری از سقوط اخلاقی است که با اصرار بر تکرار، خودخواسته و بیمحابا رقم خورده است.
وقتی کسی چون عزیزی با پشتوانه سابقه و محبوبیت، مقابل دوربین مینشیند و با الفاظ رکیک تلاش میکند دیده شود، مسئله صرفاً یک ادعای اجتماعی نیست؛ این یک شکست اخلاقی است. وی نهتنها به مسئولیت اجتماعی خود بیتوجهی میکند، بلکه بارها با پافشاری روی همان گفتار زننده، اینگونه القا میکند که این زبان «عادی» و «بدیهی» است؛ لحنی که درهای یک سقوط فرهنگی را نه برای یک فرد، بلکه برای بخشی از جامعه ورزش کشور باز میکند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
بدون دیدگاه