مجموعهای از بهترین مدح ها و شعرهای ولادت حضرت زهرا (س) مناسب استفاده در مراسمها و جشنهای مولودی.
به مناسبت فرارسیدن روز تولد حضرت فاطمه (س) در این مقاله، بهترین اشعار و دکلمههای ولادت حضرت فاطمه زهرا جمعآوری شده است تا شما بتوانید از آنها برای برگزاری جشنها و مراسمهای مذهبی خود استفاده کنید. این اشعار نه تنها فضای معنوی و پرشور را در مراسمها ایجاد میکنند بلکه به شما کمک میکنند تا با کلمات زیبا و احساسی، عشق و احترام خود را و مقام و منزلت حضرت فاطمه (س) را به خوبی نشان دهید.
مجموعه شعر ولادت حضرت زهرا (س) در قالبهای مختلف شعری سروده شده است. غزل، ترکیب بند، ترجیع بند، رباعی و دوبیتی ولادت حضرت زهرا (س) از مشهورترین قالبهای شعری برای بیان ارادت به ساحت مقدس بی بی دو عالم است.
شنیده می شود از آسمان صدایی که…
کشیده شعر مرا باز هم به جایی که …
نبود هیچ کسی جز خدا، خدایی که…
نوشت نام تورا، نام آشنایی که ـ
پس از نوشتن آن آسمان تبسم کرد
و از شنیدنش افلاک دست و پا گم کرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الکن شد
نوشت فاطمه هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه تکلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفته است
غزل قصیده ی نابی که در ازل گفته است
نوشت فاطمه تعریف دیگری دارد
ز درک خاک مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه کنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر می داشت
چرا که روی زمین واژه ی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا
گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا
که گِرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه جهان را پر از عفاف کند
کتاب زندگی ات را مرور باید کرد
مرور کوثر و تطهیر و نور باید کرد
در آن زمان که دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش الهاکم التکاثر بود
درون خانه ی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی طالب از خدا پر بود
بهشت عالم بالا برایت آماده است
حصیر خانه ی مولا به پایت افتاده است
به حکم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد… تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشک علی ساختی، به نان علی
از آسمان نگاهت نمابان و به نقل از ستاره می خواهم
اگر اجازه دهی با اشاره می خواهم….
…به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
کنار شعر دو رکعت نشسته بنویسم
شکسته آمده ام تا شکسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعر از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری کن و این بار هم اجازه بده
به افتخار بگوییم از تبار توایم
هنوز هم که هنوز است بی قرار توایم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توایم
کنار حضرت معصومه در کنار توایم
فضای سینه پر از عشق بی کرانه ی توست
کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست
سید حمید رضا برقعی
☆✿✿☆
هر کس هر آنچه دیده اگر هر کجا تویی
یعنی که ابتدا تویی و انتها تویی
در تو خدا تجلی هر روزه میکند
«آیینه تمام نمای خدا» تویی
میلاد تو تولد توحید و روشنی است
ای مادر پدر! غرض از روشنا تویی
چیزی ندیدهام که تو در آن نبودهای
تا چشم کار میکند ای آشنا! تویی
نخل ولایت از تو نشسته چنین به بار
سرچشمه فقاهت آل عبا تویی
غیر از علی نبود کسی همطراز تو
غیر از علی ندید کسی تا کجا تویی
تو با علی و با تو علی روح واحدید
