زندگی زیر سایه تاریخ؛ دخمه‌خوابی عجیب در دل تپه قلعه خندان گرگان

تپه تاریخی قلعه خندان در گرگان که روزگاری محل زندگی معتادان متجاهر شده بود، حالا قصه‌ای تلخ از زندگی زیر پای تاریخ را روایت می‌کند.

زندگی زیر سایه تاریخ؛ دخمه‌خوابی عجیب در دل تپه قلعه خندان گرگان
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از گرگان، تپه تاریخی قلعه خندان که یکی از آثار تاریخی شهر گرگان به‌شمار می‌رود و گفته می‌شود قدمت آن به عصر ساسانی بازمی‌گردد تا چند سال قبل بیغوله‌ای بود که معتادان متجاهر که از همه جا رانده شده بودند، در دخمه‌هایی که برای خود درست کرده بودند زندگی می‌کردند.

این تپه تاریخی که از سده‌های گذشته تا امروز حوادث تلخ و شیرینی را به‌نظاره نشسته در سال‌های اخیر شاید تلخ‌ترین و دردناک‌ترین زخم‌ها را بر پیکر خود احساس کرده است، تپه‌ای که امروز نه نشانی از آن شکوه دوران ساسانی دارد و نه یادگاری از آن غرور و نخوت!

.

اینجا، درست پشت این تپه‌ خاموش جایی است که زندگی برای بعضی آدم‌ها به «ته خط» می‌رسد، نه به‌معنای استعاری، که به‌معنایی ملموس، سخت و نفس‌گیر. اینجا جایی است که آدم‌ها وقتی از همه‌جا رانده می‌شوند، وقتی در همه‌ خانه‌ها، همه‌ شانس‌ها و همه‌ راه‌ها به‌رویشان بسته می‌شود، وقتی همه پل‌های پشت‌سرشان را خراب می‌کنند، به آن پناه می‌برند.

دخمه‌هایی کوچک شاید یکی‌دومتری، گاهی کمتر، فضایی که به‌زور می‌توان در آن خم شد یا دراز کشید، بوی تعفنش، زباله‌های ریخته‌شده و بوی نمی که به‌شدت آزاردهنده است، تا چندمتری اطراف را در بر می‌گیرد.

اخبار استان گلستان , اخبار گرگان , اعتیاد , مواد مخدر ,

زندگی در اینجا فقط یک رنگ دارد: سیاه، سیاهی دیوارها، سیاهی آسمان بدون ستاره از دریچه‌ دخمه، سیاهی آینده. دار و ندار ساکنان اینجا شاید چند تکه کارتن، شاید هم پتویی کهنه و ضایعاتی است که از درون سطل‌های زباله یا از کنار خیابان‌ها جمع کرده‌اند، اما دارایی واقعی‌شان همان چیزی است که هر روز آن را دود می‌کنند، جوانی، آرزوها، سلامتی و امید!

پای بساط مواد، درست چند قدم دورتر از این دخمه‌ها، مردان و زنان جوان و میانسالی را می‌بینی که چهره‌هایشان حکایت از روزهایی دیگر دارد، روزهایی که شاید دانش‌آموز بودند، کارگر ساده‌ای در کارگاهی، یا حتی عضوی از یک خانواده، حالا اما، آرزوهایشان به دودی تبدیل شده است که از یک وافور یا سیخ داغ بلند می‌شود و در هوای سنگین محله پراکنده می‌شود یا همه زندگی را در یک سرنگ می‌بینند که قرار است یک بار دیگر آنها را به هپروت بکشاند. آنها تماشاچی سوختن آخرین بقایای رؤیاهای خود هستند؛ رؤیایی برای یک خانه‌ گرم، یک شغل آبرومند، یا حتی یک نگاه عاری از ترحم از رهگذران.

تپه‌ قلعه خندان، همچون نمادی طعنه‌آمیز، این صحنه‌ها را نظاره می‌کند، این در حالی است که در سال‌های گذشته با مطالبه مردم، ورود دستگاه قضایی و اولویتی که مدیریت شهری به این منطقه داد، کمی از زشتی چهره‌ای که برای این اثر تاریخی ایجاد کرده بودند، کم شد اما هنوز این دخمه‌ها با آدم‌هایش پای تپه وجود دارند.

