پروین اعتصامی، شاعر برجسته ایرانی با عمر کوتاه، زندگی پرپیچوخم و آثار ماندگاری داشت که هنوز هم رازهای ناگفتهای در پس آنها پنهان است.
تاریخ ادبیات ایران به بانوان ادیب، فرهیخته و شاعر خود افتخار میکند و جایگاه این شخصیتهای برجسته را گرامی میدارد. از جمله شاعران زن ایرانی که معروفترین آنها نیز هست، پروین اعتصامی است که عمر کوتاه او مجال درخشش بیشتر در عرصه ادبیات را نداد؛ اما در همین مهلت اندک زندگانی نیز دیوانی از خود به جا گذاشت که با اقبال فراوانی مواجه شد.
شعر پروین اعتصامی در زیرمجموعه ادبیات تعلیمی طبقهبندی میشود و سبک شعری او مورد علاقه بسیاری از مخاطبان خاص شعر است.
در ادامه، زندگینامه پروین اعتصامی را برایتان آوردهایم. مطالعه این مطلب به تحقیق در مورد پروین اعتصامی برای دانشآموزان نیز کمک میکند.

پروین اعتصامی با نام اصلی رخشنده اعتصامی، ۲۵ اسفند سال ۱۲۸۵ در یک خانواده هنرمند در تبریز به دنیا آمد. پدر پروین اعتصامی یوسف اعتصامی نام داشت که به عنوان نویسنده و مترجم فعالیت میکرد و مادر او نیز اخترالملوک اعتصامی از شاعران دوره قاجاریه و متخلص به «شوری» بود.
در ادامه عکس پروین اعتصامی را میبینید.

پروین در نوزده تیر ماه ۱۳۱۳ با پسر عموی پدرش «فضل الله اعتصامی» ازدواج کرد و چهار ماه پس از عقد و ازدواج به همراه همسرش برای زندگی به کرمانشاه رفت. همسر پروین از افسران شهربانی و هنگام ازدواج با او رئیس شهربانی در کرمانشاه بود. پروین اعتصامی هیچگاه فرزندی به دنیا نیاورد.
در نمابان و به نقل از ستاره بخوانید: بیوگرافی سیمین بهبهانی، بانوی غزل معاصر ایران
پروین پس از دو ماه زندگی مشترک و به دنبال بروز اختلافات، با گذشتن از مهریهاش در مرداد ماه ۱۳۱۴ از همسرش جدا شد. اخلاق نظامی و خشک همسر پروین با روحیه شاعرانه و لطیف او کاملا مغایر بود.
پروین برای مدتی در کتابخانهی دانشسرای عالی، به شغل کتابداری مشغول بود.

پروین اعتصامی در دوران کودکی، زبانهای فارسی و عربی و انگلیسی را زیر نظر پدرش در منزل آموخت. او به مدرسه آمریکایی ایران کلیسا رفت و در سال ۱۳۰۳ تحصیلاتش را در آنجا به اتمام رسانید. او در تمام سالهای تحصیلش از دانشآموزان ممتاز بود و حتی مدتی در همان مدرسه به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداخت و در هجده سالگی فارغالتحصیل شد.
در خرداد ۱۳۰۳، جشن فارغالتحصیلی پروین در مدرسه برپا شد. او در آن جشن درباره بیسوادی و بیخبری زنان ایران حرف زد. اعتصامی در قسمتهایی از اعلامیه «زن و تاریخ» گفته است:
داروی بیماری مزمن شرق، منحصر به تعلیم و تربیت است. تعلیم و تربیت حقیقی که شامل زن و مرد باشد و تمام طبقات را از خوانگسترده معروف مستقیذ نماید. پیداست برای مرمت خرابیهای گذشته، اصلاح معایب حالیه و تمهید سعادت آینده، چه مشکلاتی در پیش است. ایرانی باید ضعف و ملالت را از خود دور کرده، تند و چالاک از این پرتگاهها عبور کند.
پروین یا رخشنده اعتصامی از کودکی سرودن شعر را آغاز کرد و همزمان با تحصیل، شعر نیز میسرود. پدرش در کودکی اشعاری از حافظ و سعدی را به او میداد تا با تغییر قافیه، شعر دیگری بسراید و وزن آن را تغییر دهد تا در سرودن شعر تجربه پیدا کند. همچنین گاهی قطعههایی زیبا و لطیف از کتاب های خارجی (انگلیسی، فرانسوی، ترکی و عربی) جمع میکرد و پس از ترجمه آنها به فارسی، پروین را تشویق میکرد تا آن را به صورت شعر درآورد.
به طور مثال، یوسف اعتصامی شعر «قطرات سهگانه» از تریللو شاعر ایتالیایی را ترجمه و در مجله بهار چاپ کرد، سپس پروین با الهام از این سروده، شعر «گوهر و اشک» را سرود. ضمنا او در سال ۱۲۹۱ هنگامی که ۶ سال بیشتر نداشت، به همراه خانوادهاش از تبریز به تهران مهاجرت کرد، به همین خاطر از کودکی با مشروطهخواهان و چهرههای فرهنگی آشنا شد و ادبیات را در کنار پدر و از استادانی چون دهخدا و ملکالشعرای بهار آموخت.
در میان اشعار پروین، تعداد زیادی شعر به صورت مناظره میان اشیا، حیوانات و گیاهان وجود دارد. درونمایه اشعار او بیشتر غنیمت داشتن وقت و فرصتها، نصیحتهای اخلاقی، انتقاد از ظلم و ستم به مظلومان و ضعیفان و ناپایداری دنیاست. در شعر پروین استفادههایی از سبک شعرای بزرگ پیشین نیز دیده میشود.
بیشتر بخوانید: بیوگرافی کامل فروغ فرخزاد به همراه همسر، آثار و فایل صوتی شعر با صدای خودش
اشعار پروین را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول که به سبک خراسانی گفته شده و شامل اندرز و نصیحت است و بیشتر به اشعار ناصر خسرو شبیه است.
دسته دوم اشعاری که به سبک عراقی گفته شده و بیشتر جنبه داستانی به ویژه از نوع مناظره دارد و به سبک شعر سعدی نزدیک است. این دسته از اشعار پروین شهرت بیشتری دارند.

