نیوکسل
به گزارش نمابان، احساس بیگانگی در نیوکسل یونایتد این تابستان عمیقتر شده است. حس طرد شدن، تبعیض و مورد تمسخر قرار گرفتن، با عزم الکساندر ایساک برای ترک باشگاه به هر قیمتی، به اوج خود رسیده است.
باشگاه خواهان ایساک، یعنی قهرمانان لیگ برتر، درست پیش از ساعت 8 شب از سنت جیمز پارک خارج شدند، درست قبل از پخش موسیقی متن «قهرمان محلی».
اولین چیزی که لیورپول دید، درخواست هواداران نیوکاسل از بازیکنانشان بود، درخواستی که بیشتر شبیه یک دستور بود. روی تابلویی مقابل تونل نوشته شده بود: «به آنها حمله کنید»، به همین سادگی.
غرش شروع بازی لرزه بر اندام میانداخت. پر از خشم، ناکامی و اشتیاق برای انتقام بود. شدت صدا کم نشد. هر تکل، هر چالش، فریادهایی پر از میل به انتقام و بازگرداندن عزت را به دنبال داشت. هوگو اکیتیکه، که در تابستان لیورپول را به نیوکسل ترجیح داد، هدف خصومت ویژهای قرار گرفت.
این شبی جهنمی برای میزبان بود، شبی که بازیکنی اخراج شد و دیگران مصدوم شدند، شبی پر از روحیه در برابر ناملایمات از سوی ده بازیکن باقیمانده در زمین، روحیهای که وقتی لیورپول در دقیقه 100 گل پیروزی را به ثمر رساند و به پیروزی خیرهکننده 3-2 دست یافت، هیچ ارزشی نداشت.
بخشی از انرژی پرشور جاری در ورزشگاه از این ناشی میشد که لیورپول نماد همه چیزی است که نیوکسل آرزوی آن را دارد. آنها همچنین تجسم همه چیزی هستند که نیوکسل از آن نفرت دارد و حسادت میورزد.
آنها در شهری بازی میکنند، مانند لیورپول، که اغلب احساس به حاشیه رانده شدن کرده است، اما لیورپول بخشی از نخبگان فوتبال انگلیس است. آنها الگویی از موفقیت مداوم در داخل و در لیگ قهرمانان اروپا ایجاد کردهاند.
در تابستان، لیورپول برخی از بهترین بازیکنان جهان، بهویژه فلوریان ویرتز و اکیتیکه، را به خدمت گرفت تا تیمی که از قبل قدرتمند بود را تقویت کند. آنها باشگاهی هستند که بهترینها میخواهند برایش بازی کنند. طرد شدن احساسی است که آنها بهندرت تجربه میکنند.
ماجرای ایساک از بیرون جذاب بوده، اما برای نیوکسل تحقیری بوده است. بهترین بازیکن آنها میخواهد برود. این طرد شدن بهصورت دردناکی عمومی بوده است. بازیکنان دیگری هم فرصت بازی برای نیوکاسل را رد کردهاند. نیوکسل به «جان طردشده» لیگ برتر تبدیل شده است.
به همین دلیل بود که وقتی دو تیم از تونل بیرون آمدند، سنت جیمز پارک پر از خشم بود.
به همین دلیل بود که غرشها اینقدر پر از شدت بود. و نیوکسل از دستورات پیروی کرد. به لیورپول حمله کردند. در 20 دقیقه اول با تمام وجود به لیورپول یورش بردند، آنها را از ریتم خارج کردند و آرنه اشلوت را روی نیمکت با ناامیدی دستهایش را بالا برد.
حتی اگر نیوکسل بخشی از خط حملهاش را از دست داده باشد، هنوز یکی از قدرتمندترین خطوط میانی کشور را دارد.
ژوئلینتون، ساندرو تونالی و برونو گیمارش 25 دقیقه اول بازی را تحت سلطه داشتند. ویرتز در برابر دینامیک پرهیجان بازی غرق شده و تحت فشار بود. او بهسختی توانست توپی را لمس کند.