اخبار استان گلستان , اخبار گرگان , اعتیاد , مواد مخدر ,

جایی که دیگر نه زندگی لبخند می‌زند، نه فردایی در کار است، تنها چیزی که جریان دارد، گذر بی‌رحم زمان و چرخه باطل فقر، اعتیاد و ناامیدی است. آنها در «ته خط» ایستاده‌اند؛ جایی که انسان و آرزوهایش، هر دو به خاکستر یکسان می‌سوزند.

اهالی این محل هم گلایه دارند از همه، از کسانی که می‌توانند کاری کنند اما دست روی دست می‌گذارند. زن جوانی می‌گوید بعدازظهر یک روز در همین تابستان امسال، فرد معتادی در همان محله قلعه خندان دنبالش کرده بود و او با تمام توانش فقط فرار می‌کرد.

دیگری می‌گوید: بروید این دخمه‌ها را نگاه کنید، همه جور آدم را می‌توانید در آنجا پیدا کنید. البته که ساعت مشخصی ندارند اما همیشه دخمه‌ها برای تزریق و کشیدن مواد پُر است.

آن دیگری که یک کسب‌وکار برای خودش راه انداخته و گوشه حیاطش را تبدیل به یک آرایشگاه زنانه کرده است، بیشتر از همه حرص‌وجوش می‌خورد نه برای اینکه به‌خاطر اسم و رسم محله‌اش، بازارش کساد است بلکه به‌خاطر فرزندانش که می‌گوید حتی می‌ترسد آنها را تا دم در حیاط بفرستد.

یکی دیگر از اهالی محله که خانه‌اش همان نزدیکی است، می‌گوید: بیایید پشت خانه‌ام را ببینید همیشه 20 ، 30 نفر نشسته‌اند و بوی موادشان ما را آزار می‌دهد، حتی زمانی که سرقت می‌کنند هم می‌آیند همان‌جا و مواد می‌زنند!

در همین گیرودارها یکی از همان افرادی که دخمه‌ را به سرپناهی که شهرداری در آن سر شهر ایجاد کرده و اسمش را مددسرای امید گذاشته است، ترجیح می‌دهد می‌خواهد با پایی که روی زمین می‌کشد و عصایی که زیر بغل دارد، از گوشه‌ای از تپه بالا برود و در دخمه خودش را بسازد(!)، به ما برمی‌خورد،

اخبار استان گلستان , اخبار گرگان , اعتیاد , مواد مخدر ,

می‌گوید جایی برای ماندن ندارد و با توجه به شرایط جسمانی‌اش، کار چندانی هم از او برنمی‌آید. این را هم می‌گوید که تا چند وقت قبل در یک سرپناه که متعلق به بهزیستی بود در حوالی میدان الغدیر رفت‌وآمد می‌کرد اما مدعی است که الآن این مرکز جمع شده است و افراد مثل او که شاید بیشتر از 20، 30 نفر بودند آواره خیابان‌ها شده‌اند.

می‌گوید اطراف تپه و در این دخمه‌ها تعداد کسانی که زندگی می‌کنند چند نفری هستند ولی اغلب کسانی که در آن سرپناه تردد داشتند حالا گوشه خیابان هستند.

از او می‌پرسم چرا حاضر است در این شب‌های سرد در این دخمه بماند اما به مددسرای امید نرود، می‌گوید: این مرکز در آن طرف شهر قرار دارد و اگر بخواهم هر شب به آنجا بروم و صبح برگردم بیشتر از 100 هزار تومان هزینه‌اش می‌شود و من با شرایطی که دارم نمی‌توانم این پول را دربیاورم.

ماجرای تپه تاریخی قلعه خندان و معتادان متجاهری که به آن پناه آورده‌اند قصه امروز و دیروز نیست. هرچند با ساماندهی ضلع شمالی این تپه و فراهم کردن دسترسی مردم برای رسیدن به بالای تپه و نصب گلجایی‌ها، شرایط بهتر شده است اما هنوز این اثر تاریخی، این استخوان‌های لای زخم را با خود دارد.

انتهای پیام/+

 

منبع: خبرگزاری تسنیم

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 125774
۱۵ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۱۷:۱۹ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
سفر در زمان؛ «عالیه خانم» سریال بچه مهندس ۱ در ۷۴ سالگی + عکس