پروین اعتصامی از پایهگذاران سبک شعر مناظره است و در زمان حیاتش مجموعهای از شعرهایش را در قالبهایی مانند قالب قطعه، مثنوی و قصیده به عنوان دیوان اشعار به چاپ رساند.
دیوان پروین اعتصامی ۲۳۸ قطعه شعر دارد که از آن میان ۶۵ قطعه به صورت مناظره است. اشعار پروین اعتصامی بیشتر در قالب قطعات ادبی است که مضامین اجتماعی را با دیده انتقادی به تصویر کشیده است.
ملکالشعرای بهار در مقدمهای که بر دیوان پروین اعتصامی نوشته است:
این دیوان ترکیبی است از دو سبک و شیوهی لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل، و آن دو یکی شیوه خراسان است خاصه استاد ناصر خسرو قبادیانی و دیگر شیوه شعرای عراق و فارس است به ویژه شیخ مصلح الدین سعدی شیرازی علیه الرحمه و از حیث معانی نیز بین افکار و خیالات حکما و عرفا است، و این جمله با سبک و اسلوب مستقلی که خاص عصر امروزی و بیشتر پیرو تجسم معانی و حقیقت جویی است ترکیب یافته و شیوهای بدیع و فاضلانه به وجود آورده است.
پروین قبل از دومین نوبت چاپ دیوان اشعارش روز ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۴ سالگی از دنیا رفت. بسیاری از منابع زندگینامه پروین اعتصامی علت مرگ او را بیماری حصبه دانستهاند.
پروین اعتصامی در حرم فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.

به پاس زحمات فراوان پروین اعتصامی در زمینه شعر معاصر ایران و سبک شعر مناظرهای، روز ۲۵ اسفندماه (۱۶ مارس)، به عنوان روز بزرگداشت پروین اعتصامی شاعر ایرانی نامگذاری شده است.
خانه شخصی پروین اعتصامی که مربوط به دوره پهلوی اول است، در شهر تبریز قرار دارد و جزو دیدنیهای این شهر است. خانه پروین در خیابان عباسی، جنب مسجد میرآقا، کوچه ساوجبلاغی، پلاک ۶ واقع شده و در تاریخ ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ با شمارهٔ ثبت ۱۸۶۸۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

در پایان از میان معروفترین آثار پروین اعتصامی، چهار شعر برای شما انتخاب شده است که در ادامه میخوانید.
ای گل! تو ز جمعیت گلزار چه دیدی؟
جز سر زنش و بدسری خار چه دیدی؟
ای لعل دل افروز، تو با این همه پرتو
جز مشتری سفله به بازار چه دیدی؟
رفتی به چمن، لیک قفس گشت نصیبت
غیر از قفس ای مرغ گرفتار چه دیدی؟
اين که خاک سيهش بالين است
اختر چرخ ادب پروين است
گر چه جز تلخی از ايام نديد
هر چه خواهی سخنش شيرين است
صاحب آن همه گفتار امروز
سائل فاتحه و ياسين است
آدمي هر چه توانگر باشد
چون بدين نقطه رسد مسکين است
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت
مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
گفت: مستی، زان سبب افتان و خیزان میروی؟
گفت: جرم راه رفتن نیست، ره هموار نیست
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم
گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم
گفت: والی از کجا در خانه خمار نیست؟
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب
گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان
گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
گفت: از بهر غرامت، جامهات بیرون کنم
گفت: پوسیدست، جز نقشی ز پود و تار نیست
گفت: آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید، بیکلاهی عار نیست
گفت: می بسیار خوردی، زان چنین بیخود شدی
گفت: ای بیهودهگو، حرف کم و بسیار نیست
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را
گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
گل سرخ، روزی ز گرما فسرد
فروزنده خورشید، رنگش ببرد
در آن دم که پژمرد و بیمار گشت
یکی ابر خرد، از سرش میگذشت
چو گل دید آن ابر را رهسپار
برآورد فریاد و شد بیقرار
که ای روح بخشنده، لختی درنگ
مرا برد بی آبی از چهر، رنگ
مرا بود دشمن، فروزنده مهر
وگر نه چرا کاست رنگم ز چهر؟
همه زیورم را به یک بار برد
به جورم ز دامان گلزار برد
همان جامهای را که دیروز دوخت
در آتش درافکند امروز و سوخت
در پایان پیشنهاد میکنیم زندگینامه فاضل نظری به همراه کلیپ شعرخوانی او را نیز در ستاره ببینید.
منبع: ستاره
بدون دیدگاه