صحرا اسدالهی در گفتوگویی صمیمانه با مجید واشقانی، از تلخترین خاطره دوران کودکی و لحظهای که بغضش شکست، پرده برداشت و داستان مادر قهرمانی را تعریف کرد که در برابر تحقیر معلم ایستاد.
صحرا اسداللهی در گفتوگویی با مجید واشقانی، خاطرهای دردناک از دوران کودکی خود را به اشتراک گذاشت که آشکارا بغض او را شکست. او درباره شرایط دشوار زندگی خانوادگیشان در دوران کودکی صحبت کرد و به مراسم ویژهای در کلاس اول دبستان به نام “جشن الفبا” اشاره کرد.
صحرا توضیح داد که در آن زمان خانوادهاش در خانهای سرایداری واقع در نیاوران تهران زندگی میکردند. این خانه متعلق به کارخانهای بود که پدرش در آن کار میکرد. مادرش نیز در همان زمان باردار بود و با کمک اندک خانواده، روزهای سخت را پشت سر میگذرانید.
در چنین شرایطی، صحرا از والدین خود درخواست کرد که برای شرکت در جشن الفبا، برایش یک مقنعه و یک جفت کفش نو تهیه کنند. مادرش که در دوران بارداری بود، برای برآورده کردن آرزوی دخترش، تصمیم گرفت یکی از ارزشمندترین داراییهای خود، یعنی گوشوارههایش را بفروشد. این فداکاری مادر، لحظهای تلخ و در عین حال الهامبخش در زندگی صحرا بود.
منبع: رکنا
بدون دیدگاه