هراس تل‌آویو از سرویس عبری پرس‌تی‌وی؛ چرا واکنش‌ها این‌قدر تند و عصبی بود؟

راه‌اندازی سرویس عبری پرس‌تی‌وی، که می‌توانست فقط توسعه‌ای رسانه‌ای باشد، با حساسیت شدید ساختار رسانه‌ای اسرائیل روبه‌رو شد و واکنش‌هایی تند و عجیب را به همراه داشت.

هراس تل‌آویو از سرویس عبری پرس‌تی‌وی؛ چرا واکنش‌ها این‌قدر تند و عصبی بود؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

نمابان و به نقل از خبرگزاری مهر – یادداشت مهمان- شیدا اسلامی؛ راه‌اندازی سرویس عبری پرس‌تی‌وی را اگر با عینک تحولات رسانه‌ای معمول نگاه کنیم، می‌توان صرفاً توسعه یک شبکه چندزبانه دانست. اما این تصویر سطحی زمانی فرو می‌ریزد که حساسیت ساختار رسانه‌ای اسرائیل را بشناسیم؛ ساختاری که بیش از هفتاد سال است قواعد بازنمایی، گردش معنا و مدیریت ادراک را بر پایه «انحصار روایت عبری» تنظیم کرده است. جامعه‌ای که از مهاجران ده‌ها کشور تشکیل شده، تنها یک ستون هویتی مشترک دارد: زبان. عبری نه فقط ابزار اداری و آموزشی، که پیونددهنده ذهنی و احساسی یک بدنه ناهمگون است. از این رو، نظام امنیتی اسرائیل بخش مهمی از کنترل روانی و انسجام اجتماعی خود را بر این تکیه‌گاه زبانی بنا کرده است. هر پیامی که از درون ساختار حاکم وارد این زبان شود، پیش از نقد، جذب می‌شود؛ پیش از تحلیل، شنیده می‌شود و پیش از آنکه در معرض ارزیابی قرار گیرد، به‌عنوان بخشی از گفت‌وگوی درونی جامعه عمل می‌کند. در چنین بافتی، ورود یک رسانه خارجی، آن‌هم از مبدأ جمهوری اسلامی ایران، به قلب زبان عبری رخدادی معمول نیست، بلکه شکسته شدن انحصار ادراک است. این حادثه، برای سیستمی که سال‌ها روایت عبری را به‌سبب ویژگی‌های خاص آنکه به زبان گفت‌وگوی درونی و انحصاری این جامعه تبدیلش کرده، دیوار حائل معنایی خود می‌دانست، یک تهدید بنیادین تلقی می‌شود.

نشانه این حساسیت را از همان روزهای نخست آغاز به‌کار پرس‌تی‌وی عبری می‌توان دید؛ زمانی که رسانه‌های اسرائیلی با فاصله‌ای اندک از یکدیگر واکنش‌هایی از جنس هشدار امنیت روانی منتشر کردند.

اولین واکنش از والّا (Walla) بود. رسانه‌ای که در نظام رسانه‌ای اسرائیل به‌عنوان یک پلتفرم سکولارِ جریان‌اصلی با گرایش میانه تا چپ میانه شناخته می‌شود. والّا در گزارش ۲۹ نوامبر خود با تیتر «ایران یک شبکه عبری‌زبان راه‌اندازی کرد؛ مستقیم به اسرائیلی‌ها» سه مؤلفه «ایران»، «عبری» و «مستقیم» را کنار هم نشاند؛ زیرا والّا به‌خوبی می‌داند که بار روانی این چینش چیست: اثبات اینکه یک کنشگر بیرونی، اکنون بدون واسطه در مرکز زبان مادری اسرائیلی‌ها حضور دارد .[۱]

