10 ماه حضور پرحاشیه معاون هنری در وزارت فرهنگ و ارشاد، سرانجام وزیر را با مجلس همخوان کرد
به گزارش نمابان، حالا دو دهه است که میگویند جناح سیاسی در ایران معنای خود را از دست داده، تا پیش از اینکه جناح تازهای قدم به عرصه بگذارد. قرار بر این بود که هر اتفاقی را سیاسی نکنیم. این خواسته بر طبق عادت همیشه، اول از مردم طلب شد! مدتها بود که به عادت همیشگی عادت کرده بودیم تا هر چیز را سیاسی نکنیم. با ورود جناح تازه سیاسی اما عادتها بازگشتند و ما تماشاگر دعواهای بیرونی و بیخبر از توافقات درونی شدیم.
«با پیگیریهای مکرر کمیسیون فرهنگی مجلس، نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد به خاطر حواشی فراوانی که در یک سال گذشته ایجاد کرده بود، برکنار شد». این توییت یکی از آن 35 نماینده مجلسی بود که یک ماه پیش وزیر ارشاد را به مجلس فراخواندند و او را به پاسخ واداشتند. سوالاتی که انتظار میرفت از عملکرد وزارتخانه فرهنگ و ارشاد مطرح شود اما به عملکرد یک معاونت محدود شد.
اشکالات نمایندگان آن جناح خاص باز هم تماما متوجه عملکرد معاون در راستای استیلای فرهنگ و هنر نبود. آنان دغدغهمند حضور این معاون در ستاد انتخاباتی رقیب، عکس یادگاری با یکی از منتصبان به حکومت قبلی و اقدامات خانواده خانم معاون بودند!
اما حالا که وزیر از خیر حضور معاونش گذشت و او را برکنار کرد، پیروزی این اقدام به پای دغدغهمندی نمایندگان مجلس بابت فرهنگ و هنر این مملکت زده شد. آن سوی ماجرا هم اما بیکار ننشست. آنان هم بدون دفاع از عملکرد معاون، چه به وقت کارت زرد وزیر و چه به وقت برکناری، بازی را به دعوای دو جناح سیاسی کشاندند.
«مجلس دستور برکناری نادره رضایی را داد، برخی رسانهها معرکه تبلیغاتی گرفتند و وزارت ارشاد عزل کرد. تنها معاونی بود که کارهایش برای مردم بود. وفاق فعلا با جبهه پایداری انجام میشود.» دیگری با ابراز ناراحتی از این تصمیم، از این برکناری ابراز تأسف کرد و دلیل آن را: «کنار گذاشتن خانم نادره رضایی یکی دیگر از نشانههای بازگشت به تنظیمات کارخانه. افراطیونبرانداز و انقلابی جشن بگیرند.»
دعواهای جناحی سیاسی مسبوق به سابقه است و چنان هر موضوعی را به محاق بیاعتباری میکشاند که هیچگاه فرصت مناسبی برای بررسی و بیان دقیق در تأیید و یا تکذیب پیش نمیآید. با این وجود و میان فریادهای جناحی، که هرکدام از طرفین میکوشند صدایشان رساتر در رسانهها شنیده شود و موفقیت خود یا کارشکنی سوی مخالف را به بحث بکشانند، گاهی صداهای خفیفی از رسانهها که بیش از همه (چه اینسوییها و چه آنسوییها) دغدغه فرهنگ و هنر را دارند، شنیده میشود.
چیزی شبیه واکنش یکی از خبرنگاران باسابقه حوزه که به حقخواهی دو طرف از برکناری معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اشاره کرد. «بسیاری از خبرنگاران حوزه موسیقی، تئاتر و تجسمی منتقد نادره رضایی بوده و هستند. این چه اخلاقی است که جناحی فقط به خاطر تعلقات باندی وجناحی از یک نفر حمایت میکند. از نادره رضایی قهرمان نسازید.» گرچه در میان این بیطرفیهای رسانهای هستند کسانی که نقش خیالانگیز بکشند و مدیحهسرایی در جفایی بنویسند که به معاون رفت.
این اتفاق اگرچه نه فقط برای نادره رضایی، که برای تمام انتصاب و انفصالها رخ میدهد؛ چنانکه سخنگوی دولت در پاسخ به علت برکناری این معاون با تقدیر از تلاشها و دستاوردهای قابل توجه در دوران کوتاه مسئولیت او، با بیان اینکه برکناری از اختیارات وزرا است از توضیح بیشتر خودداری میکند و آن را امری عادی بر بستری غیرعادی نشان میدهد. اما این بستر غیرعادی که از روز اول حول این معاونت میچرخید، به نظر جز خواسته خود نادره رضایی نبود.
نادره رضایی که پیش از حضورش در وزارت فرهنگ و ارشاد به دلیل انتخاب برای مناصب مختلف پیشین بارها با نقدهای گسترده روبهرو شده بود، اینبار نیز به محض اعلام خبر حضور در معاونت هنری از نقدهای تند در امان نماند. رضایی که یکسال حضور در معاونت را تمام نکرد یکی از مهمترین معاونان وزارت ارشاد بود!