نقش علی است در دل آیینه، یا تویی؟
ایمان خلاصه در تو و مهر تو میشود
مکه تویی، مدینه تویی، کربلا تویی
زمزم ظهور زمزمههای زلال توست
مروه تویی، قداست قدسی! صفا تویی
بعد از تو هر زنی که به پاکی زبانزد است
سوگند خورده است که خیرالنسا تویی
شوق تلاوت تو شفا میدهد مرا
ای کوثر کثیر! حدیث کسا تویی
آن راز سر به مهر که «حافظ» غریبوار
میگفت صبح زود به باد صبا تویی
هنگام حشر جز تو شفاعت کننده نیست
تنها تویی شفیعه روز جزا تویی
در خانه تو گوهر بعثت نهفته است
راز رسالت همه انبیا تویی
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند»
بی تو چه میکنند؟ تویی کیمیا تویی
قرآن ستوده است تو را روشن و صریح
یعنی که کاشف همه آیهها تویی
درد مرا که هیچ طبیبی دوا نکرد
آه ای دوای درد دو عالم! دوا تویی
من از خدا به غیر تو چیزی نخواستم
ای چلچراغ سبز اجابت! دعا تویی
مرتضی امیری اسفندقه
☆✿✿☆
←متن مدح ولادت حضرت زهرا→
گر نگاهی به ما کند زهرا
دردها را دوا کند زهرا
بر دل و جان ما صفا بخشد
گر نگاهی به ما کند زهرا
کم مخواه از عطای بسیارش
کآنچه خواهی عطا کند زهرا
خاصه امشب که از تَجلی خویش
دهر را پُر ضیاء کند زهرا
میتپد قلب احمد از شادی
چشم حق بین چو وا کند زهرا
بضعه مصصطفی بود، آری
جلوه چون مصطفی کند زهرا
خانه وحی را ز رخسارش
رشک غار حرا کند زهرا
نه عجیب گر به شأن او گویند
خاک را کیمیا کند زهرا
این مقام کنیز او باشد
تا دگر خود چها کند زهرا
از کمال عبادت و طاعت
حکم بر ما سوی کن زهرا
همچنان کز برای همسایه
نیمه شبها دعا کند زهرا
چه شود با دعای خود از ما
ذات حق را رضا کند زهرا
چه شود گر ز رحمت بسیار
حاجت ما روا کند زهرا
چه شود گر بر مؤید هم
نظری از وفا کند زهرا
سیدرضا مؤید
☆✿✿☆
←متن شعر میلاد حضرت زهرا→
سر تو روی بالش پر بود
جلوهات جلوهای معطر بود
نان تو از بهشت میآمد
آبِ نوشیدنیت کوثر بود
مثل یک گنبد طلایی شهر
پشت بامت پر از کبوتر بود
آمدی و ملائک بالا
عرض تبریک شان به حیدر بود
روز میلاد تو برای رسول
به خداوند «روز مادر» بود
علی اکبر لطیفیان
←متن شعر ولادت حضرت زهرا →

☆✿✿☆
اول دفتر به نام خالق اکبر
آن که سزد نام او در اول دفتر
نکتهای از قدرتش بس، این که بگویم
اوست علیآفرین و فاطمهپرور
فاطمه مجموعه صفات خداوند
فاطمه آیینه کمال پیمبر
عصمت کبری، ولیة الله عظمی
قره عین النبی، حبیبه داور
بَضعه احمد نه بلکه روح محمد
همسر حیدر نه بلکه هستی حیدر
شهر خرد احمد و علیست درِ آن
فاطمه آن شهر راست مرکز و محور
ای به مثَل بی مثَل چو خالق یکتا
وی به نُبی چون نَبی ستوده داور
شأن تو در «إنّما ولیُّکُمُ الله»
با حق و با احمد و علیست برابر
جز پدر و شوهر و دو ابن و دو بنتت
روی تو نادیده کس ز اکبر و اصغر
پای به محشر چو مینهی رسد آواز
«غضّوا أبصارکم» به خلق، سراسر
چشم و چراغت دو گوشواره عرشاند
راحت جانت دو نازدانه دو دختر
در قدم مادر است جنت موعود
وین سخن نغز چون سروده پیمبر
در عجبم زین حدیث و آن که چرا او
داده به زهرای خویش کنیه مادر
بهر شفاعت تو را بس است در آن روز
دست ابوالفضل و خون محسن و اصغر
هر که پناهش تویی پناه تو عالم
وان که شفیعش تویی شفیع به محشر
سیدرضا مؤید
☆✿✿☆
آسمان کوثر به دنیا آمده کوثر بخوان
با سرود وحی مدح دخت پیغمبر بخوان
مدح آن ممدوحه محبوبه داور بخوان
با زبان خویشتن نه، با دم حیدر بخوان
با زبان حیدر از صدیقه اطهر بخوان
هرچه زیبا خواندهای امروز زیباتر بخوان
ماه عصمت اختر برج هدی را مدح کن
روح احمد لیله القدر خدا را مدح کن
جان عالم یک جهان جان را گرفته در بغل
دست دل بگشوده قرآن را گرفته در بغل
مطلع الانوار ایمان را گرفته در بغل
گوهر دریای غفران را گرفته در بغل
هستی دادار منّان را گرفته در بغل
هرچه گویی بهتر از آن را گرفته در بغل
یا محمّد (ص) یا محمّد (ص) عصمت کبراست این
بوسه زن بر آفتاب طلعتش، زهراست این
این ز پا تا سر تجلاّی جمال داور است
این نه یک دختر تمام هستی پیغمبر است
این به احمد کوثر است و دختر است و مادر است
بلکه مام یازده عیسای عیسی پرور است
چارده معصوم را شخصیّت او محور است
جز محمّد (ص) از تمام انبیا بالاتر است
ذات حق با آیه قرآن ثناها گویدش
اوّلین شخصیّت عالم فداها گویدش
مخزن اسرار حق گوهر ندارد مثل او
ذات ربّ العالمین مظهر ندارد مثل او
مصحف ختم رسل کوثر ندارد مثل او
نخل سر سبز نبوّت بر، ندارد مثل او
شخص ختم الانبیا دختر ندارد مثل او
شیر حق دست خدا یاور ندارد مثل او
هرچه گفتم هرچه گویم در ثنای او کم است
مدح ناموس خدا فوق بیان عالم است
آفرینش باغ توحید و بهارش فاطمه است
دین و قرآن تا قیامت اعتبارش فاطمه است
مصطفی فخر نبوّت افتخارش فاطمه است
مرتضی دست خدا و دستیارش فاطمه است
دستیارش نه همه دار و ندارش فاطمه است
ای خوشا آن کس که روز حشر یارش فاطمه است
در ثنای او همان اقرار عجز ما بس است
گفتن اوصاف این دختر نه کار هر کس است
غلامرضا سازگار
☆✿✿☆
← متن شعر درباره حضرت زهرا→
تا آن زمان که گردش این روزگار هست
تا آن زمان که روز وشبی برقرار هست
کم یا زیاد بسته به میزان لطف حق
پای پیاده عشق به هر دل سوار هست
وقتی گدا شدن به در دوست عاشقیست
پس در تمام عمر به هر لحظه کار هست
ما ظاهراً اگر چه خدا را ندیدهایم
اما یقین که جلوه آیینهدار هست
یک گل رسید و معنی ضرب المثل شکست
یک یاس آمده که همیشه بهار هست
یک برگ یاس با همه عالم برابر است
معنی یاس یک کلمه هست و مادر است
هرکس که مادر است دو عالم برای اوست
بام بهشت نقطه پایین پای اوست
مادر شدن برای دو عالم شرافتی است
بر دختری که گفته پدر هم فدای اوست
او قبل خلقت آمده قبل از همه رود
سوی بهشت باغ گلی که سرای اوست
شرط و شروط خلقت دنیاست فاطمه
این میل باطنی عمیق خدای اوست
آمد کسی که بین قنوت شبانهاش
همواره اسم یک یک همسایههای اوست
تصویر خالصانه ذکر و دعاست او
همسایه همیشه قرب خداست او
او کوثر است و چشمه دریاترین خم است
نور است و نور بخش سپهر است و انجم است
پیداتر از همه شد و بین بزرگیاش
در لابلای ثانیههای زمان گم است
از آب و خاک مهریه او جوانه زد
هر دانهای که بر سر هر خوشه گندم است
مصرف نکرد غیر خودش در مسیر حق
زهرا تمام مرتبه الگوی مردم است
از خود گذشت تا که ولایت علم شود
زهرا بپای دین خدا مثل اهرم است
دین خدا ز همت او جان گرفته است
زن با نگاه فاطمه عنوان گرفته است
مجتبی صمدی شهاب

از عرش رسیدی تو به دامان خدیجه
ای کوثر پیغمبر و ای جان خدیجه
از پیش تو زنهای قریشی همه رفتند
صد مریم و صد آسیه قربان خدیجه
زیباتر از آنی که به تصویر بیایی
روشن شده از نور تو چشمان خدیجه
شیرینی لبخند تو معنای بهشت است
یعنی به سر آمد غم پنهان خدیجه
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
خورشیدی و از فرط حیا زیر نقابی
هنگام وضو عکس رخ ماه در آبی
هم مادر ساداتی و هم مادر مایی
حیدر پدر خاک و شما اُم ترابی
یک روز نشد فکر گداهات نباشی
یک شب نشده بی غم همسایه بخوابی
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
ما ساخته از آب و گل پاک شماییم
ما سر به هواییم ولی خاک شماییم
دنیا همهاش مهریه مادرمان است
