در سالروز وفات حضرت امالبنین(س)، پژوهشگر تاریخ اسلام به بررسی ویژگیها و نقش بینظیر این بانوی بزرگ در تاریخ پرداخته است.
به گزارش نمابان و به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، در سالروز وفات حضرت ام البنین ، جواد هوشیار ؛ پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام در یادداشتی به زندگانی این بانوی بزرگ و جریان ساز اسلامی پرداخته که در زیر آمده است:
امالبنین، فاطمه دختر حزام بن خالد عامری، بانویی از قبیله بنیکلاب و فرزند مادری به نام ثمامه بود. او حدود سال پنجم هجری در کوفه یا حوالی آن چشم به جهان گشود. منابع تاریخی او را در شمار زنان برجسته عصر خود دانستهاند؛ زنی اهل عبادت، پرهیزگار، هوشمند، و چیرهدست در شعر و نقل حدیث.
پدران امالبنین در دوران پیش از اسلام به دلاوری شهره بودند. مورخان، از جمله ابوالفرج اصفهانی، شجاعت و قدرت جنگآوری آنان را ستودهاند. افزون بر توان رزمی، این خاندان از سران قوم به شمار میرفت و قدرت اجتماعی آنان تا حدی بود که فرمانروایان عرب در برابرشان احترام مینهادند. از همین رو بود که عقیل بن ابیطالب، آگاهترین فرد خاندان بنیهاشم در انساب عرب، هنگام جستوجوی همسری شجاع و اصیل برای امیرالمؤمنین علیهالسلام، خاندان امالبنین را بهترین گزینه معرفی کرد.
بر اساس گزارشهای تاریخی، این ازدواج پس از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها صورت گرفت؛ برخی منابع آن را پس از ازدواج امام با امامه دانستهاند، اما اصلِ وقوع این پیوند بعد از شهادت صدیقه کبری قطعی است.
ثمرۀ این ازدواج چهار فرزند بود: عباس، عبدالله، عثمان و جعفر. هر چهار تن در کربلا در رکاب امام حسین علیهالسلام به شهادت رسیدند و در میان آنان حضرت ابوالفضل العباس علیهالسلام چون پرچمی بلند ایستاده است.
امالبنین چه در دوران زندگی امیرالمؤمنین و چه پس از شهادت آن حضرت، به عنوان همسری وفادار و خردمند شناخته شده است. هنگامی که وارد خانۀ علی علیهالسلام شد و کودکان خردسال حضرت زهرا سلاماللهعلیها را دید، خود را خدمتگزار آنان دانست و محبت و مراقبت از آنان را بر فرزندان خویش مقدم داشت. همین رفتار بزرگوارانه سبب شد زینب کبری سلاماللهعلیها به او احترام ویژه گذارد.
از نکات لطیف سیرۀ او آن است که از امیرالمؤمنین خواست نام اصلیاش «فاطمه» بر زبان آورده نشود تا یاد مادرِ آسمانیِ حسنین موجی از اندوه در دل آنان برنینگیزد. این رفتار، تصویری روشن از ظرافت روح و فهم عمیق او از جایگاه اهلبیت است.
منابع تاریخی گزارشی از حضور مستقیم او در دوره امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نقل نکردهاند، اما روشن است که در واقعه عاشورا در مدینه حضور داشت. جملۀ مشهور او به مسافران کاروان امام حسین علیهالسلام چنین بود: «چشم و دل مولایم باشید و فرمانبردار او».
پس از شهادت امام حسین علیهالسلام، هنگامی که بشیر و سپس حضرت زینب علیهاالسلام او را از وقایع کربلا آگاه کردند، نخستین واکنش او پرسش از سرنوشت امام بود؛ و هنگامی که خبر شهادت آن حضرت را شنید، گفت: «فرزندان من و هر آنچه زیر این آسمان است فدای حسینم باد». علامه مامقانی این جمله را نشانۀ ایمان بلندمرتبه و معرفت ژرف او به مقام امامت دانسته است.
امالبنین با آنکه شهادت هر چهار فرزندش را در یک روز تحمل کرد، اما محور اندوه او شهادت امام حسین علیهالسلام بود. روایت شده هنگامی که سپر خونین حضرت عباس علیهالسلام را به او نشان دادند، از شدت غم بیهوش شد.
او هر روز در بقیع برای فرزندان خویش مرثیه میخواند و مردم مدینه گرد او جمع میشدند. نوحههای او چنان جانسوز بود که اشک از دیدهها جاری میشد. این گردهماییها به گونهای تبدیل به کانون بیداری علیه بنیامیه و رسانهای برای انتقال عمق فاجعۀ عاشورا شد. پس از آن، در خانهاش مجلسی دائمی برگزار میکرد و زنان بنیهاشم در آن حاضر میشدند.
بر اساس قول مشهور، امالبنین در 13 جمادیالثانی سال 64 هجری درگذشت و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد. نسل او، بهویژه نسل حضرت عباس علیهالسلام، در سرزمینهایی چون عراق، ایران، مصر و ترکمنستان پراکنده شد و نامدارانی چون ابویعلی حمزه بن قاسم از میان آنان برخاستند؛ محدثی مورد اعتماد شیعه و صاحب کتابهایی مانند «التوحید»، «الزیاره» و «المناسک».
شخصیت امالبنین را باید در سه محور فهمید:
1. تربیتیافته شجاعترین تیرههای عرب؛
2. همسری وفادار و مادری فهیم و پاکسرشت؛
3. زن مؤمنی که پس از عاشورا به رسانه اعتراض و روایت حقیقت تبدیل شد.
او بانویی است که چهار فرزند خود را در راه امامت فدا کرد، اما دلش در سوگ حسین علیهالسلام مشتعلتر از داغ فرزندانش بود. همین معرفت، او را در میان زنان تاریخ به جایگاهی یگانه رسانده است.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری تسنیم
بدون دیدگاه