معاریو نیز واکنشی منتشر کرد که لحن آن آشکارا امنیتی‌تر بود. معاریو که در طیف رسانه‌ای اسرائیل به‌عنوان یک روزنامه سکولارِ راست میانه با رویکرد امنیتی–استراتژیک طبقه‌بندی می‌شود، در تیتر خود نوشت: «ایران یک ابزار تبلیغاتی مستقیم علیه افکار عمومی اسرائیل راه‌اندازی کرده است.» برخلاف والّا که رویداد را در قالب خبری‌تری روایت کرد، معاریو فوراً آن را در دستگاه مفهومی «ابزار تبلیغاتی» جای داد؛ مفهومی که در ادبیات امنیتی اسرائیل معمولاً برای کنشگرانی به‌کار می‌رود که تهدید اطلاعاتی سازمان‌یافته تلقی می‌شوند .[۲]

در سوی دیگر، وب‌سایت امنیتی C۱۴ قرار گرفت که ادبیات دانشگاهی اسرائیل آن را در دسته رسانه‌های راست و امنیت‌محور قرار می‌دهد. این رسانه واکنشی سخت‌گیرانه‌تر نشان داد و با تیتر «پرس‌تی‌وی عبری، حرکتی روشن در جنگ آگاهی ایران علیه اسرائیل است» از اصطلاح «جنگ آگاهی» استفاده کرد؛ اصطلاحی که در گفتمان امنیتی اسرائیل زمانی به‌کار گرفته می‌شود که تهدید نه علیه مرزهای فیزیکی، بلکه علیه ذهن شهروند اسرائیلی تعریف شود .[۳]

چهارمین واکنش از رسانه مذهبی–خبری Bhol بود؛ رسانه‌ای که به دلیل هویت حریدی و رویکرد محافظه‌کارانه‌اش، در موضوعات مربوط به ایران معمولاً با لحن کم‌تنش، گزارش‌محور و غیرتهاجمی ظاهر می‌شود. این رسانه برخلاف رسانه‌های راست‌گرای امنیتی، حادثه را در چارچوب «فضای اجتماعی» معنا کرد و نوشت: «ایران از طریق یک سرویس عبری تلاش می‌کند بر فضای اجتماعی اسرائیل تأثیر بگذارد .»[۴]

نکته کلیدی این است که هم‌صدایی در تحلیل اولیه این چهار رسانه از چهار مبدأ مختلف طیف رسانه‌ای اسرائیل نشان می‌دهد که مسئله نه اختلاف سیاسی، بلکه حساسیت مشترک به نفوذ در زبان مادری است و نشان می‌دهد می‌توان اطمینان داشت که موضوع وارد دامنه نگرانی ساختاری شده است.

اما چرا اسرائیل از پرس تی‌وی عبری تا این حد می‌ترسد. عبری، ستون وحدت جامعه‌ای است که از روسیه، مراکش، اتیوپی، فرانسه، آمریکا، عراق و… ده‌ها کشور دیگر مهاجر جذب کرده است. این جمعیت پراکنده برای اینکه بتواند خود را حداقل یک جامعه بداند، نیازمند زبان مشترک است. این زبان تنها ابزار انتقال روایت‌های هویتی، ارزش‌ها و احساس خطر است. نظام آموزشی، نظام سربازی، رسانه رسمی و حتی ساختارهای دینی، همه از طریق عبری معنا تولید می‌کنند. پس طبیعی است که ورود یک کنشگر بیرونی به این زبان، معادل ورود مستقیم به هسته سخت جامعه اسرائیل است. این ورود نه با واسطه ترجمه، نه با لایه‌های فرهنگی جهانی، بلکه در همان کانالی انجام می‌شود که اسرائیل برای دهه‌ها تلاش کرده کنترلش را انحصاری نگه دارد.

درواقع، زبان عبری در اسرائیل نه‌صرفاً ابزار ارتباط، بلکه ستون هویتی و امنیتی ساختار حاکم است. ستونی که از آغاز صهیونیسم سیاسی نقش پروژه احیای هویت را ایفا کرد. در دوره‌ای که مهاجرانِ هدفِ بنیانگذارانِ صهیونیستِ هویتی ساختگی به نام اسرائیل و ارض موعود، فاقد زبان مشترک برای هویت‌بخشی سیاسی بودند، احیای عبری عملاً پیش‌از تشکیل ساختار حاکمیتی، یک هویت مشترک جعلی و مصنوع ساخت و مهاجران ناهمگون را در قالب یک جامعه واحد ادغام کرد. پس از ۱۹۴۸، این زبان از طریق سه نهاد مدرسه، ارتش و رسانه‌های رسمی به موتور مهندسی فرهنگی تبدیل شد؛ به‌ویژه ارتش که اصلی‌ترین ابزار همسان‌سازی زبانی مهاجران بود. در نتیجه، عبری مرز نمادین «داخل» و «بیرون» در جامعه‌ای با شکاف‌های قومیتی عمیق شد، تاآنجاکه به‌تعبیری، مشارکت در گفتگوی عبری شرط اساسی اسرائیلی بودن تلقی شد.

