سفر اخیر رئیسجمهور فرانسه به چین با انتظارات بالا آغاز شد، اما نتیجهای جز بیتوجهی و ناکامی در پی نداشت؛ نشانهای از ضعف استراتژی دیپلماتیک در مواجهه با قدرتهای بزرگ.
یادداشت مهمان، امیرحسین مقیمی: سفر اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه، به چین بهعنوان یکی از مهمترین تحولات دیپلماتیک در عرصه بینالمللی مطرح شد، اما این سفر برخلاف انتظارات، نتوانست دستاورد ملموسی برای فرانسه به ارمغان بیاورد. به نظر میرسد که این سفر بیشتر از آنکه فرصتی برای تقویت روابط دوجانبه و جایگاه فرانسه در سطح جهانی باشد، به نمایشی از ضعف استراتژیهای دیپلماتیک ماکرون تبدیل شد. این رخداد همچنین نشان داد که سیاست «دیپلماسی فرار به جلو»، که در دوران بحرانهای داخلی بهطور معمول از سوی رهبران استفاده میشود، دیگر نمیتواند پاسخگوی نیازهای فرانسه در دنیای امروز باشد.
با ورود ماکرون به پکن، استقبال چین از رئیسجمهور فرانسه سرد و بیروح بود. برخلاف سفرهای پیشین که در آنها پروتکلهای دیپلماتیک گستردهای برای استقبال از رهبران خارجی رعایت میشد، در این سفر تنها وزیر امور خارجه چین در فرودگاه پکن برای استقبال از ماکرون حاضر شد و شی جینپینگ، رئیسجمهور چین، بهطور غیرمنتظرهای از حضور در مراسم استقبال خودداری کرد. این نشانه واضحی از کاهش اهمیت فرانسه در سیاستهای خارجی چین بود و بهطور غیرمستقیم پیامی به ماکرون ارسال کرد که چین به فرانسه به عنوان یک بازیگر کلیدی در معادلات جهانی نگاه نمیکند.
در این سفر، ماکرون دو درخواست اصلی از چین داشت: اول، تلاش برای متوازنسازی روابط تجاری میان دو کشور، که در آن فرانسه از وضعیت نامتعادل تجاری با چین شکایت داشت؛ و دوم، درخواست از چین برای ایفای نقشی فعال در پایان دادن به جنگ اوکراین. اما واقعیت آن است که در شرایط کنونی، چین به عنوان یک قدرت جهانی، خود را در موقعیتی قرار داده است که نمیتواند روابط خود با روسیه را فدای روابط با فرانسه کند. بنابراین، چین نه تنها در برابر درخواست فرانسه برای بهبود روابط تجاری بیتفاوت ماند، بلکه در خصوص جنگ اوکراین نیز بهطور ضمنی خواسته ماکرون را رد کرد و از وارد شدن به این موضوع خودداری کرد.
چین در پاسخ به درخواستهای فرانسه، هیچگونه تعهد مشخصی نداد و حتی در زمینه روابط تجاری نیز تنها به بیانات کلی بسنده کرد. پکن به خوبی از وضعیت داخلی ماکرون آگاه است و میداند که فرانسه در حال حاضر هیچ اهرم فشاری برای مذاکره ندارد. این مسأله باعث شد که رهبران چین نه تنها به خواستههای ماکرون پاسخ ندهند، بلکه به نوعی ثابت کنند که در سیاستهای جهانی، به ویژه در قبال جنگ اوکراین، اولویتهای خود را دنبال میکنند و تمایلی به تغییر مواضعشان به خاطر فشارهای فرانسه ندارند.
در مجموع، این سفر بار دیگر نشان داد که استراتژیهای دیپلماتیک ماکرون، بهویژه در شرایط بحرانهای داخلی، دیگر کارآیی لازم را ندارد. رئیسجمهور فرانسه که پس از اعتراضات گسترده داخلی و نارضایتیهای عمومی در موقعیتی بسیار شکننده قرار دارد، بهنظر میرسید که سفر به چین را فرصتی برای بازسازی اعتبار خود در عرصه جهانی میبیند. اما این سفر نشان داد که دیپلماسی ماکرون از اهرمهای مؤثری برای مذاکره برخوردار نیست و پکن از این ضعف بهخوبی بهرهبرداری کرد.
این موضوع همچنین بهطور جدی موقعیت فرانسه را در سیاستهای جهانی تضعیف کرد. رهبران جهانی، به ویژه در چین، دیگر فرانسه را به عنوان یک بازیگر مستقل و قدرتمند در سطح بینالمللی نمیبینند. این اتفاق نشاندهنده بیتأثیری بیشتر فرانسه در مذاکرات جهانی و عدم توانایی آن در استفاده مؤثر از ابزارهای دیپلماتیک است.
نتیجهگیری از این سفر آن است که سیاست «دیپلماسی فرار به جلو» که ماکرون در برخی مواقع برای کاهش فشارهای داخلی خود به آن متوسل میشود، دیگر جوابگوی نیازهای فرانسه نیست. این سفر نه تنها به تقویت روابط فرانسه و چین کمکی نکرد، بلکه جایگاه این کشور را در عرصه جهانی تضعیف کرد. از این رو، برای بازسازی جایگاه فرانسه در صحنه بینالمللی، نیاز به تجدید نظر در استراتژیهای دیپلماتیک و تقویت اهرمهای چانهزنی فرانسه در مواجهه با قدرتهای جهانی احساس میشود.
فرانسه در حال حاضر باید به دنبال راههایی باشد که در آن، نه تنها در روابط دوجانبه، بلکه در مسائل بینالمللی و بحرانهای جهانی نیز بتواند نقش مؤثری ایفا کند. اگر فرانسه خواهان حفظ و ارتقای جایگاه خود در صحنه جهانی است، لازم است که سیاستهای خارجی خود را بهطور اساسی بازبینی کند و در روابط با قدرتهایی چون چین و روسیه، رویکردی عملگرایانهتر و مؤثرتر اتخاذ نماید.
پژوهشگر حقوق فرانسه
منبع: خبرگزاری مهر
بدون دیدگاه