نیوکاسل فشار آورد و فشار آورد، اما نتوانست از موقعیتهایی که خلق کرد استفاده کند. آنتونی گوردون ضربه سری را از بالای دروازه به بیرون زد. آنتونی الانگا، یکی از بازیکنانی که در تابستان نیوکسل را رد نکرد، سانتری تیز ارسال کرد که دومینیک سوبوسلای مانع از گلزنی گوردون شد.
وسوسهانگیز بود که فکر کنیم با حضور ایساک در تیم، نیوکسل چند گل پیش میافتاد. سپس، ده دقیقه قبل از نیمه اول، انرژی تیم میزبان برای اولین بار افت کرد و لیورپول بلافاصله از آن استفاده کرد.
رایان گراونبرخ در لبه محوطه جریمه نیوکاسل فضایی پیدا کرد، دفاع نیوکسل به او زمان داد تا خودش را آماده کند و گراونبرخ توپ را از بین پاها شلیک کرد و با برخورد به تیرک وارد دروازه شد. نیک پوپ تقریباً حرکتی نکرد. یکی در شبکههای اجتماعی نوشت: «ایساک میتوانست آن را مهار کند.»
کورتیس جونز باید لیورپول را با پاس بینقص محمد صلاح از چند متری جلو میانداخت، اما ضربهاش را از دست داد و صلاح با ناامیدی روی برگرداند.
اما بازی در وقتهای اضافه نیمه اول بیشتر به ضرر نیوکاسل پیش رفت. گوردون برای متوقف کردن ویرژیل فندایک بهسرعت عرض زمین را طی کرد، اما در اشتیاق برای جلوگیری از پاس او، روی فندایک پرید و با استوکهایش پشت پاشنه او را خراشید.
عکسها نشاندهنده خطوط قرمز روی ساق پای فندایک بود که گوردون به آن ضربه زده بود. این یک چالش بیملاحظه و احمقانه بود و گوردون کنترل خود را از دست داده بود. داور سایمون هوپر فیلم را بررسی کرد و او را اخراج کرد.
گوردون سه بازی بعدی را از دست خواهد داد. او آخرین بازیکنی بود که نیوکسل میتوانست از دست بدهد. حالا، مگر اینکه ایساک از اعتصاب خود دست بکشد، آنها حتی یک مهاجم مرکزی کمکی هم ندارند، چه برسد به یک مهاجم اصلی.
کمتر از 30 ثانیه پس از شروع نیمه دوم، لیورپول چاقو را عمیقتر فرو کرد. البته که اکیتیکه بود که با یک شوت آرام و زمینی گل زد و به نظر میرسید بازی تمام شده است، اما گیمارش با ضربه سری از سانتر تینو لیورامنتو قبل از دقیقه 60 یک گل جبران کرد.
این جرقهای بود برای بازگشت پرشور نیوکاسل. گیمارش با هر تکل جمعیت را به هیجان آورد، تونالی با چیزی که به نظر دررفتگی شانه بود به بازی ادامه داد، و ورزشگاه در جوش و خروش بود.
ناگهان، حتی با از دست دادن ژوئلینتون به دلیل مصدومیتی که به نظر آسیب جدی کشاله ران بود، لیورپول در حال مقاومت بود. سپس، در دو دقیقه پایانی وقت قانونی، ویل اوسولا، بازیکن تعویضی، روی یک پاس بلند پیش رفت و توپ را از کنار آلیسون عبور داد.
شادی بیحد و حصر بود، اما درست وقتی جمعیت آماده جشن گرفتن تساوی بود که مثل انتقامی شیرین به نظر میرسید، ریو انگوموها، بازیکن تعویضی لیورپول، با خونسردی یک حرکت تیمی لیورپول را به گل تبدیل کرد.
این پس از تمام سختیهایی که نیوکسل تحمل کرده بود، تقریباً بیش از حد ظالمانه به نظر میرسید. حتی «جان طردشده» هم شبهایی مثل این را تجربه نکرده بود.
بدون دیدگاه