شکست مصر برابر ازبکستان بیش از هرچیز در نگاه علاقمندان به فوتبال شکست محمدصلاح ستاره مطرح فوتبال جهان بود.
رقابت های چهارجانبه العین موجی از هیجان را بین علاقمندان فوتبال در امارات بهوجود آورد. البته حضور صلاح در این تورنمنت این امیدواری را هم برای تیم ملی ایران بوجود آورد که در صورت رسیدن به فینال با این فوق ستاره فوتبال روبرو شوند اما در شبی که محمدصلاح عملکردی ناامیدکننده داشت ازبکستان با درخشش اوستون اورونوف به پیروزی و فینال مسابقات رسید. اما عدم درخشش محمدصلاح در بازی اول با تیم ملی مصر، ادامهای بر مسیر روبه افول این ستاره بود.

صلاح؛ پایان یک اسطوره
در دنیای فوتبال، اسطورهای جاودانه وجود ندارد؛ فقط سرمایههایی با ارزش در حال تغییر هستند. محمد صلاح، پادشاه مصری که سالها بر آنفیلد حکومت کرد، بهنظر میرسد زمانش به پایان رسیده است، و خیانتی که در دوران یورگن کلوپ ناممکن بود، اکنون در دوران آرنه اشلوت مشروع و حتی ضروری شده است. صلاح دیگر آن فرزند لوس و مصون از انتقاد نیست. او برای اولین بار بهجای آنکه راهحل باشد، بیشتر شبیه یک بار اضافی به نظر میرسد. دیگر سؤال آیا او جدا میشود؟ مطرح نیست، بلکه چه زمانی؟ درواقع نمایش صلاح در تیم ملی مصر در امارات میتواند پایان غمانگیز او در فوتبال انگلستان را نیز تصویر کند و شاید او اولین قربانی بزرگ آرنه اشلوت سرمربی لیورپول برای فرار از بحران باشد.
1. قربانی برای پروژهی جدید
هیچ مربی جدیدی، بهویژه آرنه اشلوت، نمیتواند امپراتوری خودش را در سایهی شبح یورگن کلوپ بسازد. و صلاح بزرگترین نماد زندهی دوران مربی آلمانی است. پروژه فعلی نیاز به یک قربانی بزرگ دارد تا آغاز عصر جدید اعلام شود. فروش صلاح فقط یک انتقال نیست؛ پیامی است به بقیهی تیم: پادشاه قدیم مرده است و وفاداری باید به مربی جدید منتقل شود. اشلوت برای ساختن تیم خودش، باید قدرت صلاح در رختکن را از بین ببرد.
2. افت سطح و بهای سنگین دستمزد
دلیل دوم، خیانت فنی است. اعداد و آمار دروغ نمیگویند. صلاح (۳۳ ساله) دیگر همان صلاح ۲۸ ساله نیست. افت عملکرد او دیگر یک لغزش موقت نیست، بلکه تبدیل به واقعیت دائمی شده است. سرعت انفجاریاش رو به کاهش است و ضربههای سرنوشتسازش در بازیهای بزرگ کمتر و کمتر میشوند. باشگاه بالاترین دستمزد تاریخش را برای بازیکنی میپردازد که عملکردی ناپایدار ارائه میدهد. هزینه مالی از بازده فنی بیشتر شده است، و در فرهنگ مالکان، این همان تعریف دقیقِ یک ضرر است که باید سریع از آن خلاص شد.
3. نفرین جام ملتهای آفریقا
جام ملتهای آفریقا همیشه برای لیورپول یک دردسر مزمن بوده. اما اکنون به نفرینی غیرقابل تحمل تبدیل شده است. هر دو سال و دقیقاً در حساسترین زمان فصل (ژانویه)، ستاره اول تیم برای چند هفته ناپدید میشود. در دوران کلوپ، تیم عمق کافی برای مدیریت این غیبت داشت، اما حالا با پروژه شکننده اشلوت، این غیبت اجباری میتواند یک خطر وجودی باشد. لیورپول دیگر این لوکس را ندارد که هر دو سال یک ماه بدون ستارهاش بازی کند.
4. سقوط مصونیت و پیدایش گزینههای جایگزین
آخرین و مهمترین دلیل: حصار مصونیت فرو ریخته است. پیشتر، اسطورههای باشگاه—مانند کاراگر—مدافعان اصلی صلاح بودند. اما اکنون همین اسطورهها به صف منتقدان او پیوستهاند. با سقوط این مصونیت رسانهای، گزینههای جایگزین هم در بازار پیدا شدهاند. دیگر لیورپول عاجز از یافتن جانشین نیست. نامهایی مانند آنتوان سِمینیو، مهاجم بورنموث، و دیگر بازیکنان آماده با سرعت و انگیزه بالا، کمکم مهیای تصاحب جای او هستند.
بدون دیدگاه