همین جایگاه باعث شده زبان عبری به حوزه امنیت ملی نیز کشیده شود؛ زیرا کنترل روایت امنیتی و انسجام اجتماعی تنها در چارچوب یک زبان مشترک امکان‌پذیر است. شبکه امنیتی اسرائیل، از جایی به‌بعد زبان را بخشی از امنیت اجتماعی دانسته و تولید روایت را در چارچوب یک فضای بسته معنایی سازمان داده است. از این منظر، هر بازیگری که خارج از این ساختار به زبان عبری وارد شود، در واقع به قلب لایه شناختی جامعه اسرائیل نفوذ کرده است؛ زیرا زبان، حساس‌ترین نقطه اتصال هویت و امنیت در این ساختار محسوب می‌شود.

از همین زاویه است که پرس‌تی‌وی عبری را نمی‌توان در کنار سایر زبان‌های شبکه پرس تی‌وی و حتی مجموعه زبان‌های رسانه‌های معاونت برون‌مرزی صداوسیما قرار داد. این سرویس با آنکه رادیوی عبری را هم در پس‌زمینه فعالیت خود، در مجموعه رادیوهای فرکانسی معاونت دارد، حالا با بهره‌مندی از هویت شبکه پرس تی‌وی، نه ادامه منطقی پرس‌تی‌وی انگلیسی است و نه اقدامی توسعه‌ای در حوزه رسانه‌های برون‌مرزی، مشابه هیسپان‌تی‌وی. زبان انگلیسی، ابزار روایت‌سازی جهانی بود؛ اسپانیایی برای میدان‌سازی در جنوب جهان؛ عربی برای رقابت منطقه‌ای و جنگ روایت در جهان عرب؛ اما عبری، کارکردش متفاوت است: نفوذ نقطه‌زن شناختی. این رسانه بیش از آنکه برای تصحیح تصویر ایران ساخته شده باشد، برای بازنویسی بخشی از تصویر اسرائیل در ذهن مخاطب عبری‌زبان ایجاد شده است. به همین دلیل است که واکنش‌های رسانه‌های اسرائیلی سرد و تحلیلی نبود؛ عصبی و هشدارگونه بود.

از سوی‌دیگر، باید به این نکته توجه کرد که اسرائیل توانایی محدودسازی این سرویس را ندارد، دست‌کم نه همان‌طور که در گذشته شبکه‌های فارسی‌زبان یا انگلیسی‌زبان ایران را محدود کرده است. در دهه گذشته، پخش پرس‌تی‌وی و هیسپان تی‌وی و العالم و… از ماهواره‌های یوتل‌ست و اینتل‌ست و هیسپاست و… تحت فشار آمریکا متوقف شد. اما حالا دیگر با تغییر ریل رسانه‌های جهانی و به‌تبع آن، سرویس جهانی صداوسیما و نیز در موضوع عبری، داستان از ابتدا متفاوت است. مخاطب هدف داخل اسرائیل است و روی گوشی و در پلتفرم‌ها. برای سانسور این سرویس، اسرائیل باید دسترسی شهروندان عبری‌زبان به اینترنت آزاد را محدود کند؛ اما چنین کاری یعنی ورود به یک بحران مشروعیت داخلی. اسرائیل حتی در دوران جنگ غزه نیز نتوانست به‌طور کامل اینترنت را محدود کند. تکرار سیاست سانسور در حوزه عبری، عملاً نوعی جنگ داخلی رسانه‌ای ایجاد می‌کند. بنابراین، برخلاف شبکه‌های ماهواره‌ای فراسرزمینی ایران که پخش آن‌ها با فشار آمریکا قابل محدودسازی بود، پرس‌تی‌وی عبری در نقطه‌ای واقع شده که ابزارهای سانسور اسرائیل از همین ابتدا هم کمتر از آنچه پیش‌از فراگیری شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی شاهد بوده‌ایم، بر آن اثر می‌گذارد.

