روابط ایران و لبنان در پی یک پیام رسمی دوستانه، ناگهان به مرحلهای حساس و پرتنش رسید؛ واکنشهای تند چهرههای لبنانی فضای دیپلماتیک را متأثر کرده است.
نمابان و به نقل از هفت صبح، حسین فاطمی| روابط ایران و لبنان در روزهای اخیر وارد مرحلهای حساس شده است؛ مرحلهای که از یک سو پیام رسمی و دوستانه تهران به بیروت را در خود دارد و از سوی دیگر، واکنشهای تند و بیسابقه برخی چهرههای لبنانی را شامل میشود. این فضا، شاهد پیام مکتوب روز پنجشنبه عباس عراقچی به یوسف رِجی، وزیر خارجه لبنان بود؛ پیامی که با تاکید بر روابط دیرینه دو کشور، حمایت ایران از امنیت، ثبات و حاکمیت لبنان و دعوت رسمی وزیر خارجه لبنان به تهران همراه بود. عراقچی در این پیام تاکید کرد که ایران همچنان خود را در کنار مردم لبنان میبیند و آماده است در برابر تهدیدهای رژیم صهیونیستی از این کشور حمایت کند.
اما فضای رسانهای و سیاسی لبنان که بهشدت ملتهب و چندلایه است، این پیام را در یک بستر آرام دریافت نکرد. چند روز قبل هم اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت خارجه ناچار شد در نشست خبری دوشنبه گذشته خود به پرسشها درباره «ادعای دخالت ایران در امور لبنان» پاسخ دهد. او با لحنی شفاف گفت که «صحبت از مداخله بیمعناست.
موضوعات لبنان مربوط به خود لبنانیهاست.» بقایی همچنین یادآور شد که «ایران نهتنها تعیین تکلیف نمیکند، بلکه خود همواره هدف تهدیدهای خارجی بوده و تنها از حق لبنان برای دفاع از خود حمایت کرده است.» او این نکته را نیز گوشزد کرد که «طرفهای مداخلهگر واقعی» کسانی هستند که به دولت و مردم لبنان ضربالاجل و دستور میدهند. با این حال، علت اصلی حساسیت اخیر در پیام عراقچی بود و توضیحات وزارت خارجه به مصاحبه دکتر علیاکبر ولایتی باز میگردد که در فضای سیاسی لبنان موج منفی ایجاد کرد.
دو جمله از سخنان دکتر ولایتی از مصاحبه با خبرگزاری تسنیم ناظر به اینکه، «ایران از حزبالله حمایت کرده و خواهد کرد» و «وجود حزبالله از آب و نان برای لبنان ضروریتر است»، در رسانهها و محافل سیاسی لبنان با واکنشهای تند روبهرو شد. در واکنش به گفتههای دکتر ولایتی، نواف سلام، نخستوزیر لبنان، یوسف رِجی وزیر خارجه، فیصل کرامی، نماینده پارلمان و سمیر جعجع و ولید جنبلاط اظهاراتی مطرح کردند که نشان از حساسیت بیسابقه نسبت به موضوع داشت. رجی، نخستوزیر لبنان متعاقبا خطاب به عراقچی، وزیر خارجه ایران نوشت: «ایکاش میتوانستم باور کنم که ایران دخالت نمیکند، اما اظهارات مشاور رهبر شما چیز دیگری میگوید.»
جعجع نیز با لحنی تند گفت: «بهتر بود به امور داخلی ایران میپرداختید.» فیصل کرامی نیز در توئیتر نوشت: « ایران نباید در کار لبنان دخالت کند.» این زنجیره واکنشها، شکافهای موجود در لبنان را دوباره فعال کرد و روابط تهران ـ بیروت را وارد مرحلهای شکننده کرد. سلسله مواضع تند مقامات لبنانی نشان میدهد که در این کشور هر سخن و هر موضعگیری درباره حزبالله، بهویژه از سوی ایران، در فضایی بسیار حساس دریافت میشود. پیام آرام عراقچی تلاش داشت روابط را ترمیم کند، اما فضای داخلی لبنان آنقدر متلاطم است که هر اظهارنظری میتواند موج تازهای ایجاد کند.
اگرچه در سطح رسمی، لبنان همچنان بر روابط دوستانه با ایران تاکید میکند، اما واقعیتهای میدانی و فشارهای خارجی وضعیت را پیچیده کرده است. برخلاف شعارها، آنچه در عمل دیده میشود این است که آمریکا و اسرائیل فشار بیسابقهای برای خلع سلاح حزبالله بر دولت لبنان وارد میکنند. لغو سفر فرمانده ارتش لبنان به واشنگتن، اعتراض سناتورهای آمریکایی و انتقاد صریح اسرائیل از عملکرد ارتش لبنان، نشاندهنده همین فشارهاست.