هر جا که بمیریم در املاک شماییم
با اشک عجینیم و ز دوزخ نهراسیم
والله که ما هیزم نمناک شماییم
دست من و دامان شما فاطمه جانم
جان همه قربان شما فاطمه جانم
احمد ایرانی نسب
☆✿✿☆
دریاست نبی و گوهرش فاطمه است
مولاست علی و همسرش فاطمه است
با آنکه حسین است، پناهِ دو جهان
او خود به پناهِ مادرش فاطمه است
سیدرضا مؤید
☆✿✿☆
← متن شعر حضرت زهرا →
ای شأن نزول آیههای کوثر
از آسیه و هاجر و مریم برتر
وقتی که خدا تو را به احمد بخشید
فرمود به او: صَلِّ لِرَبّک وَانحَر
سیدمحسن سادات خلردی
☆✿✿☆
در باغ نبوت از نهال توحید
هنگام سحر گلی شکوفا گردید
چون غنچه گل، خدیجه خندید چو دید
زهرا چو گُل محمدی میخندید
☆✿✿☆
←متن شعر تولد حضرت زهرا →
جبریل به عرش نقش کوثر زده است
طوبی گل تسبیح به پیکر زده است
از خانه کوچک محمد امشب
خورشید زمین و آسمان سر زده است
☆✿✿☆

نور دگری به بیت احمد آمد
محبوب رسول حیّ سرمد آمد
تا عطر وجودش همه عالم گیرد
زهرا گل گلزار محمد آمد
☆✿✿☆
← متن دکلمه ولادت حضرت زهرا →
بر عالمیان رحمت بیحد آمد
زیبا گهر رسول امجد آمد
تبریک به شیعیان اهل عالم
چون فاطمه دختر محمد آمد
☆✿✿☆
عالم ز فروغ احمدی لبریز است
از جلوه حیِ سرمدی لبریز است
میلاد بتول است و فضای مکه
از عطر گل محمدی لبریز است
سیدرضا مؤید
☆✿✿☆
ای اولین زنی که به مردان سرآمدی
سر تا قدم تجسم اوصاف سرمدی
کانون عشق و عاطفه یعنی که فاطمه
آئینه تمام نمای محمدی
محمد موحدیان
☆✿✿☆
← متن درباره ولادت حضرت زهرا →
این مژده جانبخش ز سرمد آمد
میلاد یگانه بنت احمد آمد
ای شیعه تو را دهم بشارت امشب
یکدانه گل باغ محمد آمد
☆✿✿☆
آن زن که به مُلک آفرینش یکتاست
در وادی عصمت و شرف خیرِ نساست
جز او نبود امّ ابیها به جهان
آن نور دو دیده محمد زهراست
☆✿✿☆
امشب همه جا جشن مبارکباد است
دلها همه از مقدم زهرا شاد است
از بهر محمد و خدیجه صلوات
روشن همهجا ز نور این اُولاد است
استاد سروعلی

☆✿✿☆
این جشن و سرور سرمدی ما را بس
از فاطمه یک خوش آمدی ما را بس
لبخند به لب مهدی زهرا باشد
عطری ز گل محمدی ما را بس
☆✿✿☆
← شعر ولادت حضرت زهرا (س) →
خدا کند اثری حق به آه ما بخشد
بصیرتی به دل عُذر خواه ما بخشد
به احترام محمد چه میشود که خدا
شب ولادت زهرا گناه ما بخشد
عطر خوب سیب داشت
آن گل یاس سفید
او که در قلب پدر
نور امیدی دمید
هدیه ای بود از خدا
آمد او از آسمان
تا که عطرآگین شود
باغ های این جهان
بارها چون مادی
او پدر را ناز کرد
چون نسیم مهربان
اخم گل را باز کرد
او بهشتی بود و رفت
باز هم سوی بهشت
آمد و در قلب ها
نام «زهرا» را نوشت
سعید عسکری
☆✿✿☆
زهرای کوثر آمد خندان و شاد و خوشرو
با دامنی پر از گل با غنچه های خوشبو
روی سرش ستاره یک تاج آسمانی
بر صورت قشنگش لبخند مهربانی
بابای خوب زهرا بوسید صورتش را
او با فرشته ها گفت شکر خدای دانا
☆✿✿☆
شبیه یاس ونسترن
شبیه ماه ومریمی
تو پاک وخوب با خدا
تو دختر پیمبری (ص)
خدا به بچه ههای تو همیشه داده سروری
محبت تو می دهد به من امید وآبرو
بمان بمان برای من تویی تمام آرزو
نشسته مهر فاطمه (س)به قلب من به جان من
نشسته نام فاطمه (س)به دفتر و زبان من
خدا به احترام او نشانده زیر پای ما
برای این محبتش بهشت جاودانه را
☆✿✿☆
سخن پایانی
امیدواریم مجموعه متن شعر ولادت حضرت زهرا و روز مادر مورد توجه شما قرار گرفته باشد. همچنین اگر میخواهید بیشتر با بانوی دو عالم آشنا شوید، مطالعه مطلب زندگینامه حضرت فاطمه زهرا (س) را به شما پیشنهاد میدهیم.
منبع: ستاره
بدون دیدگاه