در همین میان، باید به یک نکته مهم‌تر اشاره کرد که بازخوردهای رسانه‌های اسرائیلی نیز آن را به‌طور غیرمستقیم نشان می‌دهند: پرس‌تی‌وی عبری پس‌از جنگ غزه و در لحظه‌ای راه‌اندازی شده که جامعه اسرائیلی دچار ضعف شدید اعتماد شناختی است. پس‌از وقایع طوفان‌الاقصی و جنگ ۱۲ روزه آمریکایی- اسرائیلی علیه ایران، ساختار ادراکی اسرائیل ترک برداشته، رسانه‌های داخلی باتوجه به سانسور و کنترل شدید اعمالی بر آنها، متهم به پنهان‌کاری هستند، دولت در معرض بی‌اعتمادی جمعی است و افکار عمومی احساس می‌کند بخشی از واقعیت را دیر دریافت کرده یا اصلاً دریافت نکرده است. در چنین فضایی، هر منبع بیرونی، هرچند با پیش‌فرض خصومت، باز هم می‌تواند بخشی از کنجکاوی شناختی جامعه را برآورده کند. این همان نقطه‌ای است که رسانه‌های عبری از آن می‌ترسند: اینکه پیام عبری‌زبان با زاویه‌نگاه ایرانی، در گوش جامعه اسرائیلی طنین بیندازد.

از همین‌جاست که می‌توان گفت پرس‌تی‌وی عبری، نه یک شبکه خبری، بلکه بخشی از مرحله دوم جنگ شناختی میان ایران و اسرائیل است. مرحله اول، جهانی بود. ایران تلاش می‌کرد تصویر خود را در جهان اصلاح کند و تصویر واقعی اسرائیل را در افکار عمومی جهانی آشکار سازد. اما مرحله دوم که اکنون آغاز شده، داخلی است: شکستن انحصار خبری و تلاش برای تأثیرگذاری بر تصویر اسرائیل در ذهن صهیونیست‌های ساکن اراضی اشغالی.

راه‌اندازی این سرویس نه یک رخداد نمادین، بلکه یک تحول ساختاری در جغرافیای روایت و واکنش سریع و همسو از سوی چهار رسانه مهم اسرائیل، نشانه آغاز یک دوره جدید است: دوره‌ای که در آن «زبان عبری»، که قرار بود سپر معنایی اسرائیل باشد، اکنون به مجرایی تبدیل شده که روایت رقیب از آن عبور می‌کند. این تغییر کوچک نیست. اسرائیل برای نخستین‌بار، به‌جای آنکه تنها تولیدکننده روایت عبری باشد، اکنون مصرف‌کننده روایتی است که از بیرون به زبان خودش تولید می‌شود. این، نقطه آغاز اضطراب است؛ اضطرابی که در تیتر والا و معاریو و C14 و Bhol کاملاً قابل‌مشاهده است.

پرس‌تی‌وی عبری با شکستن انحصار ادراک در اسرائیل، جبهه‌ای را گشوده که باید آن را جدی‌ترین رخداد رسانه‌ای منطقه در سال‌های اخیر دانست؛ رخدادی که نه در زمین و نه در آسمان، بلکه در «زبان» اتفاق افتاده است.

[۱] https://b.walla.co.il/item/۳۷۹۲۱۰۸

[۲] https://www.maariv.co.il/culture/tv/article-۱۲۴۸۳۸۱

[۳] https://www.c۱۴.co.il/article/۱۳۶۳۸۱۷

[۴] https://www.bhol.co.il/news/۱۷۰۹۴۴۷

منبع: خبرگزاری مهر

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 125920
۱۵ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۱۷:۳۹ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
سفر در زمان؛ «عالیه خانم» سریال بچه مهندس ۱ در ۷۴ سالگی + عکس