چاقوی اصلاح بودجه باید به حیاط خلوت‌ مالی برسد نه به ستون فرهنگ

حذف بودجه فرهنگ یعنی قربانی‌کردن آخرین دیوار دفاعی جامعه در برابر تنش‌ها و آسیب‌ها؛ در حالی‌که بحران از جای دیگری ریشه دارد.

چاقوی اصلاح بودجه باید به حیاط خلوت‌ مالی برسد نه به ستون فرهنگ
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر – مجله مهر: ۱۸۰ پژوهشگر حوزه‌های اقتصاد و علوم اجتماعی در نامه‌ای به رئیس‌جمهور اعلام کردند که راه تراز کردن بودجه، کاهش هزینه‌ها است. اما آنچه از دل این مطالبه بیرون آمده که با صراحت می‌گویند بدون مماشات بودجه برخی نهادها را حذف کنید بیش‌تر شبیه به پاک‌کردن صورت‌مسأله است تا حل آن. چراکه بخشی از فعالان رسانه‌ای این توصیه را تبدیل به مطالبه حذف بودجه برخی نهادها (خصوصاً نهادهای فرهنگی) کرده‌اند.

در صورتی‌که این نگاه، از همان ابتدا با یک پیش‌فرض مخدوش شروع می‌شود، اینکه فرهنگ «هزینه‌زا» است و حذف بودجه آن مشکلی را حل خواهد کرد. حال‌آنکه تجربه سال‌های اخیر نشان داده فرهنگ نه تنها هزینه‌زا نیست حتی هزینه‌های اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی را کاهش می‌دهد. چون کشوری که پایگاه فرهنگی ضعیف دارد، ناگزیر از ده‌ها برنامه جبرانی و واکنشی پرهزینه‌تر خواهد بود.

اگر بخواهیم به صورت مصداقی موضوعاتی که پرداخت فرهنگی دارند را عنوان کنیم در موضوع حجاب، سبک زندگی و شکاف‌های اجتماعی مسئولان و متولیان می‌گویند «راه‌حل، فرهنگ‌سازی است» و اتفاقاً این رخدادها با «مسئله فرهنگی» قابل مطرح شدن هستند اما وقتی به بودجه می‌رسیم، بخش‌هایی از دولت و برخی منتقدان اقتصادی، «فرهنگ» را نخستین قربانی می‌دانند و زمانی که به کمبود بودجه می‌سیم حذف بودجه نهادهای فرهنگی نسخه درمان می‌شود، کاش به این موضوع برسیم که بحران بودجه، بحران فرهنگ نیست کسری بودجه یک واقعیت کاملاً اقتصادی است.

اما ریشه این بحران در هلدینگ‌های مالی ناکارآمد، شرکت‌های زیان‌ده شبه‌دولتی، پروژه‌های نیمه‌تمام، سیستم ارزی چندلایه، حساب‌دهی غیرشفاف است. همان جایی که ده‌ها هزار میلیارد تومان زیان تولید شده، اگر مطالبه برای کاهش هزینه‌هاست، چرا از این حوزه‌ها شروع نمی‌شود؟ چرا تمرکز بر حذف بودجه فرهنگی است؛ آن هم در کشوری که بیش از هر زمان دیگری از تنش‌های اجتماعی و شکاف‌های فرهنگی آسیب دیده است. وقتی هلدینگ‌ها و بنگاه‌های مالی آسیب‌دیده، با شعار عجیب و غریب و دروغین همچنان بودجه می‌گیرند، چگونه است که نهاد فرهنگی اولین نامی است که در فهرست حذف بودجه قرار می‌گیرد؟

بنگاه‌های شبه‌دولتی و مالی طی سال‌ها تبدیل به حیات خلوت قدرت شده‌اند؛ اگر بحث اصلاح ساختاری است، نقطه آغاز اینجاست نه بودجه نهادهای فرهنگی. حذف بودجه فرهنگ یک راه‌حل ساده و رسانه‌ای است، اما راه‌حل واقعی، جراحی مالی در جایی است که عملاً بیت‌المال بلعیده می‌شود.

پژوهش‌ها و گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد فرهنگ در ایران یک امر زینتی و لوکس نیست اتفاقاً یکی از پایه‌های اصلی نظم اجتماعی، انسجام ملی، کاهش آسیب‌های اجتماعی و حتی ارتقای رفاه ذهنی شهروندان است.

پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که سال‌هاست «رصد فرهنگی» کشور را برعهده دارد، می‌گوید اگر در جامعه‌ای امید اجتماعی، احساس امنیت فرهنگی و انسجام وجود نداشته باشد، هر طرح توسعه‌ای حتی در زمینه اقتصادی شکست می‌خورد. گزارش‌های این مجموعه بین سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ نشان داده است که «سرمایه فرهنگی» رابطه مستقیم با کاهش تنش اجتماعی دارد؛ یعنی هزینه برای فرهنگ برای تثبیت جامعه است و نباید آن را به عنوان خرج اضافی در نظر بگیریم.