تحولات اخیر لبنان نشان میدهد که حزبالله وارد یک دوره استراتژیک تازه شده است؛ دورهای که بر پایه «صبر، کماصطکاکی و بازسازی آرام» شکل گرفته است. پس از جنگ گسترده و فقدان فرماندهان کلیدی، بخشی از زیرساختهای نظامی و لجستیکی حزبالله آسیب دیده، دسترسی به برخی مسیرهای سنتی تدارکاتی محدود شده و حزب نیازمند بازآرایی نیروها و ساختارهای خود است.
از دید حزبالله، قرار گرفتن دوباره موضوع «سلاح» روی میز سیاسی لبنان یک تهدید است؛ تهدیدی که میتواند هم دولت لبنان را تحت فشار بگذارد و هم حزبالله را در برابر مطالبات خارجی آسیبپذیرتر کند. از همین روست که حزبالله ترجیح میدهد آرامش سیاسی حفظ شود و موضوع سلاح تبدیل به محور منازعات داخلی نشود.
برای بررسی دقیقتر روابط کنونی ایران و لبنان، سیدجلال ساداتیان طی گفتوگویی با هفتصبح، ابتدا به ساکن اذعان دارد که «پس از ضربات وارده به حزبالله و تغییر موقعیت دولت لبنان، برخی جریانها با تصور کاهش توان حزبالله در حال تقویت حاکمیت خود و کاهش نقش این جریان (حزبالله) در عرصه سیاسی لبنان هستند، بیآنکه به سابقه و جایگاه حزبالله در حفاظت از لبنان در گذشته توجه کنند.»
به تعبیر سفیر اسبق ایران در انگلستان، «این رفتار در واقع نوعی ناسپاسی نسبت به نقش گذشته حزبالله در حفظ امنیت کشور است و نیاز به دیپلماسی قویتر حس میشود.» مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به شکاف در روابط ایران و لبنان به اهمیت میانجیگرانی چون فرانسه پرداخت و افزود که «در کنار به کارگیری نقش پاریس، استفاده از ظرفیت دیپلماتهای برجسته و شخصیتهای داخلی با نفوذ میتواند شرایط را بهبود بخشد، هرچند روابط ایران با برخی کشورهای اروپایی در مسائل منطقهای محدودیت دارد.»
این تحلیلگر حوزه سیاست خارجی اعتقاد دارد که «شرایط شکننده کنونی فرصت و تهدید همزمان است و نیازمند هوشمندی دیپلماتیک است تا فشارهای خارجی از جمله اقدامات اسرائیل و آمریکا مدیریت شود.» وی درباره موضع برخی مقامات کشور در قبال لبنان تاکید کرد که «این حساسیتها ریشه در سابقه اختلافات داخلی لبنان دارد. لذا هر اظهارنظر از سوی مقامات ایرانی میتواند به سرعت در بیروت به عنوان دخالت تلقی شود.»
به باور نماینده ادوار مجلس، «حساسیتهایی از این دست ناشی از تصور برخی جریانهاست که پس از تضعیف حزبالله میتوانند مسائل داخلی را به پیش ببرند و هر کلامی را به عنوان مداخله خارجی برداشت کنند.» ساداتیان همچنین به «ضرورت تعامل سازنده و دیپلماسی فعال» اشاره کرد و افزود که «در نبود هماهنگی و گفتوگو، فضای سیاسی لبنان حساستر و شکنندهتر میشود.» در پاسخ به این سوال که آیا در کوتاهمدت میتوان انتظار ثبات در روابط ایران و لبنان داشت، این دیپلمات کهنه کار تاکید کرد که «امید به ثبات محدود است».
زیرا به گفته وی، «عوامل متعددی از جمله تحولات ونزوئلا و رویکرد آمریکا در منطقه، فشارهای اسرائیل و تعیین تکلیف سلاح حزبالله، روند دستیابی به آرامش را محدود کرده است.» ساداتیان در پایان تصریح کرد که «استفاده از فرصت موجود برای پیشبرد دیپلماسی فعال، تنها راه مدیریت این شرایط شکننده است و ایران باید با هوشمندی و توجه به حساسیتهای داخلی لبنان، نقش خود را به شکل موثر و محافظهکارانه ایفا کند.»
منبع: هفت صبح
بدون دیدگاه