نه از جهت دستاورد، که به دلیل حضور مداومش در مقابل دوربین رسانهها. اخبار مرتبط به او حتی از وزیر فرهنگ و ارشاد هم پیشی گرفتند. چه آنجا که لایکی زیر پستی به نام او جنجال به پا کرد و بعدتر گفته شد این تصویرسازیای جعلی بوده، چه آنوقت که پیگیر برگزاری جشنواره «کوچه» شد و کار چنان بیخ پیدا کرد که تا وزیر مستقیم ورود نکرد، حل نشد.
رضایی که نخستین معاون زن وزارت فرهنگ و ارشاد بعد از انقلاب بود، با زنان دیگر دولت ارتباط خوبی داشت. او در تمام برنامههای مرتبط به زیرمجموعههای خود، سخنگوی دولت را دعوت میکرد و آلبوم عکس پرتعدد از قابهای دو نفره خودشان در جشنوارهها، نمایشگاهها و کنسرتها ساخت. این اقدامات ظاهری که خوشایند اقلیتی از حاکمیت نبود، از نقد بر نحوه پوشش او تا زیر و زبر زندگیاش را نیز به ورطه نقد کشاند.
با این وجود در تمام ده ماهی که نادره رضایی بر مسند معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد نشسته بود، هیچکس از منتقدان مخالف حضور او نپرسیدند که چرا او تنها معاون وزارتخانه است که با عزل تمام مدیران پیشین، هنوز به تصمیمی برای انتصاب مدیران جدید نرسیده و مجموعههای خود را با سرپرست اداره میکند.
در تمام دوران فعالیت او، هیچکدام از منتقدان مخالف او، نپرسیدند که رضایی در اقداماتی که در بوقوکرنا میکند تا نشانی از کارآمدی باشد، چطور پاشنه آشیل وزارت فرهنگ و ارشاد شد. نه منتقدان مخالف، که اهالی هنر خیلی زود از این بوقها به صدا درآمدند. نامههای اعتراض یکی پس از دیگری نوشته شدند. اما همه این مخالفتها، در نور دوربینهایی که از خانم معاون عکس ثبت میکردند، در میان صدای میکروفونهایی که صداهای او را پخش میکردند، گم شد.
آخرین اقدام معاون اما پشت بازیهای رسانهای مخفی نماند. لغو کنسرت همایون شجریان در میدان آزادی، خبری نبود که با نمایشی مقابل دوربین و همصحبتی با دغدغهمندان فرهنگ و علاقهمندان به خانم معاون بتوان به نفع خود کرد. چه پیش از اعلام این خبر که نادره رضایی دیداری میان همایون شجریان و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ترتیب داد، چه یک روز پس از اعلام لغو کنسرت شجریان، که ویدیویی در فضای مجازی چرخید که رضایی در مقابل فردی که نگران هدررفت اقدامات او، چنین میگفت: «مسئله فقط امکانات نیست.
بارها دیدیم که دوستان شهرداری در یک هفته هم توانستند کارهای بزرگی را رقم بزنند، اعیاد مذهبی را در همین زمان پوشش میدهند. شما به دنبال آشتی ملی بودید و آنها با شما از نظر فکری همسو نبودند و راضی به این اتفاق نیستند» بیانیهای سیاسی صادر کرد: «به گواه تاریخ همواره سازهای ناکوک وجود داشته، به مردم اعتماد کنید، خیابان برای همه است.
ما از نادیده گرفتن بخشی از مردم ضرر کردیم. اگر به مردم اعتماد شود و همه بیایند آن صداهای ناکوک شنیده نمیشود.» این مکالمه که قرار بود توضیحات معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری درباره علت لغو که عدمهماهنگی خانم وزیر بود را بیاثر کند، اثر نکرد و این شد همان آخرین قطرهای که وزیر را به تصمیم رساند.
آن روز که سیدعباس صالحی برای پاسخ به سوالات به مجلس رفت، تیتر زدیم «از وزیر و معاونش گفتند، از فرهنگ نگفتند»، امروز نیز باید بگوییم «وزیر، معاونش را عزل کرد اما نه برای فرهنگ». مجموع اتفاقات دهماه اخیر در معاونت هنری وزارت ارشاد، نه از سوی منتقدان و نه موافقان هیچگاه با شاقول فرهنگ بررسی نشد. عملکرد نادره رضایی برکنار شده، همواره از سوی وزیر و سایر موافقانش در سکوت ماند.
چه آنجا که صالحی در مجلس کارنامه 12 روزه جنگ را به عنوان عملکرد وزارتخانه و معاونانش مطرح کرد، چه حالا که در برکناری معاونش، جز جملات ثابت احکام عزل و نصب، چیز بیشتری برای ارائه نداشته است. این دعواها، نه بر سر معاون که برگرفته از دعوای سیاسی دو جناح است که یکی به قدرت رسیده و دیگری پشت در مانده است و ما به سیاق سابق تماشاگر دعواهای بیرونی و بیخبر از توافقهای درونی هستیم.
بدون دیدگاه