همچنین مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در تحلیل لایحه بودجه سال‌های ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳ بیان کرده که بودجه فرهنگ بخش مهمی از «زیرساخت اجتماعی کشور» است. این مرکز به‌صراحت اشاره کرده که بودجه فرهنگ ارتباط مستقیم با «سرمایه اجتماعی» دارد و کاهش آن می‌تواند «شاخص همبستگی» را تضعیف کند. یعنی همان چیزی که امروز کشور به آن نیاز حیاتی دارد: مشارکت، همدلی، تحمل اجتماعی و کاهش دو قطبی‌سازی.

پس واضح و مبرهن است که فرهنگ از جنس راهسازی نیست که وقتی پول کم است، پروژه نیمه‌کاره کنار گذاشته شود. باید دریابیم که فرهنگ ستون فقرات کشور است و اگر اسکلت آن تضعیف شود، هیچ بنای توسعه‌ای پابرجا نمی‌ماند. حذف بودجه فرهنگی یعنی خودسوزی نرم سرمایه اجتماعی.

این واقعیت‌ها نشان می‌دهد حذف بودجه فرهنگی نسخه درمان نیست، بلکه نسخه تشدید بحران است. اگر بحران اجتماعی را مهار نکنیم، بحران اقتصادی هم مهار نمی‌شود و اتفاقاً آنچه مردم را در سخت‌ترین شرایط حفظ می‌کند، «سیستم حمایتی فرهنگی» است.

نامه آن ۱۸۰ نفر (با احترام به دغدغه اجتماعی‌شان) یک خطای تحلیلی دارد که عده‌ای از همین فعالان رسانه‌ای آن را به اشتباه در ساختار فرهنگی جست‌وجو کرده‌اند، چون آنها کاهش هزینه را در ساختار حکمرانی مطالبه می‌کنند و بدون ارائه معیار به سمت حوزه‌ای سوق داده می‌شود که ذاتاً مولد هزینه نیست و انگار به این مسئله آگاهی ندارند که فرهنگ نقطه شروع نیست نقطه اتکاست و آن چیزی که آنها اسم هزینه‌کرد را برای فرهنگ می‌گذارند به عنوان پیشگیری است. البته نگارنده این موضوعاتی که عنوان می‌کند مبنا را بر این گذاشته که کاهش هزینه در کشور لازم نیست لذا بحث اینجاست که کاهش هزینه باید از محل درست باشد.

البته بدیهی است که دفاع از بودجه فرهنگی به معنای تقدیس یا مصون‌کردن آن از نقد نیست. هیچ‌کس نمی‌گوید اقتصاد و صنعت مهم نیستند یا هر هزینه‌ای در حوزه فرهنگ مقدس است. بحث اینجاست که وقتی ریشه‌های بحران، ساختاری و مالی‌اند، زدن سرشاخه فرهنگ فقط پاک‌کردن خاکستر است نه خاموش کردن آتش افروخته شده، پس اصلاح بودجه ضرورت دارد اما نه از جایی که نقش آن پیشگیرانه و انسجام‌ساز است.

موضوع فرهنگ در جامعه صرفاً تئوریک یا دانشگاهی نیست که بخواهد با نامه و امضای چند تن از اساتید به محاق برود چون این موضوع به زندگی روزمره مردم گره خورده است. جامعه‌ای که سطح امید و انسجامش پایین بیاید، هزینه تنش را با درمان، امنیت، مهاجرت، بیکاری و حتی افزایش افسردگی پرداخت می‌کند. یعنی وقتی فرهنگ ضعیف شود، «چشم‌انداز اقتصادی مردم» مستقیماً آسیب می‌بیند.

در نتیجه، اگر قرار است جراحی بودجه انجام شود، باید از حیاط خلوت اقتصادی و بنگاه‌های زیان‌ده شروع شود همان جایی که هزینه‌های واقعی را می‌بلعد. فرهنگ آخرین دیوار دفاعی جامعه است و نباید آن را اولین قربانی حسابداری غلط کرد در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به امید، انسجام و عقلانیت نیاز دارد، حذف بودجه فرهنگی نه صرفه‌جویی که خطرآفرینی است. کاهش هزینه باید از جای درست انجام بگیرد.

منبع: خبرگزاری مهر

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 144445
۱۹ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۴:۰۹ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

چیدمان منزل لاکچری سمیرا حسن پور در شب میزبانی از مهرداد صدیقیان/ استایل بازیگران معروف در جشن تولد خصوصی سمیرا حسن پور