با وجود اجرای سیاست پیشفروش سکه برای کنترل بازار، قیمتها بهشکل غیرمنتظرهای افزایش یافت؛ تحلیلی که پشت پرده این جهشهای اقتصادی را در چارچوب جنگ اقتصادی و سیاستهای پنهان بررسی میکند.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از شیراز، مهدی شهسواری، تحلیلگر سیاسی – اقتصادی طی یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، نوشت: افزایش اخیر قیمت سکه و دلار، در حالیکه سیاست پیشفروش سکه با هدف کنترل بازار عملی شده بود، بار دیگر نگاهها را به سمت رفتار بازارساز و نقش انتظارات تورمی جلب کرده است.
این جهشها علاوه بر بعد اقتصادی باید در چارچوب اقتصاد سیاسی و جنگ اقتصادی علیه ایران نیز تحلیل شود؛ چراکه برخی شاخصها نشان میدهد بازارساز نیز بهصورت محدود، هدفمند و کنترلشده در حال هدایت موجهای قیمتی است تا از ورود نقدینگی سرگردان به سایر بازارها جلو گیری کند.
اما در چرایی ناکامی پیشفروش سکه در مهار قیمت آن در بازار باید گفت که پیشفروش سکه معمولاً زمانی موفق میشود که حجم نقدینگی، انتظارات تورمی و شدت سفتهبازی در سطح پایین باشد. اما در وضعیت فعلی کاملا برعکس است یعنی انتظارات تورمی بالاست، نقدینگی در آستانه ورود به بازارهای موازی است، حجم تقاضای احتیاطی بسیار بیشتر از ظرفیت سیاست پیشفروش است.
در چنین شرایطی، حتی عرضه چندصد هزار قطعه سکه نیز نمیتواند قیمت را پایین نگه دارد؛ چون تقاضا برای حفظ ارزش دارایی بسیار بزرگتر است.
همچنین تحلیل رفتار بازار در سه سال حساس گذشته ــ 1397، 1399 و 1401 ــ نشان میدهد الگوی فعلی تکرار یک مسیر شناختهشده است:
سال 1397: خروج آمریکا از برجام و شوک انتظارات، مردم را به سمت طلا و ارز سوق داد و سیاست پیشفروش تنها اثر کوتاهمدت داشت.
سال 1399: رشد شدید نقدینگی و سفتهبازی باعث شد هرگونه سیاست کنترلی، از جمله عرضه گسترده سکه، با مقاومت بازار مواجه شود.
سال 1401: همزمان با تحریمهای جدید، افزایش نااطمینانی و محدودیتهای تجاری، دوباره سکه نقش «پناهگاه نقدینگی» را پیدا کرد و عرضه رسمی نتوانست تقاضا را متوقف کند.
چهار وجه مشترک این سه دوره با امروز به وضوح قابل رؤیت است. این چهار وجه عبارتند از: افزایش انتظارات منفی، رشد نقدینگی، رفتار هیجانی مردم و اثرگذاری محدود سیاستهای کنترلی.
این مقایسهی کوتاه نشان میدهد رشد اخیر سکه و ارز نه یک پدیده استثنایی، بلکه تکرار همان الگوی تاریخی است.
بنابراین بهعنوان یک تحلیل میتوان به احتمال بالا بیان کرد که افزایش کنترلشده قیمتها میتواند یک راهبرد جذب نقدینگی باشد؛ که در مواقعی که دولت نمیخواهد نقدینگی وارد بازار ارز شود.
نظام بانکی ظرفیت جذب سپرده ندارد و بازار سرمایه کمرمق است دولت به عنوان یک سیاست کنترلی آن را به اجرا میگذارد.
در چنین شرایطی، بازارساز معمولاً اجازه میدهد سکه بهعنوان یک لنگر جذب نقدینگی عمل کند.
اما این سیاست اگر با تدابیر تکمیلی همراه نباشد، میتواند به افزایش تورم انتظاری و فشار بر معیشت مردم منجر شود.
اما بررسی پیوند این روند با جنگ اقتصادی نیز مسألهای مهم است. در این خصوص میتوان یافت که هدف آمریکا در چارچوب جنگ اقتصادی چیزی جز ایجاد التهاب روانی؛ بیثباتی ارزی، افزایش نارضایتی بیاعتمادسازی نسبت به دولت نیست.
به همین دلیل محتمل است که مدیریت کنترلشده بازار طلا و ارز میتواند بخشی از راهبرد دفاعی بازار ساز برای جلوگیری از شوکهای بزرگتر باشد؛ مخصوصاً در دورههایی که تحریمها یا فشارهای خارجی تشدید میشود.
اما اگر سیاست جذب نقدینگی از طریق بازار طلا بهدرستی اجرا نشود، پیامدها و ریسکهایی به همراه دارد که از جمله آنها افزایش فشار بر اقشار متوسط و ضعیف، ایجاد موج تورمی در کالاهای مصرفی، دور شدن سرمایه از تولید و تقویت نقش دلالی و سفتهبازی است؛ بنابراین اجرای آن باید با ابزارهای مکمل و با بررسی کامل شرایط همراه باشد.
در جمع بندی مطالب عنوان شده باید گفت که تحلیل رفتار بازار نشان میدهد که جهش اخیر سکه و دلار میتواند نتیجه ترکیب سه عامل باشد:
1. انتظارات تورمی بالا
2. رفتار هیجانی بازار و تکرار الگوهای 97، 99 و 1401،
3. احتمال نقشآفرینی مدیریتشده بازارساز برای کنترل نقدینگی
و در نهایت این سه عامل در کنار هم باعث شدهاند سیاست پیشفروش سکه نهتنها اثر بازدارنده نداشته باشد، بلکه به رشد بیشتر قیمتها نیز کمک کند.
انتهای پیام/424
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه