چرا زنان توانمند ایران هنوز در اقتصاد ناپیدا مانده‌اند؟

با وجود تحصیلات و مهارت‌های بالا، زنان نیمی از جمعیت فعال ایران، تنها درصد کمی از بازار کار را تشکیل می‌دهند؛ این شکاف بزرگ، معمایی جدی در مسیر توسعه اقتصادی کشور است.

چرا زنان توانمند ایران هنوز در اقتصاد ناپیدا مانده‌اند؟
سامان تهرانی
سامان تهرانی
نویسنده

نمابان و به نقل از هفت صبح،  آزاد کلهر  |  با وجود آنکه زنان نیمی از جمعیت در سن کار ایران را تشکیل می‌دهند و از نظر تحصیلات و مهارت‌ها ظرفیت بالایی برای حضور در عرصه‌های اقتصادی دارند، نرخ مشارکت آنان در بازار کار همچنان پایین است و تنها حدود یک‌پنجم نرخ مشارکت مردان را شامل می‌شود. این شکاف بزرگ میان ظرفیت بالقوه و واقعیت بازار کار، یکی از چالش‌های جدی توسعه اقتصادی کشور به شمار می‌رود.

 

بر پایه آمارهای رسمی، جمعیت زنان ایرانی در سن کار (۱۵ تا ۶۴ سال) نزدیک به ۳۰ میلیون نفر برآورد می‌شود؛ یعنی تقریبا نیمی از نیروی بالقوه فعال کشور. با وجود این ظرفیت عظیم، نرخ مشارکت اقتصادی زنان کمتر از ۱۵درصد است، در حالی که مردان با بیش از ۶۰ درصد حضور در بازار کار، سهمی چند برابر دارند. این فاصله چشمگیر نشان می‌دهد که اقتصاد رسمی ایران هنوز نتوانسته از توان و سرمایه انسانی زنان به‌طور موثر بهره‌برداری کند.

 

   پنج میلیون نفر از زنان در مشاغل رسمی مشغول  به کار هستند

از میان زنان فعال، تنها حدود چهار تا پنج میلیون نفر در مشاغل رسمی مشغول به کار هستند. تمرکز اصلی این اشتغال در بخش‌های آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، خدمات اجتماعی، ادارات دولتی و بانک‌هاست. در بخش خصوصی نیز زنان بیشتر در حوزه‌های خدماتی، فروش، صنایع غذایی و پوشاک فعالیت دارند. سهم آنان در عرصه‌های صنعتی و مدیریتی بسیار محدود است و کمتر از ده درصد مدیران و کارآفرینان کشور را تشکیل می‌دهند.

 

یکی از ویژگی‌های بارز بازار کار زنان در ایران، حضور گسترده آنان در مشاغل خانگی و خرد است. بنا بر گزارش وزارت کار، ۸۰ درصد فعالان این حوزه زنان هستند. تولید صنایع دستی، پوشاک، مواد غذایی و خدمات آنلاین از جمله فعالیت‌های رایج آنان است. هرچند این مشاغل به استقلال مالی زنان کمک می‌کند، اما به دلیل غیررسمی بودن، در نظام بیمه و مالیات جایگاهی ندارند و همین امر به تضعیف اقتصاد رسمی منجر می‌شود.

 

از نظر سطح درآمد، زنان شاغل رسمی معمولا کمتر از مردان دستمزد دریافت می‌کنند. بسیاری از آنان در بخش دولتی و خصوصی تنها حداقل حقوق مصوب وزارت کار (در سال ۱۴۰۴ حدود هفت میلیون تومان) یا اندکی بالاتر را دریافت می‌کنند. در مشاغل تخصصی مانند پزشکی، وکالت یا تدریس دانشگاهی، درآمد زنان بالاتر است، اما تعدادشان در این حوزه‌ها محدود باقی مانده است. در مقابل، بخش بزرگی از زنان فعال در خدمات و مشاغل خانگی درآمدی بین پنج تا ده میلیون تومان در ماه دارند که همچنان کمتر از میانگین دریافتی مردان در همان حوزه‌هاست.

 

  تاثیر امنیت شغلی پایین و نگاه کارفرمایان

کارشناسان بر این باورند که امنیت شغلی پایین و نگاه کارفرمایان به استفاده از نیروی کار ارزان، یکی از دلایل اصلی کاهش سهم زنان در اقتصاد رسمی است. بسیاری از کارفرمایان ترجیح می‌دهند زنان را با قراردادهای موقت و حداقل حقوق به کار گیرند، بی‌توجه به مهارت و تخصص آنان. این شرایط موجب شده زنان تحصیلکرده انگیزه‌ای برای ماندن در مشاغل رسمی نداشته باشند و به سمت فعالیت‌های غیررسمی مانند بلاگری و کسب درآمد از شبکه‌های اجتماعی حرکت کنند؛

 

مسیری که هرچند درآمدزا است، اما به بدنه اقتصاد رسمی کشور آسیب وارد می‌کند. از این رو با وجود ظرفیت بالای تحصیلی و مهارتی زنان، سهم آنان در اقتصاد رسمی همچنان اندک است. افزایش امنیت شغلی، حمایت از کارآفرینی زنان، ایجاد فرصت‌های برابر در استخدام و کاهش شکاف درآمدی می‌تواند زمینه‌ساز حضور پررنگ‌تر آنان در بازار کار باشد و این نیروی بالقوه را به موتور محرک توسعه اقتصادی کشور بدل کند.

 

  بلاگری آسیب به بدنه اقتصاد رسمی

در واقع یکی از دلایل اصلی این وضعیت، امنیت شغلی پایین در کسب‌وکارها است. بسیاری از کارفرمایان به دنبال پرداخت حداقل حقوق در برابر حداکثر کار هستند و کمتر به تخصص و مهارت زنان توجه می‌کنند. این رویکرد باعث شده زنان در جایگاه‌های پایین‌تر قرار گیرند و فرصت‌های ارتقای شغلی برای آنان محدود شود. در نتیجه، بسیاری از زنان تحصیلکرده یا دارای مهارت، انگیزه‌ای برای ماندن در مشاغل رسمی ندارند و ترجیح می‌دهند به سمت فعالیت‌های غیررسمی یا مشاغل خانگی حرکت کنند.

 

از سوی دیگر، رشد درآمد بلاگری و فعالیت در شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان یک مسیر درآمدی جدید، باعث شده بخش قابل توجهی از زنان از مشاغل رسمی کناره‌گیری کنند. این تغییر مسیر هرچند برای فرد می‌تواند استقلال مالی به همراه داشته باشد، اما به بدنه اقتصاد رسمی آسیب می‌زند؛ زیرا خروج نیروی کار زن از بازار رسمی، کاهش مشارکت در تولید ناخالص داخلی و تضعیف ساختارهای بیمه‌ای و مالیاتی را به دنبال دارد.

 

‌اقتصادی ناشی از   نیاز معیشتی

آمارهای وزارت کار نشان می‌دهد زنان بیش از ۸۰ درصد فعالان مشاغل خانگی را تشکیل می‌دهند و بخش عمده‌ای از تسهیلات این حوزه به آنان اختصاص یافته است. این امر نشان‌دهنده تمایل زنان به فعالیت‌های خرد و خانگی است، اما در عین حال بیانگر آن است که بازار کار رسمی نتوانسته شرایطی فراهم کند تا زنان در مشاغل پایدار و تخصصی حضور یابند. کارشناسان معتقدند فقدان تناسب میان نظام آموزشی و نیازهای بازار کار، کمبود فرصت‌های شغلی و نبود حمایت کافی از ایده‌های نوآورانه، از عوامل اصلی پایین بودن سهم زنان در اقتصاد رسمی است.

 

زنان نیمی از منابع انسانی کشور را تشکیل می‌دهند و توسعه اقتصادی بدون بهره‌گیری از این ظرفیت امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل ایجاد محیط‌های کاری امن و عادلانه برای زنان ضروری است تا آنان بتوانند در کنار رشد حرفه‌ای، هویت فردی و اجتماعی خود را حفظ کنند. واقعیت این است که مشارکت اقتصادی زنان در ایران بیشتر ناشی از نیاز معیشتی است و نه فرصت‌های برابر؛ به همین دلیل دخترانی که مادران شاغل داشته‌اند، تمایل بیشتری برای ورود به بازار کار دارند.

 

منبع: هفت صبح

📢 مهم‌ترین اخبار


شناسه خبر: 124578
۱۵ آذر ۱۴۰۴ | ساعت: ۱۴:۳۳ | بازدید: 0
اشتراک گذاری:

بدون دیدگاه

قیمت زنده طلا، سکه، دلار و ارز
سفر در زمان | چهره شوهر لاله مرزبان سریال «آنام» در کودکی سال ۱۳۷۰